Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionآخرین بوسه دخترک! Emptyآخرین بوسه دخترک!

more_horiz
براي روزهاي پاياني سال
آخرين بوسه دخترك!
جام جم آنلاين: غروب سرد يك روز زمستاني، برف رقص‌كنان روي شيشه ماشين مي‌نشست و زود آب مي‌شد.


آخرين روزهاي اسفند ماه بود و ننه‌سرما زورهاي آخرش را مي‌زد! بهار نزديك بود و همه سعي مي‌كردند از رسيدن بهار كامي ببرند.پشت چراغ قرمز به تكاپوي مردم در پياده‌رو نگاه مي‌كردم. دانه‌هاي برف به زيبايي هر چه تمام‌تر تلوتلو خوران مي‌باريد. تكاپوي مردم در آن عصر زمستاني سرد ديدني بود.در رؤياي خود سير مي‌كردم كه تق‌تق شيشه ماشين مرا به خود آورد. آن سوي شيشه بخار گرفته، چهره دختركي با لپ‌هاي گل انداخته از سرما نمايان شد.

شيشه را پايين كشيدم، جعبه آدامس و شكلات جلوي چشمانم ظاهر شد، گرماي درون ماشين دستان يخ‌زده دخترك را كمي جان بخشيد. چشمان معصومش گواهي مي‌داد از آن بچه‌هاي سمج نيست.دو بسته آدامس و دو بسته شكلات برمي‌دارم.با لحن كودكانه‌اي به من گفت: آقا! چرا از هر كدوم دوتا برداشتين!؟

گفتم؛ آخه من دوتا دختر دارم، براي اين كه دعواشون نشه بايد از هر چيزي دوتا بخرم. مي‌شد حسرت اين جمله مرا در چشمانش ديد. بقيه پول را كه به من داد گفتم؛ مال خودت.با خوشحالي كودكانه‌اش به پياده رو رفت. زني روي زمين يخ‌زده از سرماي زمستان خيابان ولي عصر نشسته بود، پول را به او داد، بوسه‌اي بر گونه مادر نشاند و دوباره لي‌لي‌كنان به ميان ماشين‌ها آمد.

… چراغ سبز شده بود و من هنوز پشت چراغ سبز بودم! دخترك روي زمين پهن شده بود و ناله مي‌كرد، آدامس‌ها و شكلات‌هايش پخش زمين شده بود.دخترك براي آخرين بار بوسه بر گونه‌هاي سرد مادر زد!





در می زنند
کسی
کسانی
که تنهایی شان بر دوش و
فراخ حوصله شان تنگ
من خسته ام
لبالب از میل عمیق فروشدن در خویش
در می زنند
کسی
کسانی
کلید قفلهای جهان را
به آب های رفته سپردم
من خسته ام از گشودن درهای بی دلیل
از دیدن و
شنیدن و
گفتن





[You must be registered and logged in to see this image.]

Last edited by sezar on Fri Mar 19, 2010 2:00 pm; edited 1 time in total

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
خیلی داستان قشنگی بود و اشک رو توی چشم هام جمع کرد ، آفرین .

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
fogholade boOd!
kheili ghahang boOd!
sepasSe faravan!

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
خیلی به جا بود ..
این روزا بد نیست برا یه لحظه هم که شده به این آدما فکر کنیم به آدمایی که پاسال بودنو امسال نیستن " به مریضایی که الان تو بیمارستانن " به آدمایی که امسال عید براشون رنگ و بوی عید نداره ..

مرسی دآش سزار 16

descriptionآخرین بوسه دخترک! Emptyدرود سزارجان

more_horiz
سزار جان افرین درود به تو وقلب مهربانت که از مطلب فوق هویداست

. ای ادمها که در ساحل نشسته شاد وخندانید......ای ادمها

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
faezeh wrote:
خیلی به جا بود ..
این روزا بد نیست برا یه لحظه هم که شده به این آدما فکر کنیم به آدمایی که پاسال بودنو امسال نیستن " به مریضایی که الان تو بیمارستانن " به آدمایی که امسال عید براشون رنگ و بوی عید نداره ..

16



فائزه خانوم گل گفتی بد نیست یه لحظه هم به اونا فکر کنیم.

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
در هوست صبح و شام
بوسه زنم آسمان
ای شده ما را پناه
لطف کنی بنده را
ناز کشی ناله را
ساز کنی چاره را
5

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
در مقایسه با گرسنگی کودکی که در حال مرگ است، ادبیات هیچ ارزشی ندارد.

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
درسته ، باید عملا" در رفع گرسنگی گرسنگان گام برداشت ، وگرنه اگر بهترین شعرهای عالم راهم نثار آنان کنیم ، نخواهد توانست دردی از دردهای آنان را دوا کند :
دوصد گفته چون نیم کردار نیست !
اما چطور ؟!
شاعر می گوید :
اگر را بامگر تزویج کردند ، از ایشان بچه ای شد کاشکی نام !!

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
sohailsoltani wrote:

شاعر می گوید :
اگر را بامگر تزویج کردند ، از ایشان بچه ای شد کاشکی نام !!


بله منم با دآش سهیل موافقم و در تصدیق حرف ایشون عارضم که ..
شاعر شیرین سخن " حافظ شیرازی در لحظات اخر عمر فرمودند :
روزی نکاحیدند مار کبری
برای خارپشت پیر دانا
بیامد بعد چند ماهی نو رسیده
پدر بُردش تا گیرد سه جلدی
بنامیدش طفل را سیم خاردار
3

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
بنده جسارتا اصلاح میکنم که واقعیتش مطمئن نیستم ای سروده از اشعار حافظ بود یا حکیم ابوالقاسم مولوی ؟ ولی چیزی که واضح و مبرهنه اینه که از سروده های فروغ اعتصامی نیست ... 24

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
چه زیبا هرچه را با هرچه در هم
تو کردی قاطی و ریختی تو برهم !
فی البداهه بود فائزه خانوم ، تشویق بفرمایید خواهش می کنم .

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
faezeh wrote:
sohailsoltani wrote:

!!


روزی نکاحیدند مار کبری
برای خارپشت پیر دانا
بیامد بعد چند ماهی نو رسیده
پدر بُردش تا گیرد سه جلدی
بنامیدش طفل را سیم خاردار
3



این شعر به نظر من از خواجه سهراب کاشانی بو ولی قشنگ بود 19

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
داستانت خیلی خیلی قشنگ بود ولی حالم من خراب بود خیلی خیلی بدتر شد
هرچی بیشتر میگذره از زندگی نا امید می شم ...
گاهی اوقات فکر می کنم خدا ماهارو فراموش کرده... 9

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
N@3RIN wrote:
داستانت خیلی خیلی قشنگ بود ولی حالم من خراب بود خیلی خیلی بدتر شد
هرچی بیشتر میگذره از زندگی نا امید می شم ...
گاهی اوقات فکر می کنم خدا ماهارو فراموش کرده... 9


این موضوع داستان نبود یک واقعیت تلخ بود .

این ما آدما هستیم که گاهی خدا رو فراموش میکنیم .
خدا همراه ما هستش هر جا که باشیم هر کاری که کنیم اونه که هیچ وقت تنها نمیذاره ما رو.

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
بله می دونم واقعیته متا سفانه این واقعیت های تلخ یکی دو تا نسیت....
تقصیر ما آدماست که کتر اوقاتی به فکر حل و فصل و مشکلاته آدمای دیگه می افتیم...
درسته خدا همراه ماست بر منکرش لعنت ولی من گاهی اوقات فکر می کنم و یا می ترسم که از اینکه نکنه بنده ی خیلی بدی براش بودمو منو فراموش کنه و به حال خودم رها کنه.... 9 14

descriptionآخرین بوسه دخترک! EmptyRe: آخرین بوسه دخترک!

more_horiz
با شرمندگی نمیدونم چی بگم. 12 12
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply