Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionاحساسات یک شوهر در نصف شب !!! طنز Emptyاحساسات یک شوهر در نصف شب !!! طنز

more_horiz
زن نصف شب از خواب بیدار می‌‌شود و می‌‌بیند که شوهرش در رختخواب نیست، ربدشامبرش را می‌‌پوشد و به دنبال او به طبقه ی پایین می‌‌رود،و شوهرش در آشپزخانه نشست بود در حالی‌ که یک فنجان قهوه هم روبرویش بود . در حالی‌ که به دیوار زل زده بود در فکری عمیق فرو رفته بود...

زن او را دید که اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و قهوه‌اش را می‌‌نوشید...

زن در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد آرام زمزمه کرد : "چی‌ شده عزیزم؟ چرا این موقع شب اینجا نشستی؟"

شوهرش نگاهش را از قهوه‌اش بر می‌‌دارد و میگوید : هیچی‌ فقط اون موقع هارو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات می‌‌کردیم، یادته؟



زن که حسابی‌ تحت تاثیر احساسات شوهرش قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد ا گفت: "آره یادمه..."

شوهرش به سختی‌ گفت:

_ یادته که پدرت ما رو وقتی‌ که رو صندلی عقب ماشین بودیم پیدا کرد؟

_آره یادمه (در حالی‌ که بر روی صندلی‌ کنار شوهرش نشست...)

_یادته وقتی‌ پدرت تفنگ رو به سمت من نشون گرفته بود و گفت که یا با دختر من ازدواج میکنی‌ یا ۲۰ سال می‌‌فرستمت زندان ؟!

_آره اونم یادمه...

مرد آهی می‌‌کشد و می‌‌گوید: اگه رفته بودم زندان الان آزاد شده بودم
:{قاه قاه}: :{قاه قاه}: :{قاه قاه}:

descriptionاحساسات یک شوهر در نصف شب !!! طنز EmptyRe: احساسات یک شوهر در نصف شب !!! طنز

more_horiz
درود


اخی....!!

این مردا همیشه مظلوم هستند

هر چی بالاست سر این مرد های بدبخت میاد

دل به حال هم نوع های خودم میسوزه :(

توی دنیای واقعی میزنن توی سرشون ..!! توی شوخی ها شهدیشون میکنند !! توی بیداری ازارشون میدن


خوبه که زن نگرفتیم !! :[نیشخند]: 21

یک دوستام همیشه میگفت : دارم و ناراحتم : نداشتم و خوشحال و ازارد بدم !!

بهش گفتم چی را میگی نداشتم ..... نگاه تلخی و غمگینی میکرد و میگفت : زن !!


این داستان کاملا واقعی هستش !!

مدرکش هم زندست که خودمم !! از تجربیات دوستم تعریف میکنم :[نیشخند]: بدبخت تو سری خوری زنشه : یعنی از ان زن زلیلاستا !!!

descriptionاحساسات یک شوهر در نصف شب !!! طنز EmptyRe: احساسات یک شوهر در نصف شب !!! طنز

more_horiz
الا ای مرد مظلومو بسی غمگین
علی آقا !
همه میدانیم از دردت
علی آقا !
بخواندیم از لب پر خنده ات آقا
بسی درد فرو خفته
علی آقا !
علی آقا " چرا حاشا ؟
چرا حاشا ؟
دوستت گر به دیده خون فشانی میکند
بهر تو ناله ز دنیا میکند
این برادر غصه اش چیز دیگس
غصه اش چیزیست جز حرف زبانش
ای علی آقا!
مرد چون در زندگی دارای یک زن میشود
خد به خود " نفرین به خود
ای دادو بیدادم به خود
پس چرا تنها یکی ؟
ای خدا فقط یکی ؟
این جماعت غصه شان از one زنیست!
این جماعت گریه شان از یک زنیست! (در اینجا شاعر شیرین سخن اشاره به این داشته که چون زن زندگی رو خیلی زیبا میکنه مردان با دیدن این زیبایی ماتم میگیرن که کاش میشد زندگی را بیش از این زیبا کرد " و به این ترتیب است که مردان متاهل غصه ناک میشن که چرا فقط یکی " و چون در بعضی از این موجودات عجیب الخلقه اندک وجدانی هنوز در حال وول خوردن است و بهشون اجازه داده نمیشه تا دومی را اختیار کنن " ماجرا اینگونه ختم میشود که آنها خود را لعنو نفرین میکنن که کاش این شیرینی را به کام نگرفته بودیم تا از ابتدا در بی خبری به سر میبردیم ) :D

ببخشین این شاعر شیرین سخن نه که چند وختیه از خودش شعر بروز نداده همچین یه نموره از کتو کول افتاده " :geek:

نکته : خلاصه ی کلوم اینکه علی آقا " شما (( چون ندیدید از بهشت / مانده اید در این سرشت )) و متاسفانه الان در بی خبری مطلق به سر میبرید :king:

اثر انگشت : جمعی از دوستان نگران احوال جمعی دیگر 53
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply