Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


مشاعره

power_settings_newLogin to reply
+35
javad57m
saeedeh 27
sepideh
beul
nima20mehdi
N@3RIN
azarmina
سها
omid
smahdi
112
vahab
farhad
مالدار
Diosa
hajreza
kaveh
kudakaneehsas
mohammadali
nahid
mohammad moafi madani
babak
mahsa
nohed
احمد رضا
sohailsoltani
sezar
poopak
sahar
tasbiheabi
elnaz
niloofar
yady
faezeh
hiran
39 posters

descriptionمشاعره - Page 12 Emptyمشاعره

more_horiz
First topic message reminder :

دوستان در اینجا هروقت گذرتون افتاد در مشاعره شرکت کنید وبه نفر قبلی جواب بدین

مشاعره که همه میدونید شعر شما با اخرین حرف شعر دوست قبلی یتان شروع میشه

حلا من استارت میزنم

اشاره میکنم از مرد ناشی .....گلی گم کرده ام شالا تو باشی

به قول شاعران ی بدین

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تو نوری و من مانده در ظلمتم
تو معبودی و من همه غفلتم
خدایا در آن ورطه ی هولناک
مبادا گنهکار خیزم ز خاک
در ‌آن بی پناهی پناهم بده
ز رحمت به فردوس راهم بده

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز
ز روی صدق و صفا گشته با دلم دمساز

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ز اعماق دریا براید خروش
دمیده بسی تفخه در صورها
بر آورده مردم سر از گورها
بر اید ز عمق زمین های و هو
به یکدم شود گورها زیر و رو
همه موی کن و مویه کن بیمناک
نفس آتش آسا زبان چک چک
گریزنده مادر ز فرزند خویش
پدر نیست دلسوز دلبند خویش

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
شب است و چهره میهن سیاهه
نشستن در سیاهی ها گناهه

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
همه نخل ها سبز پوش تواند
همه نحل ها باده نوش تواند
خدایا جهان پر ز آهنگ تست
به هر گل نموداری از رنگ تست

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تمنای تورا دارد این دل
بسر غوغای تو را دارد این دل
همه عمر و جوانی زکف رفت
بیا و حالی پرس ز احوال این دل


یدی

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز
مرو به صومعه کانجا سیاه کارانند

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ترا صبا و مرا آب دیده شد غماز
مرو به صومعه کانجا سیاه کارانند

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
دریغا دست گرمی کو چه شد آن مهربانی ها
چه می جویی ره بستان تو ای بلبل که آخر شد
بهار گلفشانی ها صفای نغمه خوانی ها
عسل در جام کن ساقی که از مستان این مجلس
به جز تلخی نمی بینم
چه شد شیرین زبانی ها

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ای دل ار خواهی شوی بر بام دوست
تا توانی مهر ریز بر کام دوست
تحفه ی درویش است این بیش و کم
برگ سبزی است ارمغان برنام دوست

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تا چند زنم به روی دریا ها خشت
بیزار شدم ز بٌت پرستان کُنِشت

خیام که گفت دوزخی خواهد بود
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تا صد هزار خار نمی روید از زمین
از گلبُنی گلی به گلستان نمی رسد

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
در هر دشتی که لاله زاری بوده است
ازسرخی خون شهریاری بوده است

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تا ز وصف رخ زیبای تو ، ما دَم زده ایم
ورق گل خجل است از ورق دفتر ما

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که باب طرب میگذرد

ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد

به دلیل زیاد شدن حرف د میتونید با ر شروع کنید.

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
دردا که عجوزه ای رخ نمود به شمایل مهر
بنیاد صفا و قرار دل از هم گسست

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
sohailsoltani wrote:
دردا که عجوزه ای رخ نمود به شمایل مهر
بنیاد صفا و قرار دل از هم گسست


این شعر سومین بار که مینویسید

تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

آخر به دل خاک فرو خواهی شد
گر چشمه زمزمی و گر آب حیات

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
بله شما درست می فرمایید ، خب وقتی که شعرم نمیات و بلتم نیستم چه کنم ، مجبورم که تکرارشون کنم ، اما این شعرهای تکراری اکثرا" از شعرهای خودمه .

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ایول آقای سلطانی خوشحالمون کردین

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرند
شطح و طامات به بازار خرافات بریم !

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
من شاخه ی خشکم، تو بیا برگ و برم ده
با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده 61

ه بدید 11

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
هر کس سلطنتی یافت به خود مینازد
میکنم فخر به عالم که گدای تو شدم 19 61

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
منو این سوز تنهایی
منو درد شکیبایی
تو اینجا با منی اما
نگاهم سخت نابیناست
جدا افتاده ام از تو
نمی یابم نشان اما
دلم پیوسته میگوید
که آن آئینه در اینجاست ..

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تو ، آسمان آبی آرام و روشنی ،
من ، چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم !
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
و جاری شدم
در میان نگاه‌های تند و تیز عابران زودگذر
نگاهی به چشمم گره خورد
لحظه‌ای برای همیشه
گفتم جاری شوم در گشذته‌ی این نگاه آشنا

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فروریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گُل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
سلام آقای سلطانی شعر قشنگی بود

گر باده خوری تو با خردمندان خور
یا با صنمی لاله رُخی خندان خور

بسیار مخور و مکن فاش مساز
اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
سلام آقای سلطانی شعر قشنگی بود

گر باده خوری تو با خردمندان خور
یا با صنمی لاله رُخی خندان خور

بسیار مخور و رد مکن فاش مساز
اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
درود بیکران خداوندی بر آقا سزار عزیز و شب شما به خیرو شادی ان شاء الله :
راه عشق از چه کمین گاه کمان داران است
هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
در سبزه نشین و مِی روشن می خور

کاین سبزه بسی دمد ز خاک من و تو

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ورای طاعت دیوانگان زما مَطَلَب
که شیخ ِ مذهب ما عاقلی گنه دانست

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تو هم شبیه من باش حسابتو نگه دار
ببین که چند تا قرن تن به اسیری دادی
دنیات شده شبیه سلول انفرادی
تا چشم به هم میذاری
میبینی عمر تموم شد
بین چهار تا دیوار وجود تو حروم شد
چوب خط این اسیری دیواراتو پوشونده
همین روزا میبینی که فرصتی نمونده
بیرون بیا خودت باش تو آدمی نه برده
همیشه باخته هر کس شکایتی نکرده
تو امتحان بودن برده بودن قبول نیست

خط میکشم رو دیوار همیشه روزی یک بار

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
راه ما غمزه ترک آن کمان ابرو زد
رخت ما هندوی آن سرو سهی بالا برد

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت

رخت بربندم و تاملک سليمان بروم

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
مردم در این فراق و در آن پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمی دهد !

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
دلا ديدى که آن فرزانه فرزند
چه ديد اندر خم اين طاق رنگين

به‌جاى لوح سيمين در کنارش
فلک بر سر نهادش لوح سنگين

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
نیازمند بلاگو رخ از غبار مشوی
که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ز آن کوزه می که نیست در وی ضرری
پر کن قدحی بخور به من ده دگری

از ان پیشتر ای صنم که در رهگذری
خاک من و تو کوزه کند کوزه گری

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار

ر بدید 61

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
روز در کسب هنر کوش که می خوردن ِ روز
دل ِ چون آینه در زنگ ظلام اندازد

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz

در کوی تو مستانه ................................ می افتم و می خیزم
دلداده و دیوانه ................................ می افتم و می خیزم
من مست و پریشانم ................................ می نالم و می مویم
مدهوش ز پیمانه ................................ می افتم و می خیزم
تا آنکه تو را یابم ................................می گردم و می جویم
سر بر در آن خانه ................................ می افتم و می خیزم


H.mosadegh

[You must be registered and logged in to see this image.]

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
اول هفت سینو دریاب که خیلی قشنگه و بعد شعر :
می ده که نو عروس چمن حد حُسن یافت
کار این زمان ز صنعت و لاله می روید

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
[You must be registered and logged in to see this image.]



دل وحشت زده در سینه من می لرزید
دست من ضربه به دیوار زندان کوبید
ای همسایه زندانی من
ضربه دست مرا پاسخ گوی

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
چه تصویر زیبایی ، یه نقاشیخط منحصر به فرد با تذهیب عالی و رنگ های شاد و روح فزا که روی کاغذ مرغوب ابرو باد نگاشته شده . دست شما دردنکنه :
یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم او
گردد شمامه ی کرمش کار ساز من !

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است



پروردگارا به آن اندازه که در توان من بود تو را شناختم همین شناخت من راهی است به سوی تو.
این آخرین جمله خیام قبل از مرگ بود روحش شاد. 16

[You must be registered and logged in to see this image.]

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
شعرات ترانه مردن

شاعرارو شمردن

شبی که عروسی داشتیی جشن گلوله بردن
ده بده بچه هاشون بریده دست و پاشون
نصفه شبا تو زندون در میارن چشاشون

یه کوچه نیست نبینی داغ جوون ندیده

این همه عاشق اونجا نام و نشون ندارن

بهار بهار امسال موقع کار امسال
به جای جو و گندم کاشتن دار امسال...

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
دل اندر زلف لیلی بند و کار عشق ِ مجنون کن
که عاشق را زیان دارد مقالات خردمندی !! 16

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
ز آن می که حیات جاودانی است بخور
سرمایه لذّت جوانی است بخور

سوزنده است چو آتش لیکن غم را
سازنده است چو آب زندگانی است بخور

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
اون می کجاست تا بخورم ؟!
رموز عشق وسرمستی زمن بشنو نه از واعظ
که با جام وقدح هر شب قرین ماه و پروینم !! 16

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که
او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
مطرب کجاست تا همه محصول زهد وعلم
در کار بانگ بربط و آواز نی کنم 16

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
من با غزلی قانعم و با غزلی شاد
تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد
ویرانه نشینم من و بیت غزلم را

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
آسمان کشتی ارباب هنر می شکند
تکیه آن به که براین بحر معلق نکنیم

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
مجال شکوه ندارم ولی ملالی نیست
که دوست جان کلام من است در همه حال
قسم به تو که دگر پاسخی نخواهم گفت
به واژه ها که مرا برده اند زیر سوال

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
لب چون آتشش آب حیاتست
از آن آب آتشی در ما گرفتست !

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz

تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی
مشکل چه یکی چه صد هزار ای ساقی

خاکیم همه چنگ بساز ای ساقی
بادیم همه باده بیار ای ساقی




[You must be registered and logged in to see this image.]

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
یکی از بزرگان ایران فروم..

ببین بی تکلف نشسته ورم

16

م را بدین

descriptionمشاعره - Page 12 EmptyRe: مشاعره

more_horiz
مرا تا توانی تو از خویش دان
چو مرهم برای دل ریش دان
نون بدین ، اینم فی البداهه استاد.
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply