تاريخچه: هزاران هزار سال قبل، زماني كه اولين انسانهاي اوليه سروكلهشان روي كره زمين پيدا شد، حيوانات با ديدن اين موجودات دوپايي كه به خودشان برگ آويزان ميكردند و روي در و ديوار غارهاي محل سكونتشان نقاشي ميكشيدند، حسابي تعجب كردند. البته اين تعجب خيلي زود با كشته شدن اولين حيوان توسط انسان جاي خود را به نگراني داد و حيوانات كوچك و بزرگ كه فكر ميكردند نسل اين موجودات دوپاي برگآويز تا چند سال ديگر منقرض ميشود ناگهان با اين حقيقت تلخ مواجه شدند كه انسان شكار ميكند، حتي وقتي كه گرسنه نباشد!
به تدريج و با رشد فكري انسان و ايجاد تحول در تمدن و ابداع انواع پوششهاي غيربرگي، آدمها زياد و زيادتر شدند و شهرها و روستاهايشان آنقدر گسترش پيدا كرد كه برخي حيوانات بيچاره ناگهان چشم باز كردند و ديدند لانهشان دقيقاً زير پل يك بزرگراه پر رفتوآمد در يك ابرشهر است! از آن طرف انسانها كه در طول تاريخ حتي با همنوعان خودشان هم نتوانسته بودند به همزيستي مسالمتآميز دست پيدا كنند، تصميم گرفتند خودشان را از شر اين حيوانات پرجان باقيمانده خلاص كنند و آنها را فقط در كارتونها و باغوحشها ببينند!
نكته: اين تاريخچه توسط يك موش خوشذوق ساكن بلوار كشاورز تهران براي ما فرستاده شد كه چون نميخواستيم دلش بشكند آن را چاپ كرديم وگرنه لزوم نابودي موشها كه عامل انتقال بيماريهاي مختلفي هستند از واضح هم مبرهنتر است! در ادامه به برخي روشهاي متداول براي مبارزه با موشها ميپردازيم:
1ـ لنگه كفش و جارو
اين وسايل مبارزه با موش تقريباً از اولين ابزارهاي موشپُكاني بشر است. اين ابزارها معمولاً توسط خانمهاي خانهدار مورد استفاده قرار ميگيرند و آنها پس از مشاهده موش يكي از اين دو شيء را با چشم بسته به سمت اين جونده موذي پرتاب ميكنند كه اتفاقاً طبق آمارهاي موجود، احتمال برخورد آن به موش بيشتر از وقتي است كه خانم خانهدار با چشم باز هدفگيري ميكند!
2ـ تله
از ابداع تله موشهاي امروزي دهها سال ميگذرد اما در طول سالهاي اخير طراحي و ساخت اين تلهها هيچ پيشرفتي نكرده و اين موضوع نشان ميدهد بشر نميخواهد آي ـ كيوي بيشتري صرف مبارزه با موش كند! (عدهاي از تحليلگران، محبوبيت برخي موشهاي كارتوني مثل جري و ميكيماوس و شخصيتهاي مجموعه مدرسه موشها را در عدم علاقه كارشناسان مربوطه به تكامل سيستمهاي تله موش، مؤثر ميدانند!). سيستم اين تلهها براساس اغفال موشهاي خياباني و تطميع آنها به وسيله چكمهها، نه ببخشيد، طعمههاي مورد علاقهشان است. اين موشها كه به طمع افتاده و ميخواهند پنيري را كه براي به دست آوردنش روزها دوندگي لازم است در عرض چند ثانيه بقاپند، در تله گير ميافتند و خيلي زود به سزاي تفكرات طمعكارانهشان ميرسند (به اميد روزي كه انسانهاي طمعكار هم به همين سرعت به سزاي كارهاي بدشان برسند!).
يكي از نقاط ضعف اين نوع تلهها عدم شناسايي موش با انگشت دست، پا، دماغ و ساير اعضاي آدمهاست كه همين ضعف باعث ميشود بيشتر وقتها عضوي از بدن آدمهاي سربههوا طعمه اين تلهها شود و علاوه بر بدوبيراه موشها، بدوبيراه آدمها هم نصيب روح مخترع تله مورد نظر شود!
3ـ استفاده از طعمههاي مسموم و خطرناك
اگر با موشهاي زرنگي طرف باشيد كه دم به تله نميدهند و با حركات نرم بدن از ضربات لنگهكفش و جارو جاخالي ميدهند (امان از اين كلاسهاي ايروبيك موشي!) تنها راه باقيمانده پخش مواد غذايي مسموم و خطرناك در محلهاي رفت و آمد موشهاست تا با صرف يك وعده غذاي مسموم راهي ديار باقي شوند. البته براي سهولت كار ميتوانيد با جلب اعتماد موشهاي محله آنها را همراه خود به سفر نوروزي برده، در يكي از رستورانهاي بينراهي، چلوكباب مهمانشان كنيد!
حالا كه فهميديد چطور ميتوان موشها را نابود كرد، شايد بد نباشد كمي هم با ويژگيها و خصوصيات اين موشهاي مرحوم آشنا شويد:
الف) دندان موش
يكي از مهمترين ابزارهاي خرابكارانه موشها، دندانهايشان است. دندانهاي اين موجودات داراي رشد دائمي است و آنها ناچارند براي فرسايش و كوتاه كردن اين دندانها، هر چيزي را كه دم دستشان هست بجوند. خلاصه آدم زرنگ و خوشقلب كسي است كه به جاي استفاده از روشهاي خشن فوق، در يك مناسبت خاص (مثل روز تولد موش ساكن در منزلش، روز ولنتاين يا سالگرد اختراع موس رايانه!) يك سوهان دندان مناسب كادو كند و مقابل لانه موشها بگذارد!
ب) انواع موش:
1ـ موش خانگي: همين موشهاي نازكنارنجي و حساس شهري هستند كه زندگي در شهرها از آنها حيواناتي پيشرفته ساخته كه بدون تهمانده غذاهاي فستفودها و باقيمانده شامپوهاي بدنشوي و كرمهاي مرطوبكننده در سطلهاي زباله و جويهاي گرم و نرم و باصفاي تهران و ساير شهرهاي بزرگ كشور، نميتوانند حتي يك دقيقه هم در طبيعت وحشي دوام بياورند!
2ـ موش صحرايي: اين موجود از نمونههاي طبيعتدوست موشهاست كه در صحراها و دشتها زندگي ميكند و به كار سخت عادت دارد. موشهاي صحرايي برخلاف موشهاي خانگي به خاطر هيكل زمخت و بيتناسبي كه دارند هيچ طرفداري ندارند و حتي دانشمندان هم حاضر نيستند روي آنها آزمايش انجام دهند و بيشتر سراغ موشهاي خوشتيپ و كلاس ايروبيكرفته شهري ميروند!
3ـ موشكور: موشي كه علاقه زيادي به كندن تونل دارد و تنها نوع از انواع موشهاست كه مأموران شهرداري اگر آنها را ببينند نابودشان نميكنند، بلكه با عزت و احترام و حقوق و درآمد و مزاياي مكفي و بيمه در طرحهاي ساخت متروي تهران استخدامشان ميكنند!
ج) موش و ادبيات و سال نو
موشها حضوري گسترده در ادبيات فارسي دارند و اصطلاحاتي مثل موشمردگي، موش در تله افتادن و ضربالمثلهايي مانند موش تو سوراخ جا نميشد جارو به دمش ميبست، يا ديوار موش داره، موش هم گوش داره، از جمله تأثيرات جريان ادبي موشگرايانه در ادبيات فارسي است! امسال هم كه سال موش است و تمام امور و احوال ما بستگي به خلقيات اين جونده جهنده دارد! خلاصه آنكه ضمن احترام به تلاشهاي دستاندركاران شهرداري براي مبارزه با موش، بايد نتيجه گرفت موشها در زندگي، ادبيات، فرهنگ و كارتونهاي مورد علاقه ما آنقدر نفوذ كردهاند كه با دو تا تله موش و يا گردوي مرگموش ماليشده نميتوان از شرشان خلاص شد!
علی زراندوز
منبع گل آقا
به تدريج و با رشد فكري انسان و ايجاد تحول در تمدن و ابداع انواع پوششهاي غيربرگي، آدمها زياد و زيادتر شدند و شهرها و روستاهايشان آنقدر گسترش پيدا كرد كه برخي حيوانات بيچاره ناگهان چشم باز كردند و ديدند لانهشان دقيقاً زير پل يك بزرگراه پر رفتوآمد در يك ابرشهر است! از آن طرف انسانها كه در طول تاريخ حتي با همنوعان خودشان هم نتوانسته بودند به همزيستي مسالمتآميز دست پيدا كنند، تصميم گرفتند خودشان را از شر اين حيوانات پرجان باقيمانده خلاص كنند و آنها را فقط در كارتونها و باغوحشها ببينند!
نكته: اين تاريخچه توسط يك موش خوشذوق ساكن بلوار كشاورز تهران براي ما فرستاده شد كه چون نميخواستيم دلش بشكند آن را چاپ كرديم وگرنه لزوم نابودي موشها كه عامل انتقال بيماريهاي مختلفي هستند از واضح هم مبرهنتر است! در ادامه به برخي روشهاي متداول براي مبارزه با موشها ميپردازيم:
1ـ لنگه كفش و جارو
اين وسايل مبارزه با موش تقريباً از اولين ابزارهاي موشپُكاني بشر است. اين ابزارها معمولاً توسط خانمهاي خانهدار مورد استفاده قرار ميگيرند و آنها پس از مشاهده موش يكي از اين دو شيء را با چشم بسته به سمت اين جونده موذي پرتاب ميكنند كه اتفاقاً طبق آمارهاي موجود، احتمال برخورد آن به موش بيشتر از وقتي است كه خانم خانهدار با چشم باز هدفگيري ميكند!
2ـ تله
از ابداع تله موشهاي امروزي دهها سال ميگذرد اما در طول سالهاي اخير طراحي و ساخت اين تلهها هيچ پيشرفتي نكرده و اين موضوع نشان ميدهد بشر نميخواهد آي ـ كيوي بيشتري صرف مبارزه با موش كند! (عدهاي از تحليلگران، محبوبيت برخي موشهاي كارتوني مثل جري و ميكيماوس و شخصيتهاي مجموعه مدرسه موشها را در عدم علاقه كارشناسان مربوطه به تكامل سيستمهاي تله موش، مؤثر ميدانند!). سيستم اين تلهها براساس اغفال موشهاي خياباني و تطميع آنها به وسيله چكمهها، نه ببخشيد، طعمههاي مورد علاقهشان است. اين موشها كه به طمع افتاده و ميخواهند پنيري را كه براي به دست آوردنش روزها دوندگي لازم است در عرض چند ثانيه بقاپند، در تله گير ميافتند و خيلي زود به سزاي تفكرات طمعكارانهشان ميرسند (به اميد روزي كه انسانهاي طمعكار هم به همين سرعت به سزاي كارهاي بدشان برسند!).
يكي از نقاط ضعف اين نوع تلهها عدم شناسايي موش با انگشت دست، پا، دماغ و ساير اعضاي آدمهاست كه همين ضعف باعث ميشود بيشتر وقتها عضوي از بدن آدمهاي سربههوا طعمه اين تلهها شود و علاوه بر بدوبيراه موشها، بدوبيراه آدمها هم نصيب روح مخترع تله مورد نظر شود!
3ـ استفاده از طعمههاي مسموم و خطرناك
اگر با موشهاي زرنگي طرف باشيد كه دم به تله نميدهند و با حركات نرم بدن از ضربات لنگهكفش و جارو جاخالي ميدهند (امان از اين كلاسهاي ايروبيك موشي!) تنها راه باقيمانده پخش مواد غذايي مسموم و خطرناك در محلهاي رفت و آمد موشهاست تا با صرف يك وعده غذاي مسموم راهي ديار باقي شوند. البته براي سهولت كار ميتوانيد با جلب اعتماد موشهاي محله آنها را همراه خود به سفر نوروزي برده، در يكي از رستورانهاي بينراهي، چلوكباب مهمانشان كنيد!
حالا كه فهميديد چطور ميتوان موشها را نابود كرد، شايد بد نباشد كمي هم با ويژگيها و خصوصيات اين موشهاي مرحوم آشنا شويد:
الف) دندان موش
يكي از مهمترين ابزارهاي خرابكارانه موشها، دندانهايشان است. دندانهاي اين موجودات داراي رشد دائمي است و آنها ناچارند براي فرسايش و كوتاه كردن اين دندانها، هر چيزي را كه دم دستشان هست بجوند. خلاصه آدم زرنگ و خوشقلب كسي است كه به جاي استفاده از روشهاي خشن فوق، در يك مناسبت خاص (مثل روز تولد موش ساكن در منزلش، روز ولنتاين يا سالگرد اختراع موس رايانه!) يك سوهان دندان مناسب كادو كند و مقابل لانه موشها بگذارد!
ب) انواع موش:
1ـ موش خانگي: همين موشهاي نازكنارنجي و حساس شهري هستند كه زندگي در شهرها از آنها حيواناتي پيشرفته ساخته كه بدون تهمانده غذاهاي فستفودها و باقيمانده شامپوهاي بدنشوي و كرمهاي مرطوبكننده در سطلهاي زباله و جويهاي گرم و نرم و باصفاي تهران و ساير شهرهاي بزرگ كشور، نميتوانند حتي يك دقيقه هم در طبيعت وحشي دوام بياورند!
2ـ موش صحرايي: اين موجود از نمونههاي طبيعتدوست موشهاست كه در صحراها و دشتها زندگي ميكند و به كار سخت عادت دارد. موشهاي صحرايي برخلاف موشهاي خانگي به خاطر هيكل زمخت و بيتناسبي كه دارند هيچ طرفداري ندارند و حتي دانشمندان هم حاضر نيستند روي آنها آزمايش انجام دهند و بيشتر سراغ موشهاي خوشتيپ و كلاس ايروبيكرفته شهري ميروند!
3ـ موشكور: موشي كه علاقه زيادي به كندن تونل دارد و تنها نوع از انواع موشهاست كه مأموران شهرداري اگر آنها را ببينند نابودشان نميكنند، بلكه با عزت و احترام و حقوق و درآمد و مزاياي مكفي و بيمه در طرحهاي ساخت متروي تهران استخدامشان ميكنند!
ج) موش و ادبيات و سال نو
موشها حضوري گسترده در ادبيات فارسي دارند و اصطلاحاتي مثل موشمردگي، موش در تله افتادن و ضربالمثلهايي مانند موش تو سوراخ جا نميشد جارو به دمش ميبست، يا ديوار موش داره، موش هم گوش داره، از جمله تأثيرات جريان ادبي موشگرايانه در ادبيات فارسي است! امسال هم كه سال موش است و تمام امور و احوال ما بستگي به خلقيات اين جونده جهنده دارد! خلاصه آنكه ضمن احترام به تلاشهاي دستاندركاران شهرداري براي مبارزه با موش، بايد نتيجه گرفت موشها در زندگي، ادبيات، فرهنگ و كارتونهاي مورد علاقه ما آنقدر نفوذ كردهاند كه با دو تا تله موش و يا گردوي مرگموش ماليشده نميتوان از شرشان خلاص شد!
علی زراندوز
منبع گل آقا