صادرات آلمان در سال گذشته به ۷۳۴ میلیارد یورو رسید. اما صادرات چین برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ میلادی به ۷۴۶ میلیارد یورو رسید. بدین ترتیب آلمان عنوان قهرمانی جهان در صادرات را از دست داد.
اولیریش مدر رئیس هیئت مدیره اتاق بازرگانی آلمان در شانگهای از دست رفتن این عنوان را بیاهمیت میداند. وی که بیش از ۳۰ سال است در چین دارای کارخانه نساجی است، میگوید: «چین یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد، آلمان ۸۰ میلیون نفر. اما مهم این است که آلمان اقتصاد و سیاست اقتصادی با ثباتی دارد».
با خیالی راحت
اینکه آلمانیها با خیالی راحت به از دست رفتن عنوان "قهرمان جهان در صادرات" مینگرند بدون دلیل نیست. در چین صادرات شرکتهای خارجی نیز جزو آمار محسوب میشود.
فولکس واگن در سال گذشته یک میلیون و ۴۰۰ هزار اتومبیل در چین فروخته است. هرچند اکثر این اتومبیلها در چین تولید شدهاند اما صادرات این کنسرن آلمانی به چین در سال ۲۰۰۹ رشد بسیار بالائی داشته است.
وینفرید واهلند مدیر فولکس واگن در چین میگوید ما در سال آینده بیش از ۳۰ هزار اتومبیل لوکس وارد خواهیم کرد. وی میافزاید، «رشد ما، رشد آلمان است.»
اما مشکل اصلی چینیها در حال حاضر کاستن از وابستگی اقتصاد به صادرات و افزایش نقش مصرف و بازار داخلی است.
یورگ وتک رئیس اتاق بازرگانی اتحادیه اروپا در چین میگوید: « این سیستمی که ساخته شده، صادرات و بازار کار را تقویت میکند و البته در آن سو، مازاد صادرات نیز باخود میآورد که در حال حاضر ۱۷ میلیون یورو در ساعت با اتحادیه اروپا است. با این پول چه باید کرد؟ چین باید اکنون بازار مصرف داخلی را تقویت کند و در آخر هم احتمالا راهی نیست به جز افزایش بهای پول رنمینبی».
تغییر نگاه
روابط تنگاتنگ اقتصادی بین آلمان و چین بدون تردید زاویه نگرش به چین را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. ابرهارد زنداشنایدر، متخصص مسائل چین در انجمن سیاست خارجی، ضمن مقایسه رابطه اروپا با آمریکا میگوید:«ایرباس در مقابل بوئینگ، آریانه در مقابل ناسا و سیستم گالیله در مقابل جی پی اس. در زمینه تکنولوژیهای استراتژیک اروپائیان یاد گرفتهاند که نباید به این اعتماد کرد که دوستان آمریکائی همه علوم و توانائیهایشان را با ما تقسیم خواهند کرد».
وی با انتقاد میگوید: «اما مشکل از دید من این است که هرآنچه از آمریکا میآید خوب است و هرآنچه از چین بیاید با دالای لاما و حقوق بشر سروکار پیدا میکند. این نوع نگاه در دراز مدت بهای سنگینی برایمان خواهد داشت».
اولیریش مدر رئیس هیئت مدیره اتاق بازرگانی آلمان در شانگهای از دست رفتن این عنوان را بیاهمیت میداند. وی که بیش از ۳۰ سال است در چین دارای کارخانه نساجی است، میگوید: «چین یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد، آلمان ۸۰ میلیون نفر. اما مهم این است که آلمان اقتصاد و سیاست اقتصادی با ثباتی دارد».
با خیالی راحت
اینکه آلمانیها با خیالی راحت به از دست رفتن عنوان "قهرمان جهان در صادرات" مینگرند بدون دلیل نیست. در چین صادرات شرکتهای خارجی نیز جزو آمار محسوب میشود.
فولکس واگن در سال گذشته یک میلیون و ۴۰۰ هزار اتومبیل در چین فروخته است. هرچند اکثر این اتومبیلها در چین تولید شدهاند اما صادرات این کنسرن آلمانی به چین در سال ۲۰۰۹ رشد بسیار بالائی داشته است.
وینفرید واهلند مدیر فولکس واگن در چین میگوید ما در سال آینده بیش از ۳۰ هزار اتومبیل لوکس وارد خواهیم کرد. وی میافزاید، «رشد ما، رشد آلمان است.»
اما مشکل اصلی چینیها در حال حاضر کاستن از وابستگی اقتصاد به صادرات و افزایش نقش مصرف و بازار داخلی است.
یورگ وتک رئیس اتاق بازرگانی اتحادیه اروپا در چین میگوید: « این سیستمی که ساخته شده، صادرات و بازار کار را تقویت میکند و البته در آن سو، مازاد صادرات نیز باخود میآورد که در حال حاضر ۱۷ میلیون یورو در ساعت با اتحادیه اروپا است. با این پول چه باید کرد؟ چین باید اکنون بازار مصرف داخلی را تقویت کند و در آخر هم احتمالا راهی نیست به جز افزایش بهای پول رنمینبی».
تغییر نگاه
روابط تنگاتنگ اقتصادی بین آلمان و چین بدون تردید زاویه نگرش به چین را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است. ابرهارد زنداشنایدر، متخصص مسائل چین در انجمن سیاست خارجی، ضمن مقایسه رابطه اروپا با آمریکا میگوید:«ایرباس در مقابل بوئینگ، آریانه در مقابل ناسا و سیستم گالیله در مقابل جی پی اس. در زمینه تکنولوژیهای استراتژیک اروپائیان یاد گرفتهاند که نباید به این اعتماد کرد که دوستان آمریکائی همه علوم و توانائیهایشان را با ما تقسیم خواهند کرد».
وی با انتقاد میگوید: «اما مشکل از دید من این است که هرآنچه از آمریکا میآید خوب است و هرآنچه از چین بیاید با دالای لاما و حقوق بشر سروکار پیدا میکند. این نوع نگاه در دراز مدت بهای سنگینی برایمان خواهد داشت».