زني به خاطر آنکه شوهرش دندان هاي زيبايي ندارد و حاضر نيست آنها را ترميم کند به دادگاه خانواده رفت و با بخشش مهريه 1381 سکه يي اش از وي جدا شد.
به گزارش خبرنگار ما اين زن که ندا نام دارد چندي قبل به دادگاه خانواده رفت و در ادعايي عجيب اعلام کرد چون شوهرش دندان هاي زيبايي ندارد حاضر به زندگي با او نيست. وي به قاضي گفت؛ من به همسرم حميد علاقه زيادي دارم ولي او دندان هاي نامرتبي دارد و من از بودن در کنارش خجالت مي کشم. وي ادامه داد؛ من 9 سال از حميد بزرگ ترم اما اين موضوع هيچ مشکلي برايمان ايجاد نکرد ولي دندان هاي حميد مشکل ساز و باعث شد به رغم خواسته قلبي ام به دادگاه بيايم.در پي اين اظهارات حميد به دادگاه فراخوانده شد تا در برابر اظهارات همسرش پاسخگو باشد. صبح ديروز در حالي که اين زن و شوهر در برابر قاضي دادگاه خانواده قرار گرفته بودند هر يک در اظهاراتي حق را به جانب خود دانستند.
حميد گفت؛ هشت سال قبل به طور اتفاقي در يک ساندويچي با ندا آشنا شدم. چون جثه کوچکي دارد فکر مي کردم هم سن من است ولي وقتي به خواستگاري اش رفتم، فهميدم 9 سال از من بزرگ تر است. هنگامي که خانواده ام از اين موضوع مطلع شدند با ازدواج ما سخت مخالفت کردند و گفتند حاضر نيستند ندا را به عنوان عروس قبول کنند ولي من آنها را راضي و بالاخره با دختر مورد علاقه ام ازدواج کردم. مدتي گذشت تا اينکه متوجه علت مخالفت پدر و مادرم شدم. ندا با من مثل يک کودک رفتار مي کرد. او از من مي خواست شب ها دندان هايم را مسواک بزنم.من از اين وضع ناراحت بودم به همين دليل به هيچ يک از حرف هاي او گوش نمي دادم. من مي خواستم اقتدارم را به همسرم نشان دهم ولي يکي از نتايج اين کار خراب شدن دندان هايم بود. پس از دو سه سال دندان هايم از بين رفت. اين بار ندا مدام به من توصيه مي کرد به دندانپزشکي بروم ولي چون نمي خواستم به حرف هايش عمل کنم به دندانپزشکي نرفتم. مشکل اصلي من با همسرم اختلاف سني زيادمان است.سپس نوبت به ندا رسيد تا درباره اظهارات شوهرش توضيح دهد. او گفت؛ حميد مثل بچه ها رفتار مي کند. او جوان بي خيالي است. در حالي که ساعت کاري هر دومان سه بعدازظهر تمام مي شود او تا ساعت هشت شب را با دوستانش مي گذراند و من را در خانه تنها مي گذارد و مدام با من لجبازي مي کند و تاوان همين لجبازي را هم با خراب شدن دندان هايش پس داد. متاسفانه اين رفتار غلط همچنان ادامه دارد و او به خاطر اينکه به حرف من عمل نکند حتي حاضر نيست دندان هاي خرابش را ترميم کند.من تصميم دارم مهريه ام را که 1381 سکه تمام بهار آزادي است، ببخشم و از حميد طلاق بگيرم. اما اگر او رفتارش را تغيير دهد و به دندانپزشکي مراجعه کند، حاضرم دوباره با او زندگي کنم. در پي اظهارات اين زوج قاضي به گفت وگو با آنان پرداخت تا شايد از تصميم شان منصرف شوند اما با بي نتيجه ماندن اين گفت وگو پرونده براي سير مراحل قانوني به واحد داوري ارجاع شد.
به گزارش خبرنگار ما اين زن که ندا نام دارد چندي قبل به دادگاه خانواده رفت و در ادعايي عجيب اعلام کرد چون شوهرش دندان هاي زيبايي ندارد حاضر به زندگي با او نيست. وي به قاضي گفت؛ من به همسرم حميد علاقه زيادي دارم ولي او دندان هاي نامرتبي دارد و من از بودن در کنارش خجالت مي کشم. وي ادامه داد؛ من 9 سال از حميد بزرگ ترم اما اين موضوع هيچ مشکلي برايمان ايجاد نکرد ولي دندان هاي حميد مشکل ساز و باعث شد به رغم خواسته قلبي ام به دادگاه بيايم.در پي اين اظهارات حميد به دادگاه فراخوانده شد تا در برابر اظهارات همسرش پاسخگو باشد. صبح ديروز در حالي که اين زن و شوهر در برابر قاضي دادگاه خانواده قرار گرفته بودند هر يک در اظهاراتي حق را به جانب خود دانستند.
حميد گفت؛ هشت سال قبل به طور اتفاقي در يک ساندويچي با ندا آشنا شدم. چون جثه کوچکي دارد فکر مي کردم هم سن من است ولي وقتي به خواستگاري اش رفتم، فهميدم 9 سال از من بزرگ تر است. هنگامي که خانواده ام از اين موضوع مطلع شدند با ازدواج ما سخت مخالفت کردند و گفتند حاضر نيستند ندا را به عنوان عروس قبول کنند ولي من آنها را راضي و بالاخره با دختر مورد علاقه ام ازدواج کردم. مدتي گذشت تا اينکه متوجه علت مخالفت پدر و مادرم شدم. ندا با من مثل يک کودک رفتار مي کرد. او از من مي خواست شب ها دندان هايم را مسواک بزنم.من از اين وضع ناراحت بودم به همين دليل به هيچ يک از حرف هاي او گوش نمي دادم. من مي خواستم اقتدارم را به همسرم نشان دهم ولي يکي از نتايج اين کار خراب شدن دندان هايم بود. پس از دو سه سال دندان هايم از بين رفت. اين بار ندا مدام به من توصيه مي کرد به دندانپزشکي بروم ولي چون نمي خواستم به حرف هايش عمل کنم به دندانپزشکي نرفتم. مشکل اصلي من با همسرم اختلاف سني زيادمان است.سپس نوبت به ندا رسيد تا درباره اظهارات شوهرش توضيح دهد. او گفت؛ حميد مثل بچه ها رفتار مي کند. او جوان بي خيالي است. در حالي که ساعت کاري هر دومان سه بعدازظهر تمام مي شود او تا ساعت هشت شب را با دوستانش مي گذراند و من را در خانه تنها مي گذارد و مدام با من لجبازي مي کند و تاوان همين لجبازي را هم با خراب شدن دندان هايش پس داد. متاسفانه اين رفتار غلط همچنان ادامه دارد و او به خاطر اينکه به حرف من عمل نکند حتي حاضر نيست دندان هاي خرابش را ترميم کند.من تصميم دارم مهريه ام را که 1381 سکه تمام بهار آزادي است، ببخشم و از حميد طلاق بگيرم. اما اگر او رفتارش را تغيير دهد و به دندانپزشکي مراجعه کند، حاضرم دوباره با او زندگي کنم. در پي اظهارات اين زوج قاضي به گفت وگو با آنان پرداخت تا شايد از تصميم شان منصرف شوند اما با بي نتيجه ماندن اين گفت وگو پرونده براي سير مراحل قانوني به واحد داوري ارجاع شد.