روشن فكران ديني
رابطه دين با حكومت ريشه اي عميق دارد به درازاي تاريخ و منشا اختلاف نظر است بين انديشمندان كه باورهاي ديني چگونه به عمل درآيد و احكام شريعت چگونه اجرا شود . اما هنوز به نتيجه نرسيده و لاينحل مانده است .
عده اي بر اين باورند كه ذهنيت عقب مانده ملتهاي جهان سوم ريشه در باورهاي ديني آنان دارد . تا آنجا كه بعضي عامل دين را افيون جامعه دانسته اند .
در حاليكه دين باوران سنتي علت عقب ماندگي را ناشي از بي توجهي به احكام شرع و عدم اجراي دستورات دين مي دانند .
صرفنظر از جنگ و جدال لفظي و فتواهاي جهادي و جنگهاي عقيدتي كه تا كنون ملتها شاهد آن بوده اند . در حال حاضر اندیشمندان اسلامی را از موضع جهان بینی میتوان به سه گروه تقسیم کرد .
الف- گروه اول سنت گرا يا اصول گرا . اين گروه معتقد است قوانین و دستورات دین به روش صدر اسلام همین امروز هم کارائی دارد و قابل اجرا است . یعنی آنچه در زمان پيامبر در ناحيه شبه جزيره عربستان سنت بوده . امروزه هم میتوان مو به مو در همه جای عالم به اجرا درآورد .
جمع كثيري از روحانيت و علماي دين اعم از قديم و جديد هوا دار اين خط فكري هستند . فتوائي كه علما بر قتل دگر انديشان مي دهند و احكامي كه قضات شرع در اجراي قطع دست و سنگسار و از اين قبيل صادر مي كنند بر اساس همين بينش است .
ب – گروه دوم اصلاح طلب يا نو انديش . اين گروه معتقد است . با درک صحیح و برداشتی مناسب از قوانین اسلام میتوان آن را با آزادیخواهی و قوانین پيشرفته دموکراسی امروزوفق داد .
عمده روشنفكران ديني و عده اي قليل از روحانيت نو انديش حامي اين ديدگاه فكري هستند . آنان با مكاتب فلسفي غرب در تماس و در تعاملند . تا دريچه اي بر ذهنيت دگماتيسم بسته ديني بگشايند و با وسعت نظر بيشتر تفسيري نو و متمدنانه از آيات قرآني برداشت نمايند .
فرضا از آیه شریفه ( لا اکراه فی الدین ... و یا لکم دینکم ولی الدین) آزادی عقیده و از آیه ( فبشر عبادی الذین ...) آزادی بیان را استنباط مي كنند .
مضاف به اینکه باید تحقیق کرد شان نزول آیه چه بوده و در چه زمانی و تحت چه شرایطی و به چه منظور نازل شده و اکنون چگونه باید تعبیر گردد که با واقعیت روز سازگار باشد .
و برای اینکار واژه های متنوعی مي آفرينند . مثل حقوق بشر اسلامی . مردم سالاری ديني . جامعه مدنی و از اين قبيل .
پ – گروه سوم سکولاريا آزادي خواه : اين گروه شعار جدائی دین از سیاست می دهد . با این استدلال که سیاست انباشته است از دوز و کلک . اما دین پاک و منزه .
این گروه معتقد است باورهاي معنوي و نيز آداب و رسوم و سنت هاي دین یک موضوع شخصی و درونی است که می باید با رضا و رغبت باشد . نه آنكه به زور و جبر بر جامعه تحمیل گردد .
حال در بررسی اینکه کدام یک از سه نظر قابلیت اجرائی دارد . سئوالاتی مطرح می شود که می تواند راه گشا باشد .
وقتی از گروه اول پرسیده شود چرا رهبران دینی در ميان حصار خواص و نيروهاي محافظ پنهان شده به ميان مردم كوچه و بازار نمي آيند و در كنار محرومان نمي نشينند .
با عوام معاشرت نمي كنند . تا مشكلات جامعه را به عينه ببينند و به درد دل مردم گوش نمي دهند تا رسيدگي و درمان كنند . آن گونه كه پيامبر مي كرد .
و چرا نان و خرما بر دوش نمی کشند و شبانه به خانه فقرا نمی برند همانگونه که حضرت علی می برد. زیر لب میگویند این کارها در شرايط حاضر عملی نیست .
* اين گروه در همين جا . و با همين پاسخ بر باور و ادعاي خويش مهر باطل مي زنند . * چرا که به هیمن دلیل هم باید قبول کنند خیلی از احكام شرع مناسب شرایط آنروزگار بوده اما امروز عملی نیست .
در آن روزگار تعداد صحابه از ده هزار نفر کمتر بود و جمعیت مسلمانان به یک ملیون هم نمیرسید . مضاف به اينكه آیات الهی هم به كمك مي آمد و به اقتضای نیاز زمان و درجهت رفع مشکلات پی در پی نازل می شد .
بهمین دلیل اداره امور ساده تر بود و پیامبر میتوانست حتی در مسجد هم به رتق و فتق امور بپردازد و مشکلات مردم را حل کند . بنابراين عقل سالم باور ندارد كه امروزه بتوان مملکت را به روش صدر اسلام اداره کرد .
نظرات گروه دوم(اصلاح طلب) قابل تامل است . لاكن قابل اعتماد نیست و نمیتوان به آن دل خوش کرد . زیرا تا کنون کشور و ملت و حکومتی نبوده که آزادی و دموکرا سی را در بطن اسلام تجربه کند .
بواسطه آنکه علما و فقها و مراجع که خود را مدافع سنتی دین میدانند تا کنون نخواستند و نتوانستند و یا شجاعت آن را نداشتند که در جهت تغییر قدمی بردارند . و سنت ايستا را به اقتضاي گذر زمان طراوت و تازگي بخشند .
فرضا در جهت رفع تنگنا ها و گسترش آزادي هاي فردي و اجتماعي اظهار نظر كنند كه توجیه گر دموکرا سی باشد و فتوائي كه اعلاميه حقوق بشر را اعتبار بخشد . از اینرو به تئوري دسته دوم هم امید چنداني نیست .
اما نظرات گروه سوم (سکلار) امکان پذیر است و قابل اطمینان . زيرا تجربه جدائي دين از سياست در كشورهاي مختلف قابليت و كارائي خود را نشان داده و موفق بوده .
بخصوص در جوامع پیشرفته اروپائی . که امور معنوی را به دست کلیسا و حاکمیت واتیکان سپرده اند . و امور سیاسی و دنیوی به روال دموکراسی اداره میشود . با توجه به اين واقعيت ها مي توان گفت نظرات دسته سوم يعني سكولار از اعتبار بیشتری برخوردار است .
رابطه دين با حكومت ريشه اي عميق دارد به درازاي تاريخ و منشا اختلاف نظر است بين انديشمندان كه باورهاي ديني چگونه به عمل درآيد و احكام شريعت چگونه اجرا شود . اما هنوز به نتيجه نرسيده و لاينحل مانده است .
عده اي بر اين باورند كه ذهنيت عقب مانده ملتهاي جهان سوم ريشه در باورهاي ديني آنان دارد . تا آنجا كه بعضي عامل دين را افيون جامعه دانسته اند .
در حاليكه دين باوران سنتي علت عقب ماندگي را ناشي از بي توجهي به احكام شرع و عدم اجراي دستورات دين مي دانند .
صرفنظر از جنگ و جدال لفظي و فتواهاي جهادي و جنگهاي عقيدتي كه تا كنون ملتها شاهد آن بوده اند . در حال حاضر اندیشمندان اسلامی را از موضع جهان بینی میتوان به سه گروه تقسیم کرد .
الف- گروه اول سنت گرا يا اصول گرا . اين گروه معتقد است قوانین و دستورات دین به روش صدر اسلام همین امروز هم کارائی دارد و قابل اجرا است . یعنی آنچه در زمان پيامبر در ناحيه شبه جزيره عربستان سنت بوده . امروزه هم میتوان مو به مو در همه جای عالم به اجرا درآورد .
جمع كثيري از روحانيت و علماي دين اعم از قديم و جديد هوا دار اين خط فكري هستند . فتوائي كه علما بر قتل دگر انديشان مي دهند و احكامي كه قضات شرع در اجراي قطع دست و سنگسار و از اين قبيل صادر مي كنند بر اساس همين بينش است .
ب – گروه دوم اصلاح طلب يا نو انديش . اين گروه معتقد است . با درک صحیح و برداشتی مناسب از قوانین اسلام میتوان آن را با آزادیخواهی و قوانین پيشرفته دموکراسی امروزوفق داد .
عمده روشنفكران ديني و عده اي قليل از روحانيت نو انديش حامي اين ديدگاه فكري هستند . آنان با مكاتب فلسفي غرب در تماس و در تعاملند . تا دريچه اي بر ذهنيت دگماتيسم بسته ديني بگشايند و با وسعت نظر بيشتر تفسيري نو و متمدنانه از آيات قرآني برداشت نمايند .
فرضا از آیه شریفه ( لا اکراه فی الدین ... و یا لکم دینکم ولی الدین) آزادی عقیده و از آیه ( فبشر عبادی الذین ...) آزادی بیان را استنباط مي كنند .
مضاف به اینکه باید تحقیق کرد شان نزول آیه چه بوده و در چه زمانی و تحت چه شرایطی و به چه منظور نازل شده و اکنون چگونه باید تعبیر گردد که با واقعیت روز سازگار باشد .
و برای اینکار واژه های متنوعی مي آفرينند . مثل حقوق بشر اسلامی . مردم سالاری ديني . جامعه مدنی و از اين قبيل .
پ – گروه سوم سکولاريا آزادي خواه : اين گروه شعار جدائی دین از سیاست می دهد . با این استدلال که سیاست انباشته است از دوز و کلک . اما دین پاک و منزه .
این گروه معتقد است باورهاي معنوي و نيز آداب و رسوم و سنت هاي دین یک موضوع شخصی و درونی است که می باید با رضا و رغبت باشد . نه آنكه به زور و جبر بر جامعه تحمیل گردد .
حال در بررسی اینکه کدام یک از سه نظر قابلیت اجرائی دارد . سئوالاتی مطرح می شود که می تواند راه گشا باشد .
وقتی از گروه اول پرسیده شود چرا رهبران دینی در ميان حصار خواص و نيروهاي محافظ پنهان شده به ميان مردم كوچه و بازار نمي آيند و در كنار محرومان نمي نشينند .
با عوام معاشرت نمي كنند . تا مشكلات جامعه را به عينه ببينند و به درد دل مردم گوش نمي دهند تا رسيدگي و درمان كنند . آن گونه كه پيامبر مي كرد .
و چرا نان و خرما بر دوش نمی کشند و شبانه به خانه فقرا نمی برند همانگونه که حضرت علی می برد. زیر لب میگویند این کارها در شرايط حاضر عملی نیست .
* اين گروه در همين جا . و با همين پاسخ بر باور و ادعاي خويش مهر باطل مي زنند . * چرا که به هیمن دلیل هم باید قبول کنند خیلی از احكام شرع مناسب شرایط آنروزگار بوده اما امروز عملی نیست .
در آن روزگار تعداد صحابه از ده هزار نفر کمتر بود و جمعیت مسلمانان به یک ملیون هم نمیرسید . مضاف به اينكه آیات الهی هم به كمك مي آمد و به اقتضای نیاز زمان و درجهت رفع مشکلات پی در پی نازل می شد .
بهمین دلیل اداره امور ساده تر بود و پیامبر میتوانست حتی در مسجد هم به رتق و فتق امور بپردازد و مشکلات مردم را حل کند . بنابراين عقل سالم باور ندارد كه امروزه بتوان مملکت را به روش صدر اسلام اداره کرد .
نظرات گروه دوم(اصلاح طلب) قابل تامل است . لاكن قابل اعتماد نیست و نمیتوان به آن دل خوش کرد . زیرا تا کنون کشور و ملت و حکومتی نبوده که آزادی و دموکرا سی را در بطن اسلام تجربه کند .
بواسطه آنکه علما و فقها و مراجع که خود را مدافع سنتی دین میدانند تا کنون نخواستند و نتوانستند و یا شجاعت آن را نداشتند که در جهت تغییر قدمی بردارند . و سنت ايستا را به اقتضاي گذر زمان طراوت و تازگي بخشند .
فرضا در جهت رفع تنگنا ها و گسترش آزادي هاي فردي و اجتماعي اظهار نظر كنند كه توجیه گر دموکرا سی باشد و فتوائي كه اعلاميه حقوق بشر را اعتبار بخشد . از اینرو به تئوري دسته دوم هم امید چنداني نیست .
اما نظرات گروه سوم (سکلار) امکان پذیر است و قابل اطمینان . زيرا تجربه جدائي دين از سياست در كشورهاي مختلف قابليت و كارائي خود را نشان داده و موفق بوده .
بخصوص در جوامع پیشرفته اروپائی . که امور معنوی را به دست کلیسا و حاکمیت واتیکان سپرده اند . و امور سیاسی و دنیوی به روال دموکراسی اداره میشود . با توجه به اين واقعيت ها مي توان گفت نظرات دسته سوم يعني سكولار از اعتبار بیشتری برخوردار است .