قدیمی های گرگان ما گاه در صحبت هایشان، باهزاران احترام از پزشکی سخن بر زبان می رانند که گویی در سالیان دور حکم معجزه گر این دیار را داشته و با استفاده از علم، هوش و البته ابتکارخود سبب درمان بیماران می شده است.
آری این طبیب کوشا در روزگارانی که به جهت سطح سواد نسبتا" پایین جامعه و کمبودپزشکان متخصص ، بیماری های متعدد و بعضا" عجیب و غریب بیداد میکرده، با اقدامات ویژه و نیز دلسوزی خاص یاریگر اهالی این سامان و سبب ساز کاسته شدن از آلام مردم بوده است.
سخن از دکتر مسکوب است. پزشکی که در سالیان دور مطبش در کوچه زرین گل خیابان امام خمینی گرگان ملجاء بیماران این دیار و ولایتهای اطراف بوده است. شهرت این پزشک مردمی استراباد چنان بوده که هنوز گاه پیرزنان و پیرمردان با وجود گذشت چندین دهه از مرگش، در هنگام گفتن مقصد به تاکسی یا دادن نشانی به کسی، از محدوده محل کار وی به نام " کوچه دکتر مسکوب " یاد می کنند.
گرگانیان خاطرات بسیاری از ابتکارات این پزشک بادانش که از تجربه و علم در درمانش بهره می گرفت دارند. میگویند خانمی که به جهت مشکلات خانوادگی و در هنگام فریاد دستانش در کنار سرش بی حرکت مانده بود را جهت درمان خدمت دکتر می آورند. وی پس از ارجاع همراهان بیمار به بیرون اتاقش، و در خلوت خود با بیمار درحرکتی تصنعی و نمایش گونه به جهت به پایین کشیدن شلوار آن خانم به سمت او هجوم می برد و وی نیز ناخودآگاه برای نگهداشتن شلوار خود دستانش را به پایین حرکت داده و البته مشکلش مرتفع میشود.
نقل است که فرد دیگری به جهت قفل شدن برخی عضلات صورتش، دهانش باز مانده بود و دکتر به مانند بیمار قبلی ناخودآگاه نشان میدهد که میخواهد آب دهان خود را به دهن وی بریزد. این عمل دکتر سبب میشود که بیمار در حرکتی واکنشی و به جهت جلوگیری از این حرکت، دهانش را ببندد.
این چنین است که با وجود گذشت سالیان متمادی از درگذشت این پزشک بادانش گرگان زمین هنوز در گفت و گوهای شفاهی نسل های پیشین این دیار، به پاس تلاش و دلسوزیش برای اهالی این شهر و ولایتهای اطراف، با نیکی از او یافت میشود و البته چه میراثی بهتر از این!!!
آری این طبیب کوشا در روزگارانی که به جهت سطح سواد نسبتا" پایین جامعه و کمبودپزشکان متخصص ، بیماری های متعدد و بعضا" عجیب و غریب بیداد میکرده، با اقدامات ویژه و نیز دلسوزی خاص یاریگر اهالی این سامان و سبب ساز کاسته شدن از آلام مردم بوده است.
سخن از دکتر مسکوب است. پزشکی که در سالیان دور مطبش در کوچه زرین گل خیابان امام خمینی گرگان ملجاء بیماران این دیار و ولایتهای اطراف بوده است. شهرت این پزشک مردمی استراباد چنان بوده که هنوز گاه پیرزنان و پیرمردان با وجود گذشت چندین دهه از مرگش، در هنگام گفتن مقصد به تاکسی یا دادن نشانی به کسی، از محدوده محل کار وی به نام " کوچه دکتر مسکوب " یاد می کنند.
گرگانیان خاطرات بسیاری از ابتکارات این پزشک بادانش که از تجربه و علم در درمانش بهره می گرفت دارند. میگویند خانمی که به جهت مشکلات خانوادگی و در هنگام فریاد دستانش در کنار سرش بی حرکت مانده بود را جهت درمان خدمت دکتر می آورند. وی پس از ارجاع همراهان بیمار به بیرون اتاقش، و در خلوت خود با بیمار درحرکتی تصنعی و نمایش گونه به جهت به پایین کشیدن شلوار آن خانم به سمت او هجوم می برد و وی نیز ناخودآگاه برای نگهداشتن شلوار خود دستانش را به پایین حرکت داده و البته مشکلش مرتفع میشود.
نقل است که فرد دیگری به جهت قفل شدن برخی عضلات صورتش، دهانش باز مانده بود و دکتر به مانند بیمار قبلی ناخودآگاه نشان میدهد که میخواهد آب دهان خود را به دهن وی بریزد. این عمل دکتر سبب میشود که بیمار در حرکتی واکنشی و به جهت جلوگیری از این حرکت، دهانش را ببندد.
این چنین است که با وجود گذشت سالیان متمادی از درگذشت این پزشک بادانش گرگان زمین هنوز در گفت و گوهای شفاهی نسل های پیشین این دیار، به پاس تلاش و دلسوزیش برای اهالی این شهر و ولایتهای اطراف، با نیکی از او یافت میشود و البته چه میراثی بهتر از این!!!