[You must be registered and logged in to see this image.]
آيا من آدم خوبي هستم؟ آيا خودم را دوست دارم يا اينكه از خودم خيلي انتقاد مي‌كنم؟
چرا مقوله "احترام به خود" تا اين اندازه مهم است و فقدان آن چه مشكلاتي را به‌وجود مي‌آورد؟ شايد من به يك "خود" قوي‌تر نياز دارم؟

احترام به خود، مقوله بسيار مهمي‌است كه با آن مي‌توان سطح توانايي‌ها و قابليت‌هاي شخصيتي خود را به خوبي ارزيابي كرد. يك نمود شايع از احترام به خود ضعيف در افرادي ديده مي‌شود كه دچار بي‌نظمي و اختلال در خوردن هستند.

احترام به خود در سطح پايين با عدم توانايي در شناخت و ابراز واكنش نامناسب عاطفي - احساسي نمود مي‌يابد. (در واقع اين عدم توانايي‌ها يك احترام به خود ضعيف را در فرد شكل مي‌دهند)

اما يكي از ويژگي‌هاي شخصيتي فرد بيمار اين است كه از اختلال خوردن رنج مي‌برد. به عبارتي، ساير مشكلات روان‌شناختي كه به دنبال اختلال در غذا‌خوردن ظاهر مي‌شوند اغلب ناشي از احترام به خود در سطح ضعيفي است.

افراد تحت تاثير اختلال در خوردن، هميشه با خودشان برخورد انتقادي دارند و به همين دليل خودشان را در همه سطوح، نالايق، نامناسب، ناخوشايند و غير‌زيبا ارزيابي مي‌كنند.

آنها فكر مي‌كنند بدن و ظاهرشان، موضوع اصلي نارضايتي و ناخشنودي آنهاست. شايد به اين دليل كه اصلاح و ايجاد تغيير در بدن، آسانتر از ايجاد تغيير در ساير جنبه‌هاي شخصيتي‌شان است.

آنها تلاش مي‌كنند دوباره اعتماد به نفس و احترام به خود را در خودشان به‌وجود آورند و اگر نمي‌توانند در ساير حوزه‌ها اين موارد را پيدا كنند با تكيه بر اين فكر و ايده و با تمركز بر كنترل بدن و ظاهرشان، اين ويژگي ها را تقويت كنند.

متأسفانه، رژيم سخت و حذف برخي رفتارها دراين چارچوب، تنها راه گريز براي فرار از مسايل اساسي و مهم‌تري است كه فرد نمي‌خواهد به آنها توجه كند و در واقع آنها را بپذيرد. به اين دليل، در دوره حل مشكلات و درمان عوارض ناشي از نبود احترام به خود در سطح مناسب در افراد، اختلال در خوردن نيز نمود دارد.

اگر روان‌درمانگر يا روانپزشك به بيماران كمك نكند كه آن توان "احترام به خود" را در خود كشف‌كنند و همچنين احساس اعتماد به نفس و يك خود قوي‌تر را در شخصيت شان ايجاد و تقويت‌كنند؛ نمي‌توان آنها را متقاعد كرد كه تكنيك‌هاي افراطي كنترل وزن شان را رها‌كنند،به اين ترتيب، آنها بزودي دچار علائم اصلي بيماري‌شان خواهند شد.

اما مفهوم خودباوري و اعتماد‌به‌نفس چيست؟

ما چگونه مي‌توانيم با فراگيري و بكه ارگيري مهارتهاي ارتباطي، نيازها و حقوق خود را بيان‌كنيم؟ از چه راههايي مي‌توانيم توان "احترام به خود" را در خود تقويت‌كنيم؟

خودباوري و اعتماد به نفس در واقع، توانايي بيان نيازها، حقوق و احساسات مثبت و منفي خود بدون برخورد خشونت‌آميز با حقوق، مرزها و حدود ديگران است.

اعتماد به نفس عبارت است از:

- مهارتهاي ارتباطي، توانايي بيان افكار و عقايد نو و آينده نگر
- توانايي شناخت و بيان احساسات خود
- تعريف حدود، مرزها و احترام‌گذاشتن به آن‌ها
- ايجاد ارتباط و گوش دادن به ديگران از راه‌هايي باز، مستقيم و صادقانه

البته بي‌ترديد، هيچكس قادر‌نخواهد بود كه فورا به اين اهداف دست‌يابد. روانشناسان بر اين باورند؛ قبل از اينكه شما سعي كنيد اين مهارت‌هاي ارتباطي را براي كسب اعتماد‌به‌نفس دنبال‌كنيد، لازم است به اين موضوع اعتقاد ‌‌داشته‌ باشيد كه هر انساني داراي حقوق مشروعي شامل حقوق زير است:

- حق داشتن ارزشها، افكار، ايده‌ها و احساسات خاص خودتان
- حق تغيير و ايجاد بهبودي و رشد در زندگي‌تان بر مبناي راههايي كه خودتان تشخيص مي‌دهيد.
- حق چگونگي هدايت زندگي‌تان و تعيين اولويت‌ها در برنامه ريزيها و اهداف‌تان
- حق توجيه كردن احساسات‌خود در برخورد با ديگران
- حق محترم شمردن نيازها ، حدود و مرزهايتان
- حق "نه" گفتن
- حق فرصت دادن به خود و استفاده از زمان لازم براي فرموله كردن عقايد و آرزوهاي خود قبل از اينكه آنها را بيان كنيد.
- حق درخواست كمك و اطلاعات بدون اينكه احساس منفي شرم يا گناه كنيد.
- حق اشتباه كردن
- حق تغيير افكار يا مواردي كه به طور غير منطقي نمود‌دارند.
- حق دوست داشتن خودتان، حتي زماني كه كامل نيستيد.


SELF- ESTEEM, EGO
ASSERTIVENESS, COMMUNICATION SKILLS
SELF-ESTEEM web4health