بازیکن مصاحبه میکند و میگوید از 4 تیم پیشنهاد دارم. اسم هر 4 تیم را که میگوید کاملا مشخص میشود که با یکی از دلالان معروف نقل و انتقالات قرار داد دارد و آن دلال با هر 4 تیم مورد نظر کار میکند!
به نوشته خبر ورزشی؛ دلالی که قبلا با 7،8 تیم لیگ برتری کار میکرد امسال با یکی از تیمهایی که معمولا در وسط جدول است قرارداد بسته و به آنها بازیکن میدهد. دفتر این دلال در یکی از مناطق غربی تهران قرار دارد و اجارهاش بالاتر از ماهی یک میلیون تومان است.
سایر دلالهایی که چند ماه محدود شده بودند نیز مثل این دلال معروف دوباره مشغول به کار شدهاند و البته برای محکم کاری تصمیم گرفته اند با ایجنتهای رسمی فیفا کار کنند البته آنها چند سالی است رقبایی که یا روزنامهنگارند و یا روزنامهها نفوذ دارند. قبلا شکل کار به این ترتیب بود که یک دلال با چند باشگاه و البته با 3،4 روزنامه همکاری میکرد و بازیکنانش را در آن 3،4 روزنامه حمایت مینمود به طوری که عکس بازیکنان فلان دلال با مساعدت چند خبر نگار محترم!
مدام روی جلد روزنامهها میرفت و بدین شکل بر قیمت و شهرتشان افزوده میشد. بعضی از عناصر این دلالها هم درست به وقت اعلام لیست تیم ملی برای بازیکنانشان در روزنامهها تبلیغ میکردند و آنها را در حد تیم ملی میدانستند.
بعد از اتفاقات اواخر بهمن 87 و دستگیری 6،7 نفر شرایط به مراتب بهتری بر فوتبال ایران حاکم شد، اما متأسفانه دوباره خبر دار شدیم که دلالان مجددا فعال شده و لیست در دست در چند باشگاه مطرح آفتابی شدهاند! جالب اینکه برخی مدیران باشگاهها هم در کمال تأسف برای حفظ صندلی مدیریت با این دلالها کار میکنند و از آنها بازیکن میگیرند.
در یکی از باشگاهها یکی از مسئولان پر نفوذ با استخدام یک مربی ایرانی مخالفت کرد تا مربی خارجی مورد نظرش را بیاورد و پورسانت لازم را بگیرد. همین آقا سالهاست که با یک دلال شناخته شده کار میکند و این دلال طی هفته گذشته 2،3 بار در دفتر یکی از باشگاههای پر طرفدار کشور دیده شده است.
چند صباحی است که نفوذ و قدرت دلالها در روزنامهها کمتر شده است و بسیاری از مصاحبههای مشکوک (همراه با عکس) هم در برخی از روزنامههای خاص دیده نمیشود.
البته یکی، دو روزنامه کماکان با قدرت! به کار خود ادامه میدهند اما آنها روزنامههای پر تیراژ و تأثیر گذار نیستند و به همین خاطر کار و کاسبی دلالها و خبرنگارنماها تا حدی از رونق افتاده است اما نکته اینجاست که کما کان به کارشان ادامه میدهد و متأسفانه برخی از عناصر باشگاهها هم به آنها کار میکنند چرا که خودشان هم از بغل انعقاد قراردادهای آنچنانی سود میبرند.
روزی یکی از مسئولان یکی از باشگاهها میگفت «درآمد فلان دلال در طول سال 10 برابر در آمد من است و تازه در پایان فصل هم باید پاسخگوی نتایج و تمام هزینهها باشد در حالی که دلالها در فصل نقل و انتقالات بار خودشان را میبندند و به کسی هم جواب پس نمیدهند.»
به نوشته خبر ورزشی؛ دلالی که قبلا با 7،8 تیم لیگ برتری کار میکرد امسال با یکی از تیمهایی که معمولا در وسط جدول است قرارداد بسته و به آنها بازیکن میدهد. دفتر این دلال در یکی از مناطق غربی تهران قرار دارد و اجارهاش بالاتر از ماهی یک میلیون تومان است.
سایر دلالهایی که چند ماه محدود شده بودند نیز مثل این دلال معروف دوباره مشغول به کار شدهاند و البته برای محکم کاری تصمیم گرفته اند با ایجنتهای رسمی فیفا کار کنند البته آنها چند سالی است رقبایی که یا روزنامهنگارند و یا روزنامهها نفوذ دارند. قبلا شکل کار به این ترتیب بود که یک دلال با چند باشگاه و البته با 3،4 روزنامه همکاری میکرد و بازیکنانش را در آن 3،4 روزنامه حمایت مینمود به طوری که عکس بازیکنان فلان دلال با مساعدت چند خبر نگار محترم!
مدام روی جلد روزنامهها میرفت و بدین شکل بر قیمت و شهرتشان افزوده میشد. بعضی از عناصر این دلالها هم درست به وقت اعلام لیست تیم ملی برای بازیکنانشان در روزنامهها تبلیغ میکردند و آنها را در حد تیم ملی میدانستند.
بعد از اتفاقات اواخر بهمن 87 و دستگیری 6،7 نفر شرایط به مراتب بهتری بر فوتبال ایران حاکم شد، اما متأسفانه دوباره خبر دار شدیم که دلالان مجددا فعال شده و لیست در دست در چند باشگاه مطرح آفتابی شدهاند! جالب اینکه برخی مدیران باشگاهها هم در کمال تأسف برای حفظ صندلی مدیریت با این دلالها کار میکنند و از آنها بازیکن میگیرند.
در یکی از باشگاهها یکی از مسئولان پر نفوذ با استخدام یک مربی ایرانی مخالفت کرد تا مربی خارجی مورد نظرش را بیاورد و پورسانت لازم را بگیرد. همین آقا سالهاست که با یک دلال شناخته شده کار میکند و این دلال طی هفته گذشته 2،3 بار در دفتر یکی از باشگاههای پر طرفدار کشور دیده شده است.
چند صباحی است که نفوذ و قدرت دلالها در روزنامهها کمتر شده است و بسیاری از مصاحبههای مشکوک (همراه با عکس) هم در برخی از روزنامههای خاص دیده نمیشود.
البته یکی، دو روزنامه کماکان با قدرت! به کار خود ادامه میدهند اما آنها روزنامههای پر تیراژ و تأثیر گذار نیستند و به همین خاطر کار و کاسبی دلالها و خبرنگارنماها تا حدی از رونق افتاده است اما نکته اینجاست که کما کان به کارشان ادامه میدهد و متأسفانه برخی از عناصر باشگاهها هم به آنها کار میکنند چرا که خودشان هم از بغل انعقاد قراردادهای آنچنانی سود میبرند.
روزی یکی از مسئولان یکی از باشگاهها میگفت «درآمد فلان دلال در طول سال 10 برابر در آمد من است و تازه در پایان فصل هم باید پاسخگوی نتایج و تمام هزینهها باشد در حالی که دلالها در فصل نقل و انتقالات بار خودشان را میبندند و به کسی هم جواب پس نمیدهند.»