[You must be registered and logged in to see this image.]
پيمانكاري كه 182 هزار دلار اسكناس مربوط به دوره ركود اقتصادي بزرگ آمريكا (در دهه 1920) را كه در ديوار دستشويي خانهاي پنهان كرده بودند يافته ، نتوانست همه اين پول را صاحب شود.
به گزارش آسوشيتدپرس ، يافتن اين پول غيرمنتظره بيشتر باعث غم و غصه باب كيش پيمانكار شد كه نتوانست با خانم «آماندا ريس» صاحبخانه فوق، درباره تقسيم ان به توافق برسد. اين پول به «ريس» هم كمكي نكرد. او شهادت داد كه در فكر اعلام ورشكستگي بود و اخيرا بانكي يكي از املاك او را ضبط كرده است.
و 21 نفر از بازماندگان پاتريك دون ، تاجر ثروتمندي كه در آن دوره ورشكستگي بانكها و بيكاري و گرسنگي انبوه مردم اين پول كلان را در ديوار خانهاش پنهان كرده بود، هركدام بخش اندكي از آن را خواهند گرفت.
«گيد مارسينكه ويسيوس» وكيل املاك «دون» گفت اگر اين دو نفر اختلاف خود را حل و پول را بين خود تقسيم كرده بودند، وراث اصلا از آن خبردار نميشدند. آنان چون نتوانستند باهم كنار بيايند و پول را به شيوهاي عاقلانه تقسيم كنند، هر دو ضرر كردند.
كيتس سال 2006 مشغول خراب كردن ديوارهاي اين خانه 83 ساله در نزديكي درياچهاي بود كه دو جعبه فلزي سبزرنگ را ديد كه درون ديوار زير جعبه كمكهاي اوليه از سيمي آويزان بودند. داخل جعبهها پاكتهاي سفيدي با نشاني گيرنده «آژانس خبري دون» وجود داشت. كيتس گفت گوشه يكي از پاكتها را باز كردم يك اسكناس 50 دلاري ديدم و كمي گيج شدم.
كيتس به «ريس» ، همكلاس دوره دبيرستان او كه وي را استخدام كرده بود تا نماي داخلي ساختمان را تغيير دهد، تلفن كرد و ماجرا را گفت. آنان پولها را شمردند و در حالي كه مانند برندگان بخت آزمايي ميخنديدند در كنار هم عكس گرفتند.
اما پولها را چطور تقسيم كنند؟ «ريس» پيشنهاد كرد 10 درصد به كيتس بدهد اما كيتس 40 درصد ميخواست. از اينجا اختلاف شروع شد و ماجرا به گوش بازماندگان و مستغلات «دون» رسيد كه براي گرفتن حق خود شكايت كردند. تا آن زمان (دسامبر 2007) پول چنداني باقي نمانده بود.
«ريس» گفت: حدود 14 هزار دلار از اين پول را در سفر به هاوايي خرج كرده و تعدادي از اسكناسهاي كمياب مربوط به دهه 1920 را فروخته است.
وي گفت: حدود 60 هزار دلار را از داخل يك جعبه كفش در قفسه خانهاش دزديدهاند ولي او اين موضوع را به پليس اطلاع نداده است.
كيتس گفت: «ريس» او را به دزديدن اين پول متهم كرد و پيامهاي تلفني تهديدآميز برايش فرستاد. مارسينكه ويسيوس دزديده شدن پولها را باور ندارد، اما گفت نميتواند خلاف آن را ثابت كند. مدركي وجود ندارد كه نشان دهد «ريس» اعلام ورشكستگي كرده باشد.
كيتس گفت: چون گزارشهاي مطبوعات او را مردي طماع و حريص نشان دادهاند كارش به شدت كساد شده و خيلي ضرر كرده است اما احساس ميكند تصميم دادگاه براي دادن بخشي از اين پول به او نشانه حقارت او است.
كيتس افزود: من آدم بدي كه همه وانمود كردند، نيستم چون كار بدي نكردم.
اغلب از او ميپرسند چرا سكوت نكرد و همه پول را به جيب نزد. او ميگويد اينجوري بزرگ نشده است.
او گفت: اين تجربه خوبي بود كه ديگر تكرار نخواهد شد. از اين جهت خيلي جذاب بود. ديدن آن همه پول ، نفسگير بود. از اين نظر متاسف و پشيمان نيستم.
«تلخيها و تهديدها؟ اين قسمتي است كه باعث ميشود آرزو كنم كاش هرگز پيش نيامده بود.»
پيمانكاري كه 182 هزار دلار اسكناس مربوط به دوره ركود اقتصادي بزرگ آمريكا (در دهه 1920) را كه در ديوار دستشويي خانهاي پنهان كرده بودند يافته ، نتوانست همه اين پول را صاحب شود.
به گزارش آسوشيتدپرس ، يافتن اين پول غيرمنتظره بيشتر باعث غم و غصه باب كيش پيمانكار شد كه نتوانست با خانم «آماندا ريس» صاحبخانه فوق، درباره تقسيم ان به توافق برسد. اين پول به «ريس» هم كمكي نكرد. او شهادت داد كه در فكر اعلام ورشكستگي بود و اخيرا بانكي يكي از املاك او را ضبط كرده است.
و 21 نفر از بازماندگان پاتريك دون ، تاجر ثروتمندي كه در آن دوره ورشكستگي بانكها و بيكاري و گرسنگي انبوه مردم اين پول كلان را در ديوار خانهاش پنهان كرده بود، هركدام بخش اندكي از آن را خواهند گرفت.
«گيد مارسينكه ويسيوس» وكيل املاك «دون» گفت اگر اين دو نفر اختلاف خود را حل و پول را بين خود تقسيم كرده بودند، وراث اصلا از آن خبردار نميشدند. آنان چون نتوانستند باهم كنار بيايند و پول را به شيوهاي عاقلانه تقسيم كنند، هر دو ضرر كردند.
كيتس سال 2006 مشغول خراب كردن ديوارهاي اين خانه 83 ساله در نزديكي درياچهاي بود كه دو جعبه فلزي سبزرنگ را ديد كه درون ديوار زير جعبه كمكهاي اوليه از سيمي آويزان بودند. داخل جعبهها پاكتهاي سفيدي با نشاني گيرنده «آژانس خبري دون» وجود داشت. كيتس گفت گوشه يكي از پاكتها را باز كردم يك اسكناس 50 دلاري ديدم و كمي گيج شدم.
كيتس به «ريس» ، همكلاس دوره دبيرستان او كه وي را استخدام كرده بود تا نماي داخلي ساختمان را تغيير دهد، تلفن كرد و ماجرا را گفت. آنان پولها را شمردند و در حالي كه مانند برندگان بخت آزمايي ميخنديدند در كنار هم عكس گرفتند.
اما پولها را چطور تقسيم كنند؟ «ريس» پيشنهاد كرد 10 درصد به كيتس بدهد اما كيتس 40 درصد ميخواست. از اينجا اختلاف شروع شد و ماجرا به گوش بازماندگان و مستغلات «دون» رسيد كه براي گرفتن حق خود شكايت كردند. تا آن زمان (دسامبر 2007) پول چنداني باقي نمانده بود.
«ريس» گفت: حدود 14 هزار دلار از اين پول را در سفر به هاوايي خرج كرده و تعدادي از اسكناسهاي كمياب مربوط به دهه 1920 را فروخته است.
وي گفت: حدود 60 هزار دلار را از داخل يك جعبه كفش در قفسه خانهاش دزديدهاند ولي او اين موضوع را به پليس اطلاع نداده است.
كيتس گفت: «ريس» او را به دزديدن اين پول متهم كرد و پيامهاي تلفني تهديدآميز برايش فرستاد. مارسينكه ويسيوس دزديده شدن پولها را باور ندارد، اما گفت نميتواند خلاف آن را ثابت كند. مدركي وجود ندارد كه نشان دهد «ريس» اعلام ورشكستگي كرده باشد.
كيتس گفت: چون گزارشهاي مطبوعات او را مردي طماع و حريص نشان دادهاند كارش به شدت كساد شده و خيلي ضرر كرده است اما احساس ميكند تصميم دادگاه براي دادن بخشي از اين پول به او نشانه حقارت او است.
كيتس افزود: من آدم بدي كه همه وانمود كردند، نيستم چون كار بدي نكردم.
اغلب از او ميپرسند چرا سكوت نكرد و همه پول را به جيب نزد. او ميگويد اينجوري بزرگ نشده است.
او گفت: اين تجربه خوبي بود كه ديگر تكرار نخواهد شد. از اين جهت خيلي جذاب بود. ديدن آن همه پول ، نفسگير بود. از اين نظر متاسف و پشيمان نيستم.
«تلخيها و تهديدها؟ اين قسمتي است كه باعث ميشود آرزو كنم كاش هرگز پيش نيامده بود.»