جز من اگرت عاشق و شيداست بگو
ور ميل دلت به جانب ماست بگو
ور هيچ مرا در دل تو جاست بگو
گر هست بگو،نيست بگو،راست بگو...!





منم آن شعله آتش که از هر شمع برخيزم



تمام هستي خود را فقط به پاي تو ريزم



درون قلب من فرمانروايي کن



که از موي تو برخيزد همه عطر دل انگيزم...







من عاشق آن ديده چشمان سياهم
بيهوده چه گويم که پريشان نگاهم