روزنامه تهران امروز نوشت:
در ميان آقازادههاي اهل سياست، گروهي نيز هستند كه رويهاي ديگر براي سياستورزي برگزيدهاند. اين نسل جوان كه چند صباحي است در فضاي رسانهاي و سياسي، خودي نماياندهاند را بيش از همه در ميان اهالي هفتهنامه پنجره ميتوان يافت.
جايي كه چهرههايي چون فريدالدين حدادعادل، سجاد صفارهرندي و زهير توكلي حلقهاي منسجم و پويا تشكيل دادهاند و به رصد آب و هواي سياست ايران و جهان مشغولند. در ميان اين گروه اما فريدالدين حدادعادل، چهرهاي متمايز است. فرزند غلامعلي حدادعادل كه از جمله فارغالتحصيلان دانشگاه امام صادق(ع) است، در چهار سال اخير جهشي ويژه در حوزه رسانه داشته است. نقطه آغاز حركت موفق حدادعادل را بايد نشريه محبوب همشهري جوان دانست. جايي كه حدادعادل بيش از 30 ماه سردبيرش بود و اكنون نيز به عنوان رئيس شوراي سياستگذاريش، حضوري نه چندان موثر در اين نشريه دارد.
حدادعادل از نيمه دوم 87 كه دوران سردبيرياش در همشهري جوان به پايان رسيد، به همراه جمعي ديگر از جوانان اصولگرا در انديشه راهاندازي نشريهاي تازه افتادند و در اين ميان، قرعه فال به نام نشريه پنجره به مديرمسئولي عليرضا زاكاني افتاد. نشريه پنجره كه حدادعادل در روزهاي راهاندازياش با چهرههايي چون محمدقوچاني نيز به مشورت نشست را ميتوان نخستين تجربه موفق اصولگرايان در حوزه نشريات تحليلي سياسي دانست.
حدادعادل كه روزگاري بحث مديريتش براي راديو جوان مطرح بود، در روزهاي اخير زمزمه حضورش به عنوان مديرعامل خبرگزاري مهر شنيده ميشد - ولي از سوي پدرش تكذيب شد-، علاوه بر فعاليتهاي مطبوعاتي در برنامه تلويزيوني به معرفي كتاب ميپردازد، در كنار پدر مديريت مدرسه فرهنگ – كه در حوزه علوم انساني فعال است- را به عهده دارد، معاون دانشجويي دانشكده علوم سياسي دانشگاه امام صادق بود و در برخي ديگر از محافل رسانهاي خبري و فرهنگي، در رفتوآمد است يا مسئوليتي بر عهده دارد. انتخاب رويهاي اين چنين از سوي حدادعادل جوان البته با توجه به مشي انتخابي پدر، دور از انتظار نيست ولي سرككشيدن گاه به گاه او به دنياي سياست و كثرت مشاغلش نشان ميدهد كه مرد جوان اهداف بسياري در سر دارد.
سرمقالههاي فريد در هفتهنامه پنجره كه اكنون قائممقامي مديرمسئول آن را بر عهده دارد نيز در بسياري از مواقع جنجالبرانگيز بوده است، از جمله سرمقاله مشهورش درباره احتمال درگيري ايران و تركيه در جنگي بزرگ در آينده نزديك بود كه واكنشهاي بسياري را برانگيخت.
دو آقازاده ديگر اهالي پنجره كه در ميان نويسندگان نامشان بيشتر به چشم ميخورد، زهير توكلي فرزند احمد توكلي و سجاد صفارهرندي فرزند محمدحسين صفارهرندي است. زهير توكلي كه اكنون در هفتهنامه مثلث نيز حضور دارد نيز مانند پدر مشي اصولگرايي منتقدانه دارد. هفتهنامه مثلث نيز توسط سعيد آجرلو اداره ميشود كه از نزديكان مصطفي آجرلو، رئيسسابق تربيتبدني شهرداري تهران و مديرعامل كنوني باشگاه استيلآذين راهبري و مديريت آن را بر عهده دارند.
زهير توكلي رسانهاي ديگري هم در دسترس دارد، سايت الف كه توسط پدرش راهاندازي و مديريت ميشود ولي آنگونه كه از ظاهر امر برميآيد، پسر علاقهاي به حضور در اين سايت ندارد. سجاد صفار هرندي نيز مانند پدر از سرسختترين منتقدان دوران سازندگي است. سجاد صفار هرندي كه چندي پيش با شكايت مهدي هاشمي رفسنجاني پايش به دادگاه باز شد، در حوزه علوم اجتماعي بيشتر فعال بوده است ولي هرگاه كه در هر حوزهاي دست به قلم برده، نيش و كنايه به دوران سازندگي را از نظر دور نداشته است.
در مجموع سير حركتي اين سه تن نشان از آن دارد كه در ميان اصولگرايان، شاهد ظهور طيف تازهاي از چهرههاي جوان هستيم كه با توجه به اهميتي كه براي حوزه فرهنگ و رسانه قائل هستند، اولويت كار و برنامههاي توسعهاي خويش را در اين حوزه قرار دادهاند و در آينده نيز شاهد حركتهاي تازهاي از سوي اين طيف خواهيم بود.
حضور آقازادهها در سالهاي نزديك در ميان اصلاحطلبان نيز داراي سابقه است. چه كه در ميان اينگونه چهرهها نبايد از افرادي جنجالساز مانند فائزه هاشمي رفسنجاني غافل بود كه روزگاري روزنامه زن را راهاندازي كرد و سرانجام كارش به توقيف و شكايت بسياري از چهرههاي سياسي كشيد.
مسئوليت مهدي هاشمي در سايت جمهوريت در دوران انتخابات رياست جمهوري نيز به جنجالهاي بيشماري منجر شد كه در نهايت به خروج از كشور و صدور حكم زندان براي برخي از دستاندركاران اين سايت انجاميد.
از جمله چهرههاي مشابه اين طيف بايد به حسين كروبي اشاره كرد كه هفتهنامه ايراندخت را به سردبيري محمدقوچاني هدايت ميكرد. هفتهنامهاي كه سه دوره انتشار را از سرگذارند. روزگار نخست بيحاشيه و گمنام بود، دوره دوم كه رويهاي اجتماعي و فرهنگي داشت، جايگاه خوبي در ميان نشريات عامهپسند يافت و در دوره سوم كه رنگوبوي سياسي به خود گرفت، حاشيهساز شد و سرانجام با حكم هياتنظارت بر مطبوعات، لغو امتياز گرديد.
در ميان آقازادههاي اهل سياست، گروهي نيز هستند كه رويهاي ديگر براي سياستورزي برگزيدهاند. اين نسل جوان كه چند صباحي است در فضاي رسانهاي و سياسي، خودي نماياندهاند را بيش از همه در ميان اهالي هفتهنامه پنجره ميتوان يافت.
جايي كه چهرههايي چون فريدالدين حدادعادل، سجاد صفارهرندي و زهير توكلي حلقهاي منسجم و پويا تشكيل دادهاند و به رصد آب و هواي سياست ايران و جهان مشغولند. در ميان اين گروه اما فريدالدين حدادعادل، چهرهاي متمايز است. فرزند غلامعلي حدادعادل كه از جمله فارغالتحصيلان دانشگاه امام صادق(ع) است، در چهار سال اخير جهشي ويژه در حوزه رسانه داشته است. نقطه آغاز حركت موفق حدادعادل را بايد نشريه محبوب همشهري جوان دانست. جايي كه حدادعادل بيش از 30 ماه سردبيرش بود و اكنون نيز به عنوان رئيس شوراي سياستگذاريش، حضوري نه چندان موثر در اين نشريه دارد.
حدادعادل از نيمه دوم 87 كه دوران سردبيرياش در همشهري جوان به پايان رسيد، به همراه جمعي ديگر از جوانان اصولگرا در انديشه راهاندازي نشريهاي تازه افتادند و در اين ميان، قرعه فال به نام نشريه پنجره به مديرمسئولي عليرضا زاكاني افتاد. نشريه پنجره كه حدادعادل در روزهاي راهاندازياش با چهرههايي چون محمدقوچاني نيز به مشورت نشست را ميتوان نخستين تجربه موفق اصولگرايان در حوزه نشريات تحليلي سياسي دانست.
حدادعادل كه روزگاري بحث مديريتش براي راديو جوان مطرح بود، در روزهاي اخير زمزمه حضورش به عنوان مديرعامل خبرگزاري مهر شنيده ميشد - ولي از سوي پدرش تكذيب شد-، علاوه بر فعاليتهاي مطبوعاتي در برنامه تلويزيوني به معرفي كتاب ميپردازد، در كنار پدر مديريت مدرسه فرهنگ – كه در حوزه علوم انساني فعال است- را به عهده دارد، معاون دانشجويي دانشكده علوم سياسي دانشگاه امام صادق بود و در برخي ديگر از محافل رسانهاي خبري و فرهنگي، در رفتوآمد است يا مسئوليتي بر عهده دارد. انتخاب رويهاي اين چنين از سوي حدادعادل جوان البته با توجه به مشي انتخابي پدر، دور از انتظار نيست ولي سرككشيدن گاه به گاه او به دنياي سياست و كثرت مشاغلش نشان ميدهد كه مرد جوان اهداف بسياري در سر دارد.
سرمقالههاي فريد در هفتهنامه پنجره كه اكنون قائممقامي مديرمسئول آن را بر عهده دارد نيز در بسياري از مواقع جنجالبرانگيز بوده است، از جمله سرمقاله مشهورش درباره احتمال درگيري ايران و تركيه در جنگي بزرگ در آينده نزديك بود كه واكنشهاي بسياري را برانگيخت.
دو آقازاده ديگر اهالي پنجره كه در ميان نويسندگان نامشان بيشتر به چشم ميخورد، زهير توكلي فرزند احمد توكلي و سجاد صفارهرندي فرزند محمدحسين صفارهرندي است. زهير توكلي كه اكنون در هفتهنامه مثلث نيز حضور دارد نيز مانند پدر مشي اصولگرايي منتقدانه دارد. هفتهنامه مثلث نيز توسط سعيد آجرلو اداره ميشود كه از نزديكان مصطفي آجرلو، رئيسسابق تربيتبدني شهرداري تهران و مديرعامل كنوني باشگاه استيلآذين راهبري و مديريت آن را بر عهده دارند.
زهير توكلي رسانهاي ديگري هم در دسترس دارد، سايت الف كه توسط پدرش راهاندازي و مديريت ميشود ولي آنگونه كه از ظاهر امر برميآيد، پسر علاقهاي به حضور در اين سايت ندارد. سجاد صفار هرندي نيز مانند پدر از سرسختترين منتقدان دوران سازندگي است. سجاد صفار هرندي كه چندي پيش با شكايت مهدي هاشمي رفسنجاني پايش به دادگاه باز شد، در حوزه علوم اجتماعي بيشتر فعال بوده است ولي هرگاه كه در هر حوزهاي دست به قلم برده، نيش و كنايه به دوران سازندگي را از نظر دور نداشته است.
در مجموع سير حركتي اين سه تن نشان از آن دارد كه در ميان اصولگرايان، شاهد ظهور طيف تازهاي از چهرههاي جوان هستيم كه با توجه به اهميتي كه براي حوزه فرهنگ و رسانه قائل هستند، اولويت كار و برنامههاي توسعهاي خويش را در اين حوزه قرار دادهاند و در آينده نيز شاهد حركتهاي تازهاي از سوي اين طيف خواهيم بود.
حضور آقازادهها در سالهاي نزديك در ميان اصلاحطلبان نيز داراي سابقه است. چه كه در ميان اينگونه چهرهها نبايد از افرادي جنجالساز مانند فائزه هاشمي رفسنجاني غافل بود كه روزگاري روزنامه زن را راهاندازي كرد و سرانجام كارش به توقيف و شكايت بسياري از چهرههاي سياسي كشيد.
مسئوليت مهدي هاشمي در سايت جمهوريت در دوران انتخابات رياست جمهوري نيز به جنجالهاي بيشماري منجر شد كه در نهايت به خروج از كشور و صدور حكم زندان براي برخي از دستاندركاران اين سايت انجاميد.
از جمله چهرههاي مشابه اين طيف بايد به حسين كروبي اشاره كرد كه هفتهنامه ايراندخت را به سردبيري محمدقوچاني هدايت ميكرد. هفتهنامهاي كه سه دوره انتشار را از سرگذارند. روزگار نخست بيحاشيه و گمنام بود، دوره دوم كه رويهاي اجتماعي و فرهنگي داشت، جايگاه خوبي در ميان نشريات عامهپسند يافت و در دوره سوم كه رنگوبوي سياسي به خود گرفت، حاشيهساز شد و سرانجام با حكم هياتنظارت بر مطبوعات، لغو امتياز گرديد.