Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionاین آگهی تلخ ... Emptyاین آگهی تلخ ...

more_horiz
[You must be registered and logged in to see this image.]


این آگهی را امروز در یکی از روزنامه‌ها دیدم. اگر متن‌اش را با دقت بخوانید، متوجه می‌شوید که قصدم فقط کمک به آگهی‌دهنده نیست.

این دو برادر هفت و هشت ساله، اگر زنده باشند اکنون سی و سی و یک‌ساله‌اند. جان‌به‌دربردگانی از جنگی که بیست و یک سال از پایان آن می‌گذرد؛ اما زخم‌های آن هنوز نه خوب شده نه حتا رو به بهبود است. با این همه زخمی که از جنگ بر دوش داریم هنوز، چگونه می‌توان به این دو عکس خیره شد، به پدر
[You must be registered and logged in to see this link.]و مادر شکسته‌شان فکر کرد...

descriptionاین آگهی تلخ ... EmptyRe: این آگهی تلخ ...

more_horiz
من در بمباران پادگان ابوذر (قلعه شاهین)واقع در سرپل ذهاب از توابع کرمانشاه و در منطقه ی مرزی ، هنگامی که اسکادران های جنگنده ی عراق پادگان را شدیدا" بمباران می کردند ، لحظه ای سرم را از کانالی که در آن پناه گرفته بودم ، بالا آوردم و ناگهان دیدم که یک انسان بدون سر دارد به طرف من می آید ، اما او هرگز به من و کانال نرسید ، بلکه در چند متری من به زمین خورد و پس از آنکه مدتی دستها و پاها و بدنش لرزیدند ، جان را به جان آفرین تسلیم نمود و شهید شد.این مساله باعث شد تا مدت ها نتوانم بخوابم و یا غذا بخورم .
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply