Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionمن چله نشين غزل چشم تو هستم Emptyمن چله نشين غزل چشم تو هستم

more_horiz
گفتند: چهل شب حياط خانه ات را آب و جارو کن



شب چهلمين، خضر خواهد آمد.



چهل سال خانه ام را رُفتم و روبيدم و خضر نيامد زيرا فراموش کرده بودم حياط خلوت دلم را جارو کنم



گفتند: چله نشيني کن.



چهل شب خودت باش و خدا و خلوت ، شب چهلمين بر بام آسمان خواهي رفت.



و من چهل سال از چله ي بزرگ زمستان تا چله ي کوچک تابستان را به چله نشستم،



اما هرگز بلندي را بوي نبردم ،



زيرا از ياد برده بودم که خود را به چهلستان دنيا زنجير کرده ام



گفتند: دلت پرنيان بهشتي است خدا عشق را در آن پيچيده پرنيان دلت را باز کن تا بوي بهشت در زمين پراکنده شود.



چنين کردم



و تازه دانستم بي آن که باخبر باشم، شيطان از دلم چهل تکه اي براي خود دوخته است



به اينجا که مي رسم، نااميد مي شوم،



آن قدر که ميخواهم همه ي سرازيري جهنم را يکريز بدوم.



اما فرشته اي دستم را مي گيرد و مي گويد: هنوز فرصت هست، به آسمان نگاه کن.



خدا چلچراغي از آسمان آويخته است



که هر چراغش دلي است.



دلت را روشن کن تا چلچراغ خدا را بيفروزي.



فرشته شمعي به من مي دهد و ميرود


راستي امشب به آسمان نگاه کن، ببين چقدر دل در چلچراغ خدا روشن است

منبع:rabeaeh.parsiblog.com

descriptionمن چله نشين غزل چشم تو هستم EmptyRe: من چله نشين غزل چشم تو هستم

more_horiz
سرا پا اگر زرد پژمرده ايم

ولي دل به پاييز نسپرده ايم



چو گلدان خالي ، لب پنجره

پرازخاطرات ترک خورده ايم



اگر داغ دل بود، ما ديده ايم

اگرخون دل بود، ما خورده ايم



اگردل دليل است،آورده ايم

اگر داغ شرط است،ما برده ايم



اگر دشن? دشمنان ، گردنيم!

اگرخنجردوستان،گرده ايم!



گواهي بخواهيد،اينک گواه:

همين زخمهايي که نشمرده ايم!



دلي سربلند و سري سر به زير

از اين دست عمري به سر برده ايم



( مرحوم قيصر امين پور )
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply