كارل ماركس صاحب فرضيه سوسياليسم خالص (سوسياليسم علمي) 14 مارس سال 1883 در لندن درگذشت كه در همين شهر مدفون است. ماركس هنگام مرگ 64 ساله بود. وي مولف «مانيفست كمونيست» و كتاب كاپيتال است كه حاوي انديشه هايش هستند. «مانيفست كمونيست» كه در سال 1848 انتشار يافت پلاتفورم كمونيسم شناخته شده است.
ماركس فرضيه هاي سوسياليستي همزمان و يا پيش از خود را به عنوان سوسياليسم انقلابي نمي پذيرفت و آنها را خرده بورژوازي، سوسياليست بورژوازي و ... خطاب مي كرد، كه به باور او به برابري كامل مردم نخواهند انجاميد. از نظر ماركس، بورژوازي (توانگري) در هر شکل نوعي كاپيتاليسم است.
ماركس معتقد به لغو مالكيت زمين و ابزارهاي توليد (كارخانه و كارگاه) توسط افراد و قرار گرفتن آنها در دست جامعه و ابطال حق ارث بود. به علاوه، مصادره ثروتها و ملي و مشترک بودن آنها، تصميم گيري مركزي (تمرکز قدرت و اختيارات ملي در مرکز)، تضمين شغل براي همه، همچنين همگاني بودن تامين امكانات رفاهي و بازنشستگي و از كار افتادگي، رايگان و يکنواخت و در دسترس همگان بودن آموزش و پرورش و بهداشت تا نگراني ها از ميان برود و تضاد طبقاتي كه به زعم او عامل اصلي رويدادها در طول تاريخ بوده است محو شود.
ماركس كه از دانشگاه برلن دكترا گرفته بود روزنامه نگاري را حرفه خود قرار داده بود و مدتها سردبير روزنامه بود. وي به مدت 11 سال نيز مفسر و مقاله نويس روزنامه امريكايي «نيويورك تريبيون» بود و مطالب خود را از اروپا براي اين روزنامه ارسال مي داشت و ارسال مي داشت.
ماركس كه روي اهميت امر اقتصاد در تحول تاريخ تاكيد مي كند زاده آلمان بود و فرضيه هاي خود را بر پايه شرايط جامعه آلمان كه از آن شناخت كامل داشت طرح زيري كرده بود . ولي، اين فرضيه ها در روسيه كه جامعه اش آمادگي پياده کردن آنها را نداشت به آزمايش در آمدند.
با وجود فروپاشي شوروي هنوز هواداران عقايد ماركس که مشابهت بسيار به نظرات مزدک ايراني - متفکر قرن ششم ميلادي دارد در سراسر جهان کم نيستند.
از آنجا که نابرابری ها برای بشر نسل نوین (که نسبت به نسل گذشته روشنتر، آگاهتر و حساستر است) قابل تحمل نیست و نارضایی خود را به صوّر مختلف و روزانه در گوشه و کنار جهان نشان می دهد پس از فروپاشی شوروی، راه های تازه برای سوسیالیستی کردن جوامع ارائه شده است که مشابهت بیشتری به عقاید سن سیمون (سنت سایمون) فرانسوی و «اوون» دارند تا مارکسیسم و مزدکیسم. تازه ترین این ایسم ها «سوسیالیسم قرن 21» عنوان دارد که اندیشه آن را هوگو چاوس مطرح ساخته و دارد آن را در ونزوئلا پیاده می کند. این نوع سوسیالیسم ترکیبی عملی از فرضیه های سوسیالیستی قدیمی تر به اضافه اندیشه های ملی گرایانه سیمون بولیوار است. لاتین های قاره آمریکا که عمدتا مخلوطی از بومیان هستند گرایش چشمگیر به سوسیالیسم نوع تازه نشان داده اند. بومیان قاره آمریکا پیش از ورود کریستوفر کلمبوس اروپایی به آن قاره دارای نوعی زندگانی سوسیالیستی بودند.