دوستان خوبم از امروز تصمیم گرفتم کتاب برای آشنایی بذارم
خوشحال میشم نظرتون رو در این باره بفرمایید
متشکرم
اولین کتاب
[You must be registered and logged in to see this image.]
نویسنده : آلبر کامو
مترجم : دکتر محمود سلطانیه
انتشارات : جامی
160 صفحه
محتوای اصلی افسانه ی سیزیف چیزی است که کامو به آن پوچی می گوید. در واقع، احساس پوچی و شوریده دلی نتیجه فقدان معنا و گسترش نیست انگاری درون جامعه مدرن است. روند تجدد مآبی معاصر افسون زدایی را با خود می آورد و پی دیوارهای پوچی را می ریزد. کامو مدعی است که بین آن چه ما از کائنات می خواهیم و آن چه در کائنات می یابیم تضادی اساسی وجود دارد. ما آن معنی را که به دنبلش هستیم هرگز در خود زندگی نمی یابیم. سیزیف شاهد و قربانی تکرار کسل کننده زندگی (ماشینی- مکانیکی) یکنواخت می باشد و در گرداب ناآرامی و عدم شور و شوق کشیده می شود. نمونه ایم آثار دلشوره (هایدگر)، تهوع (سارتر) و از خود بیگانگی (مارکس) است که حالت های روحی فرد عصر مدرنیته را بیان می کنند.
اگر به متن این اثر بیشتر دقت کنیم متوجه می شویم که کامو مدام به اندیشمندانی چون هایدگر، یاسپرس، کیرکگور، چستوف، داستایوفسکی، شوپنهائر و نیچه ارجاع می کند، یعنی او به کسانی که ارزش ها و عقاید مدرن را نقد کردند متوسل می شود زیرا کامو خود را با آنان کم و بیش هم عقیده یا "خویشاوند" می داند ...
جملاتی از کتاب :
"تنها مساله فلسفی جدی خودکشی است."
"به ندرت با تکیه بر اندیشه خودکشی می کنند."
"درمان اهمیتی ندارد، مهم با درد زندگی کردن است."
"جنگ انکار ناپذیر است، حال یا باید در آن مرد، یا آن را وسیله ی زندگی قرار داد."
"همه در پی پول هستند تا زندگی شادی داشته بشند و تمامی کوشش ها در راستای به دست آوردن پول است. که در این صورت خوشبختی به فراموشی سپرده می شود و ره به پایان می رسد."
خوشحال میشم نظرتون رو در این باره بفرمایید
متشکرم
اولین کتاب
[You must be registered and logged in to see this image.]
نویسنده : آلبر کامو
مترجم : دکتر محمود سلطانیه
انتشارات : جامی
160 صفحه
محتوای اصلی افسانه ی سیزیف چیزی است که کامو به آن پوچی می گوید. در واقع، احساس پوچی و شوریده دلی نتیجه فقدان معنا و گسترش نیست انگاری درون جامعه مدرن است. روند تجدد مآبی معاصر افسون زدایی را با خود می آورد و پی دیوارهای پوچی را می ریزد. کامو مدعی است که بین آن چه ما از کائنات می خواهیم و آن چه در کائنات می یابیم تضادی اساسی وجود دارد. ما آن معنی را که به دنبلش هستیم هرگز در خود زندگی نمی یابیم. سیزیف شاهد و قربانی تکرار کسل کننده زندگی (ماشینی- مکانیکی) یکنواخت می باشد و در گرداب ناآرامی و عدم شور و شوق کشیده می شود. نمونه ایم آثار دلشوره (هایدگر)، تهوع (سارتر) و از خود بیگانگی (مارکس) است که حالت های روحی فرد عصر مدرنیته را بیان می کنند.
اگر به متن این اثر بیشتر دقت کنیم متوجه می شویم که کامو مدام به اندیشمندانی چون هایدگر، یاسپرس، کیرکگور، چستوف، داستایوفسکی، شوپنهائر و نیچه ارجاع می کند، یعنی او به کسانی که ارزش ها و عقاید مدرن را نقد کردند متوسل می شود زیرا کامو خود را با آنان کم و بیش هم عقیده یا "خویشاوند" می داند ...
جملاتی از کتاب :
"تنها مساله فلسفی جدی خودکشی است."
"به ندرت با تکیه بر اندیشه خودکشی می کنند."
"درمان اهمیتی ندارد، مهم با درد زندگی کردن است."
"جنگ انکار ناپذیر است، حال یا باید در آن مرد، یا آن را وسیله ی زندگی قرار داد."
"همه در پی پول هستند تا زندگی شادی داشته بشند و تمامی کوشش ها در راستای به دست آوردن پول است. که در این صورت خوشبختی به فراموشی سپرده می شود و ره به پایان می رسد."