خانه‌های قدیمی با بوی خاک نمناک و باران‌خورده، انسان را به مرز حیات می‌برد. آنجا که با گل و خاک سرشته شدیم و با گل و خاک، خانه‌های خود را بنا نمودیم تا تلنگری شود برای ذهن فراموشکار ما که از خاکیم و به خاک باز‌خواهیم گشت.
بناها، چه زیرکانه، معماری را با اصول و عقاید مذهبی تلفیق می‌دادند هنگامی که دالان‌های بلند و تاریک می‌ساختند. دالان‌هایی به بلندای ایمان و تقوا، تاریک اما به روشنایی و پاکی چشمان مردان و زنان قدیمی. دالانهای بلند، فرصت مناسبی را به صاحب‌خانه می‌داد تا آمدن میهمان به فضای اصلی خانه، مروارید هستیشان را در صدف حجاب قرار دهند.
بناها چه ماهرانه، حرکت خورشید را زیر نظر داشتند تا خانه‌ای گرم در سرمای سوزان و خانه‌ای خنک در چله تابستان داشته باشند. خانه مقوله ای از جنس فرهنگ است . در هر دوره تاریخی مقهوم و فرم خانه متناسب با شرایطی که انسان در آن قرار داشته، تغییر کرده است. این تحول را می توان از روی نمونه ها و بقایای موجود خانه های اقوام نخستین تا اقوام امروزی مشاهده کرد. آنچه خانه را جالب می سازد همین آمیختن آن با کلیت فرهنگ و تمدن است. وقتی در حال قدم زدن در کوچه پس کوچه های محله های قدیمی ایران هستی، گویی در قعر تاریخ قدم می زنی ایرانیانی با لباسهای قدیمی و محلی ایران می بینی که انگار هیچ ربطی به مدرنیته و حال ندارند. انگار حال و هوای فرهنگ و تمدن غربی به این محل سرایت نکرده است. زنان و مردان با لباس های سنتی، بدون اینکه کوچکترین توجهی به ما داشته باشند، به کار خود و زندگی روزمره خود ادامه می دهند.
برای شنیدن و دانلود صوت مورد نظر به سایت رادیو اینترنتی ایران صدا به این آدرس مراجعه نمایید.[You must be registered and logged in to see this link.]