اولاً اگر شخص ديگرى با بيان بهترى بگويد اثر مى‏كند، از او بخواهيد كه اين كار را انجام دهد. هنگامى كه خداوند به حضرت موسى دستور داد نزد فرعون برود و او را ارشاد كند، موسى عليه السلام از خداوند خواست كه برادرش هارون كه بيان بهترى دارد را همراه او بفرستد. «و أخى هارون هو أفصحُ منّى لِساناً فَارسله مَعى»(سوره قصص، آيه 34)
ثانياً گاهى با يكبار اثر نمى‏كند، امّا با تكرار اثر مى‏كند، آن هم با بيان‏هاى گوناگون. چنانكه چوب سخت با يك ضربه تبر شكسته نمى‏شود، تكرار لازم است. قرآن مى‏فرمايد: ما مطالب خود را در قالب‏هاى گوناگون بيان كرديم تا شايد اثر كند. «لقد صَرّفنا فى هذا القرآن»( سوره اسراء، آيه 41)
ثالثاً ممكن است شيوه ما صحيح نبوده كه اثر نكرده است. چون امر به معروف و نهى از منكر شرايط و اصولى دارد و با هر منكر بايد به گونه‏اى متناسب برخورد كرد؛
گاهى گرد و غبار روى لباس شما مى‏نشيند و گاهى دوده. غبار با ضربه محكمى كه بر لباس مى‏زنيد برطرف مى‏شود، امّا اگر همين ضربه را به دوده بزنيد، هم دستتان سياه مى‏شود و هم دوده به لباس فرو مى‏رود. برطرف كردن دوده با فوت است و برطرف كردن غبار با ضربه. پس هر منكرى را بايد به گونه‏اى خاص برطرف كرد.
چنانكه قرآن مى‏فرمايد: «واتوا البيوت من أبوابها»( سوره بقره، آيه 189) يعنى هر خانه‏اى را بايد از راهش وارد شد.
رابعاً براى بازداشتن مردم از فساد بايد راه‏هاى حلال را به روى آنان باز كرد. حضرت لوطعليه السلام هنگامى كه ديد مردم به مهمانانش، سوء قصد دارند فرمود: من حاضرم دخترانم را به ازدواج شما در آوردم تا شما دست از مهمانان من برداريد. من راه حلال را براى شما باز مى‏كنم تا شما به گناه گرفتار نشويد. «هؤلاء بَناتى هُنّ أطهرلكم فاتّقوا اللّه و لا تخزونى فى ضَيفى»( سوره هود، آيه 78)