باورمان بشود که دنیا خیلی فریبنده است و البته خیلی کوتاه تر از آن چیزی است که من و شما در باره ی آن فکر می کنیم .در همین دنیا ما به خیلی از مسایل مهم و قابل بررسی ، زیاد توجه نمی کنیم . مثلا" یکی از آنها واژه ی خیلی با معنا ی " اعتبار " است ، یعنی همان چیزی که همه ی ما کم وبیش به دنبال آن هستیم که در بین مردم و جامعه ، اعتبار بیشتری به دست آوریم . حال ، این واژه به مفاهیم جانبی زیادی ارتباط پیدا می کند که نمونه هایی از آن را می توان در مباحث اقتصادی ، فرهنگی وهنری ، مذهبی ، اجتماعی ، علمی ، و غیره جست و جو کرد . اعتبار اقتصادی و مالی در بازار تولید و مصرف ، اعتبار فرهنگی و هنری در دنیای شعر و ادب و سینما و تئاتر و نقاشی و غیره ، ارتباط علمی و فنی مثل اعتبار فنی در کامپیوتر چه در هارد ویرش و چه در سافت ویرش ، اعتبار مذهبی تا رسیدن به یک شخصیت کاریزماتیک ، اعتبار مثلا" سیاسی و به عنوان یک الیت یا نخبه مطرح شدن ، اعتبار .... همه ی این ها به زعم قرآن کریم ؛ همان اعتبار است !! اما اعتبار در نظر قرآن مفهوم دیگری دارد ، یعنی یک چیز کاملا" ناپایدار که اگر چه به ظاهر هویت و ارزش دارد ، اما هویت و ارزش آن انسانی و خاکی و مجازی است ، نه آسمانی و خدایی و مانا . اعتباریات دنیا همین ها هستند . خور و خواب وشهوت ، خوشگلی و خوش تیپی و ظاهربینی که بعضی از آنها هم به دیده ی خداوند و هم در نگاه انسان ها خوب هستند؛ مثل زیبایی که می فرماید :
والله جمیل و یحب الجمال . خداوند زیباست وزیبایی را دوست دارد ، اما زیبایی مد نظر خداوند بیشتر در سیره است تا صوره !
والله یصور فی الارحام و خداوند به انسان در رحم های مادران صورت می بخشد وصورت همان زیبایی است . چه موجودی است در دنیا در نگاه کلی از انسان زیبا تر بشود . اگربگویید فلان گرنده مثلا" طاووس ، پاهایش را چه می کنید ؟! اگر بگویید مثلا" فلان ماهی ، پس نوع زندگی و مرگ و مدت عمرش را چه می کنید و اینکه شما همین موجود زیبا راصید می کنید ، یا در آکواریوم می اندازید و زندانی می کنید ویا اینکه پاک می کنید ، سرخش می کنید و اورا می خورید !! و بمثل هذا مثل فراوان است . انسان باید به فکر اعتبار دایمی باشد و اعتبار دایمی آن است که عقل و درایت انسان به آن حکم می کند ، عقلی که با کرامت نفس ، تهذیب نفس و اشاره یه حق و عدالت حکم کند و در واقع عقل رحمانی باشد نه عقل شیطانی .
کل من علیها فان و یبق وجهه ربک ذی الجلال و الاکرام .
والله جمیل و یحب الجمال . خداوند زیباست وزیبایی را دوست دارد ، اما زیبایی مد نظر خداوند بیشتر در سیره است تا صوره !
والله یصور فی الارحام و خداوند به انسان در رحم های مادران صورت می بخشد وصورت همان زیبایی است . چه موجودی است در دنیا در نگاه کلی از انسان زیبا تر بشود . اگربگویید فلان گرنده مثلا" طاووس ، پاهایش را چه می کنید ؟! اگر بگویید مثلا" فلان ماهی ، پس نوع زندگی و مرگ و مدت عمرش را چه می کنید و اینکه شما همین موجود زیبا راصید می کنید ، یا در آکواریوم می اندازید و زندانی می کنید ویا اینکه پاک می کنید ، سرخش می کنید و اورا می خورید !! و بمثل هذا مثل فراوان است . انسان باید به فکر اعتبار دایمی باشد و اعتبار دایمی آن است که عقل و درایت انسان به آن حکم می کند ، عقلی که با کرامت نفس ، تهذیب نفس و اشاره یه حق و عدالت حکم کند و در واقع عقل رحمانی باشد نه عقل شیطانی .
کل من علیها فان و یبق وجهه ربک ذی الجلال و الاکرام .