همه ما، يا حداقل خيلی از ما، دوست داريم در مورد ستاره‌ها بدانيم، اينكه آنها كجا به دنيا آمده‌اند، چگونه ستاره شده‌اند و چه هدفی دارند و چه نوع زندگی و ... بهترين راه پاسخ گرفتن هم حرف‌های خود اين ستاره‌ها است.




رضا عطاران: استعداد دزدی داشتم
1- استعدادش را دارم كه دزد بشوم! در كودكی تجربه‌هايی هم داشتم... مشهد كه بودم، دوستی داشتم كه حرفه‌اش همين بود. در يك گروه نمايش هم با هم بوديم. برگشتنی، او من را هم می‌رساند و البته كار خودش را هم انجام می‌داد. اگر به يك ماشين تر ‌و تميز و خوبی می‌رسيديم، او می‌پريد آينه‌اش را بر می‌داشت، می پريد ترك موتور و با هم می‌رفتيم. من زياد كاری به كارش نداشتم ولی خيلی هم آدم بدی نبود.

علی صادقی:هيجان اسكی
اولين باری كه اسكي كردم، توی در رودربايستی گير كردم! هيچی هم بلند نبودم. دوستانم اصطلاحات اسكی را به كار میبردند و من هم مثل آنها همان حرف‌ها را می‌زدم و دلم می‌خواست كه كم نياورم. بعد به آن‌جا رفتم و همين باعث شد تا همه چيز را ياد بگيرم. هر ورزشی هيجان دارد من هم هيجان اين ورزش را دوست دارم.

خداداد عزيزی:دوپينگ
من در دوران بازيگری حتی قرص و ويتامين هم استفاده نمیكردم. اما زمانی كه در راه‌آهن بودم، به دليل كمردرد، آقايی من را مجبور به استفاده از اين مواد كرد. مجبورم كردند به‌خاطر كمردردم در 5 بازی متوالی آمپول كورتون تزريق كنم كه جزو ليست داروهای ممنوعه بود. از همان زمان كه مجبور به تزريق آمپول كورتون شدم، نمی‌توانم يك ساعت مداوم روی پايم بايستم.

شاهرخ خان:غرور ندارم
من هيچ‌‌گاه نسبت به چهره‌ام دچار غرور نشده‌ام. حتی گاهی مردم من را به‌عنوان يك بازيگر خوش سيما ياد میكنند. برايم جالب است. گاهی اوقات همسرم می‌گويد بايد چهره‌ام را جراحی كنم يا موهايم را رنگ كنم تا جذابيتم را از دست ندهم كه البته من دوست ندارم. من به‌عنوان يك بازيگر همواره زير ذره‌بين هستم. عكس‌های خانوادگی، خصوصی و... همواره موردتوجه همگان قرار میگيرد و برای همين می‌گويم كه آدم كاملی هستم!

شهاب حسيني: می‌خواهم كارگردانی كنم
من دارم سعی می‌كنم زمينه كاری‌ام را عوض كنم، دلم میخواهد كارگردانی را هم تجربه كنم. چون تنها چيزی كه فكر می‌كنم می‌تواند در اين شرايط به من انگيزه بدهد تا دوباره حركت كنم اين است كه مجری تفكرات خودم باشم و يك تيم خوب تشكيل دهم تا شايد كمی آرام شوم... شما دعا كنيد « درباره الی» اسكار را بگيرد...

سحر جعفری جوزانی:
11 تير ماه 1357، ساعت 10 صبح در سانفرانسيسكو آمريكا به دنيا آمدم. من تا 5 سالگی در آمريكا بودم و در آنجا رشد كردم ولی میتوانم بگويم كه كاملا ايرانی تربيت شده‌ام....حتی از پدر و مادربزرگم لهجه لری را آموختم و شايد خيلی بيشتر و بهتر از جوانان هم سن و سال خود كه اصليت لر دارند به اين نوع گويش تسلط دارم.بعد از آمدن به ايران همبازی‌های جديدی پيدا كردم و از آنجا كه بچه‌های عمويم هم سن و سال من بودند بيشتر با آنها بازی می‌كردم . آنها هميشه فوتبال بازی می‌كردند و من نيز برای اين كه تنها نباشم با آنها فوتبال بازی می‌كردم.


لیلا اوتادی: هفت سالگی اولين پيشنهاد

وقتی 7 ساله بودم احمدرضا درويش به مدرسه ما آمد تا برای نقش دختر خسرو شكيبايی بازيگر پيدا كند. من كلاس يك يك بودم و اول صف می‌ايستادم. من را انتخاب كردند. مدير مدرسه زنگ زد تا از پدرم اجازه بگيرد. پدرم گفت تا وقتی درسش تمام نشود، نه.

امین حیایی:پسر 11 ساله من

يك پسر 11 ساله به نام دارا از ازدواج اولم دارم. او پسر بسيار خوب، درس‌خوان و با استعدادی است. پدر بزرگش واقعا انسان خوبی است و خيلی هوايش را دارد. من هم تاجايی كه بتوانم به او رسيدگی می‌كنم.

جواد نکونام:ستاره جديد نداريم

درباره فوتبال ايران می‌توانم بگويم كه خالی از ستاره شده.و با وجود اين همه جوان با انگيزه هنوز هم ستاره‌های ما، از قديمیها هستند و اين اصلا مسئله قابل قبولی نيست. واقعا مسئولان بايد يك گام موثر در رابطه با اين موضوع بردارند و به سادگی از كنار آن نگذرند. اگر ستاره‌ها در فوتبال ما شناسايی شوند مشكل نرفتن به جام جهانی هم ناخودآگاه حل ‌میشود.


حميد عسگری:بنيامين از من تقليد كرد
به دليل احترامی كه برای شخص بنيامين و كارهايش قائلم، می‌خواستم سكوت كنم اما متاسفانه نشد! مرا به تقليد از بنيامين متهم می‌كنند و كارهای مرا شبيه كارهای او میدانند اما من در همين جا با صراحت می‌گويم كه بنيامين از من تقليد كرده، نه من از او.

عزت‌الله انتظامی: هنرمند كار سياسی نمی‌كند
كار هنرمند اين نيست كه مستقيما درگير سياست و مسائل سياسی شود، چون او كارش را از طريق هنر میكند و با هنر، حرفش را می‌زند، خوب، شايد عده‌ای از بازيگرهای سينما انتظار دارند فعال سياسی باشند و فعاليت سياسی بكنند ولی اين اصلا انتظار درستی نيست.

شيلا خداداد: من و نيوشا ضيغمی

يك دوست بسيار صميمی دارم به نام نيوشا ضيغمی،‌او مثل يك خواهر برای من است. وقتی سر كار نيستم همديگر را بيشتر می‌بينيم. با تلفن هر روز با هم در تماس هستيم، دو دوست واقعی و محرم اسرار يكديگر... ! بسيار با او راحت هستم، شايد در كار رقيب باشيم اما رقابت چيز شيرينی است زمانی تلخ می‌شود كه رقابت به حسادت تبديل شود. يكروز دوستي از ما پرسيد اگر كاری به هر دوی شما پيشنهاد شود كه يك نفر جای ديگر برود آيا قبول می‌كنيد؟ من و نيوشا پاسخ داديم بله.

محمدرضا گلزار آذری:شديدا تابع قانون هستم!

چند پروژه پيشنهادی دارم به همين منظور پس از ديدار دوستانه‌ای كه با عزيزان معاونت سينمايی ارشاد اسلامی داشتم با خبر شدم كه هيچ مشكلی برای انجام اين پروژه‌ها ندارم و نامه‌نگار‌ی‌های اداری مراحل پايانی خود را طیمی‌كند و پس از انجام اين نامه‌نگاری‌ها فعاليتم را شروع خواهم كرد. از آنجايی كه شديدا تابع قانون هستم عملا تا پايان نامه‌نگاری‌ها هيچ پروژه‌ای را شروع نخواهم كرد. البته در اخبار آمده بود پس از ديدار جواد شمقدری معاون امور سينمايی وزارت ارشاد و محمدرضا گلزار صحبت از انجام فعاليت‌های مجدد اين هنرپيشه شده است.

بهنوش بختياري:اكثر ايران را ديده‌ام

به دلايل مختلف به سفر خيلی علاقه‌مند شده‌ام. كلا آدم سفر بازی هستم و به خاطر دعوت‌هايی كه از ما برای شركت در جشن‌ها، خيريه‌ها و .... می‌شود به جرأت می‌توانم بگويم اكثر شهرهای ايران را رفته‌ام به غير از 3-2 تا شهر كه آن هم پيش آمد اما قسمت نشد،‌حتي خيلي از روستاها و ده‌ها را هم ديده‌ام و اين به خاطر كاری بود كه 4-3 سال پيش برای آرشيو ميراث فرهنگی انجام داده‌ام و افتخار اين را داشتم كه معرف آثار باستانی ايران باشم؛ در اين كار به همراه يك گروه به تمام ايران سفر كرديم و اين پروژه باعث شد كه من به بسياری از ديدنی‌های و دانستنی‌های كشورم پی ببرم.

جواد رضويان:من يك نقاش‌ام
معتقدم كار من مثل يك تابلوی نقاشی است كه اگر قرار باشد آن را توضيح دهم بايد خودم را هم به آن ضميمه كنم و مثلا بگويم به اين دليل از اين رنگ استفاده كردم يا هر چيز ديگر. ترجيح می‌دهم كارم را طوری انجام دهم كه احتياجی به شرح دادن نداشته‌ باشد. اگر عامه مردم با من ارتباط برقرار كردند كه مسير من درست است اما در غير اين صورت اين مسير اشتباه است و من آرزويم اين است كه منتقدان و خبرنگاران اگر قرار است راجع به ما صحبت و ما را نقد كنند تمام مسائل و حواشی كار ما را هم در نظر بگيرند.