دلایل حمله آمزیکا به عراق و افغانستان
حمله آمریکا به عراق و افغانستان ، متعاقب حادثه 11 سپتامبر سال 2001 رخ داد . روز 20 شهریور 1380 مطابق با 11سپتامبر سال 2001 ، حادثه ای رخ داد که به نظر اکثر تحلیل گران " دروغی بزرگ " و سناریویی از پیش تعیین شده از سوی سردمداران کاخ سفید برای اجرای نقشه های بعدی آنها در عرصه ی بین المللی به ویژه در خاورمیانه و جهان اسلام بود . در این تاریخ ، یکی از جنجالی ترین و مهم ترین حوادث جهان د ر کشور آمریکا به وقوع پیوست که معادلات و مناسبات روابط بین الملل در عرصه های گوناگون سیاسی ، اقتصادی و ... را دستخوش تحولات عمده ای کرد . در این روز ، 4 فروند هواپیمای مسافربری که از بوستون ، لوس آنجلس و نیوجرسی به مقصد 4 شهر مختلف در حرکت بودند ، دریک زمان ربوده شدند و به مقصد کاخ سفید و پنتاگون که نماد قدرت اقتصادی ، سیاسی و نظامی ایالات متحده ی آمریکا بود ، پرواز کردند . نخستین هواپیما در ساعت 8:45 دقیقه ی صبح ، خود را به یکی از برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی کوبید و وارد طبقه ی 73 آن شد و هواپیمای دوم کم تر از 20 دقیقه ی بعد خود را به ساختمان دیگر آن زد و پس از مدت کوتاهی برج های دوقلوی 118 طبقه ای با ارتفاع 410 متر در مقابل چشمان همگان فرو ریختند . درهمین زمان جرج . دبلیو. بوش ، رییس جمهور وقت آمریکا در محلی بود که همگان را به یاد مهربانی و عطوفت می انداخت . او در رمدرسه ای و درجمع دانش آموزان دبستانی در حال گفت و گو بود ، جایی که هیچ کس نتواند نقشه های او و صهیونیست ها را دریابد و او را در حالتی صلح طلبانه و معصومانه به نمایش بگذارد . بوش پسر براساس تصاویرتلویزیونی ، وقتی که به وسیله ی مشاور خود از حادثه ی حمله به برج های تجارت جهانی با خبر شد ، ابتدا به محل نامعلومی منتقل شد و پس از اعلام حالت فوق العاده در آمریکا ، به اجرای نمایشی پر داخت که به گفته ی کارشناسان ، بیش از 800 میلیارد دلار برای مردم آمریکا هزینه در بر داشت . دقایقی بعد ، نیروی هوایی آمریکا اعلام کرد که پر واز در سراسر این کشور ممنوع است ، اما این اخطار مانع از آن نشد که هواپیمای سوم با ساختمان پنتاگون برخورد نکند . این حادثه ی بین المللی با توجه به اخبار منتشر شده ، پس از آن دارای ابعاد بسیار مهم سیاسی است که نیاز به بررسی و تحلیل عمیق و موشکافانه دارد . با این که 11 سپتامبر در آمریکا رخ داد ، اما جرج بوش با ارائه ی طرح جنگ بر ضد تروریسم ، وعده داد این پدیده را در تمام دنیا ریشه کند و امنیت را برای ساکنین کره ی خاکی به ارمغان آورد ، اما پس از گذشت چندین سال از طرح مبارزه با تروریسم که از سوی آمریکا مطرح شد ، دولت بوش در راستای اهداف سلطه طلبانه خود و به بهانه ی جنگ ضد تروریسم کشورهای افغانستان و عراق را که از نظر او مهد ترور و نا امنی بودند ، اشغال کرده است . همان گونه که در ادامه این تحقیق می آید حضور آمریکا در افغانستان ، در واقع در دنباله ی طرح مقابله با شوروی سابق بود که در آن زمان دیگر از حالت سیاسی و واقعی در آمده بود و می توانیم بگوییم که شوروی دیگر جای پایی در افغانستان نداشت و نیروهایش به طور کلی ار یک پروسه ی دراز مدت اشغال ، به زانو درآمده بودند و اصولا" زمانه دستخوش تغییرات و تحولات عمده ای شده بود .
اهداف تحقیق :
اصولا" چه اهدافی از انجام این پژوهش مد نظر است ؟ در وماقع می توان دو مورد عمده را برای این رویداد مهم بر شمرد :
اول : بررسی علل اصلی علاقه و نفوذآمریکا در منطقه ی خاورمیانه و لشکر کشی این کشور به کشورهای همجوار ایران
دوم : بررسی تاثیر حمله نظامی آ»ریکا به عراق و افغانستان بر ایجاد تغییرات سیاسی در منطقه خاورمیانه و همچنین بر سیاست های استراتژیک و راهبردی ایران .
اگر چه شاید در کل این مباحث ، چندان و به طور مستقیم به تغییرات در سیاست های راهبردی ایران ، اشاره ی خاصی نشده ، اما موضوعات مطروحه خود گویای همه ی مسایل است و ابهامی در آن ها وجود ندارد .
اهمیت تحقیق ک
از آنجا این پژوهش مهم می نماید که جهان به سمت تقلیل منابع استراتژیک انرژی ، آبی و مواد غذایی در حال حرکت است و درهمین حال ، بخش عمده ای از انرژی و منابع دنیا را تنها چند کشور محدود و معدود در گستر ه ی گیتی به مصرف تولیدات و ارتقاء سطح کمی و کیفی آن ها در بخش های مختلف می رسانند که سرآمد آن ها ، آمریکاسیت . آمریکا با وجود شرایط بحرانی آب و هوایی که سراسر زمین را در بر گرفته ، خطر آب شدن یخچال های طبیعی در قطب جنوب و جاری شدن سیلاب های ویران گر ، گسترده تر شدن سوراخ لایه ازن ، گرم شدن تدریجی سطح کره ی زمین و بروز سونامی های وحشتناک و مخرب در کناره های دریاها و اقیانوس ها و دربستر آن ها ، و ده ها تغییر و ت حول خطرناک در محیط زمین و فضای آن ، به دلیل اصرار بر افزایش و تنوع در تولیدات صنعتی و تکنولوژیک و زقابت شدید برای حفظ وجهه و پرستیژ ابرقدرتی خود ، به ویژه پس از فروپاشی شوروی سابق و تک قطبی شدن نظام سیاسی جهان ، حاضر به کاهش گازهای گلخانه ای نیست و پیمان زیست محیطی موسوم به کیوتو را امضاء نمی کند ، زیرا در واقع امضای این پیمان به معنای پایین آوردن سطح تولیدات آمریکاست که بی گمان بر طرح های توسعه طلبانه اش خدشه ای اساسی وارد می سازد . از سویی ، آمریکا بخش عمده ای از هزینه های سازمان ملل متحد را می پردازد و اگر چه در اخبار و تبلیغات و شانتاژ هایی که علیه این ابر قدرت از هر سوی جهان می شود ، اما واقعیت آن است که آمریکا تومانایی تامین مخارج سنگینی را دارد که به سود مرد کشورش در دراز مدت تمام شود . دخیره ارزی آمریکا و ارزش افزوده تولیداتش نیز به این کشور نقش ارزنده ای را در نظام بین الملل و جامعه جهانی واگذار می کند و به وی اعتبار خاصی می بخشد . بحران اقتصادی اخیر نیز که هرچند گاه یکبار در این کشور اتفاق می افتد ، بر اساس شواهد و قراین رو به بهبود بودهن و قدرت کنترلی این ک شور بر بحران یاد شده تا حد قابل توجهی بالا تر رفته است . همه این ویژگی ها نشان می دهد که هیچ کشوری در دنیا در حال حاضر توان رقابت و رسیدن به شاخص های موجود اقتصادی در آمریکا را ندارد . آمریکا اخیرا" و حتی پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران ، به خاطر تحلیل های کارشناسان خود ، اقتصاد وسیاست را در سطح دتیا در حال تغییرات شگرف می دید و بسیاری از شاخص های این تغییرات را پیوسته رصد می کرد . فشارهای مضاعفی که آمریکا به نظام شوروی سابق وارد می کرد ، هزینه های گزافی را در بر داشت ، همچنین مقابله با قدرت نوظهور سیاسی - اقتصادی چین ، هراس از سر برآوردن غول های صنعتی واقتصادی در آسیای جنوب شرفی و نیز شبه قاره هند ، چینش جدید سیاسی در روسیه و کشورهای مشترک المنافع ، بروز انقلاب اسلامی در ایران به عنوان کشور حائل بین مناطق بسیار حساس جهان ، هراس از تکرار تجربه ایران در کشورهای همسایه ایران و حوزه خلیج فارس و الگو برداری ار این تجربه ، همه و همه دست به دست هم داده ، حضور آمریکا را با اهمیتی فوق العاده مواجه می سازد . تاثیر این حضور قدرتمند و مداوم آمریکا بر سیاست های کشوری مانند ایران که برای ما بسیار مهم است ، اهمیت این تحقیق را کاملا" مشخص می کند .
واقعا" چرا آمریکا به خاورمیانه ( عراق وافغانستان ) حمله کرد ؟! ما این مساله را با چهار پیش فرض اساسی شروع می کنیم که عبارتند از :
یک : آیا آمریکا با یورش به منطقه خاورمیانه ، قصد فرافکنی مشکلات داخلی خود به بیرون از مرزهای این کشور را داشت ؟
دو : آیا آمریکا برای تسلط بر منابع انرژی خاورمیانه ، طرح حمله به عراق و افغانستان را پایه ریزی و اجرا کرد ؟
سه : آیا استراتژی آمریکا از حمله به دوکشور عضو سازمان ملل ، ایجاد کانونی دایمی بحران به منظور بهر ه برداری های دراز مدت بود ؟
چهار : آیا آمریکا به دلیل هراس از ظهور قدرت های جدید سیاسی ، اقتصادی و نظامی مانند چین ، هند ، مالزی ، کره شمالی و... کشورهای عراق و افغانستان را مورد حمله خود قرار داد ؟