مثالي از نفوذ کلام دكتر مصدق که با يك پيام ايرانيان را بر ضد توطئه گران به حركت درآورد - اهميت ملي بودن تاسيسات مخابراتي
در پي مخالف خواني چند نماينده ازجمله دكتر مظفر بقايي در مجلس، دكتر محمد مصدق رئيس دولت وقت به همانگونه كه وعده داده بود كه مسائل را مستقيما با مردم درميان خواهد گذارد 15 ديماه 1331 (5 ژانويه 1953) در يك پيام راديويي خطاب به ملت گفت: "در اين زمان كه چرچيل نخست وزير انگلستان بار ديگر عازم واشنگتن شده تا نظر آن دسته از آمريكايياني را كه تا دو ــ سه هفته ديگر زمام امور اين كشور را به دست مي گيرند نسبت به ما تغيير دهد، آيا روا است كه تني چند مجاهدات و فداكاريهاي ملت و منافع وطن را قرباني اغراض، كوته نظري و يا ناآگاهي و نابخردي خود كنند و به دولت منتخب مردم از پشت خنجر بزنند و مي دانيم كه دست دو ــ سه تن از آنان به خون بي گناهان سي ام تير آلوده است.".
ملت با شنيدن اين پيام به حركت در آمد و در تهران و شهرهاي ديگر تظاهرات انبوه به راه افتاد. كسبه به پشتيباني دكتر مصدق دست از كار كشيدند و به تلگرافخانه ها هجوم بردند تا تلگرامهاي پشتيباني از رهبر خود مخابره كنند. هزاران طومار حمايت امضاء شد؛ صدها نفر به دادگاهها دادخواست دادند كه نام خانوادگي آنان به «مصدق دوست» تغيير يابد. اصفهان و تبريز به حالت تعطيل درآمدند و از خوزستان سه هزار كفن پوش عازم تهران شدند. با مشاهده اين حمايت، حسين مكي اعلام كرد كه ديگر مخالفت نخواهد كرد و .... دكتر مصدق كه چنين ديد از مجلس تقاضاي راي اعتماد كرد و از جمع نمايندگان تنها يك نماينده راي مخالف داد. دكتر مصدق از اين فرصت استفاده كرد و شركت تلفن ايران را كه تا آن زمان غير دولتي بود ملي كرد و در اختيار وزارت پست و تلگراف قرار داد.
در چهار دهه آخر قرن 20 و نخستين ده قرن 21 پولدارشدن سريع و بدون دردسر از راه تاسيس شرکتهاي مخابراتي (تلفن، تلويزيون کابلي - ماهواره اي، تامين ارتباط اينترنتي، سلفون و ...) و يا خريد اين تاسيسات از دولتها و قرارگرفتن صاحبان اين قبيل کمپاني ها در رديف ميلياردرهاي جهان و مداخلات آنها در امور دولتي با هدف حفظ منافع؛ درستي کار دکتر مصدق را ثابت مي کند. يکي از راههاي اطمينان بخش درآمد براي دولت ها؛ اداره تاسيسات مخابراتي و ملي کردن آنها تشخيص و اعلام شده است.
در پي مخالف خواني چند نماينده ازجمله دكتر مظفر بقايي در مجلس، دكتر محمد مصدق رئيس دولت وقت به همانگونه كه وعده داده بود كه مسائل را مستقيما با مردم درميان خواهد گذارد 15 ديماه 1331 (5 ژانويه 1953) در يك پيام راديويي خطاب به ملت گفت: "در اين زمان كه چرچيل نخست وزير انگلستان بار ديگر عازم واشنگتن شده تا نظر آن دسته از آمريكايياني را كه تا دو ــ سه هفته ديگر زمام امور اين كشور را به دست مي گيرند نسبت به ما تغيير دهد، آيا روا است كه تني چند مجاهدات و فداكاريهاي ملت و منافع وطن را قرباني اغراض، كوته نظري و يا ناآگاهي و نابخردي خود كنند و به دولت منتخب مردم از پشت خنجر بزنند و مي دانيم كه دست دو ــ سه تن از آنان به خون بي گناهان سي ام تير آلوده است.".
ملت با شنيدن اين پيام به حركت در آمد و در تهران و شهرهاي ديگر تظاهرات انبوه به راه افتاد. كسبه به پشتيباني دكتر مصدق دست از كار كشيدند و به تلگرافخانه ها هجوم بردند تا تلگرامهاي پشتيباني از رهبر خود مخابره كنند. هزاران طومار حمايت امضاء شد؛ صدها نفر به دادگاهها دادخواست دادند كه نام خانوادگي آنان به «مصدق دوست» تغيير يابد. اصفهان و تبريز به حالت تعطيل درآمدند و از خوزستان سه هزار كفن پوش عازم تهران شدند. با مشاهده اين حمايت، حسين مكي اعلام كرد كه ديگر مخالفت نخواهد كرد و .... دكتر مصدق كه چنين ديد از مجلس تقاضاي راي اعتماد كرد و از جمع نمايندگان تنها يك نماينده راي مخالف داد. دكتر مصدق از اين فرصت استفاده كرد و شركت تلفن ايران را كه تا آن زمان غير دولتي بود ملي كرد و در اختيار وزارت پست و تلگراف قرار داد.
در چهار دهه آخر قرن 20 و نخستين ده قرن 21 پولدارشدن سريع و بدون دردسر از راه تاسيس شرکتهاي مخابراتي (تلفن، تلويزيون کابلي - ماهواره اي، تامين ارتباط اينترنتي، سلفون و ...) و يا خريد اين تاسيسات از دولتها و قرارگرفتن صاحبان اين قبيل کمپاني ها در رديف ميلياردرهاي جهان و مداخلات آنها در امور دولتي با هدف حفظ منافع؛ درستي کار دکتر مصدق را ثابت مي کند. يکي از راههاي اطمينان بخش درآمد براي دولت ها؛ اداره تاسيسات مخابراتي و ملي کردن آنها تشخيص و اعلام شده است.