با سلام خدمت تمام کاربران درچند نوبت می خواهم به موضوع زن دراسلام اشاره کنم تا دیدی دقیق تر نسبت به زن داشته و با نظر اسلام بهتر آشنا شویم .ان شاالله مورد پسند دوستان باشد.
اولین موضوع آفرينش زن در قرآن و اديان الهى می باشد که درسه نوبت خدمت دوستان ارایه می شود :
آفرينش زن در قرآن و اديان الهى 1
در تاريخ و ملل گوناگون زن را يك موجود ضعيف و ناچيز به شمار مى آوردند. به دختران ارث نمى دادند و بعضى او را از افراد بشر و انسانيت به شمار نمى آوردند، فقط زنان را براى خدمت به مردان و اطفاى شهوت جنسى براى مردها نگاه مى داشتند.
مرد مى توانست زنهاى متعدد بگيرد و يا طلاق بدهد. اگر زن مى مرد زن بگيرد ولى اگر شوهر مى مرد، زن حق ازدواج نداشت و از معاشرت در خارج هم ممنوع بود. در هند زن تابع شوهر بود و بعد از مردن او، ديگر حق ازدواج نداشت و بايد با جسد شوهر سوزانده مى شد... و در ايام عادت ماهيانه نجس و پليد و لازم الاجتناب بود.
زن در ميان ملل قبل از اسلام حد وسط بين انسان و حيوان بود از او مانند انسان ضعيفى كه بايد به انسانهاى متوسط كمك بدهد استفاده مى شد. اعراب مشرك خشن، بى رحم متعصب دختران معصوم خود را زنده به گور مى كردند. تا وقتى كه خورشيد اسلام از پس ابرهاى تاريك عربستان طلوع نمود.
پيغمبر اسلام (ص) پس از ارشاد كلمه توحيد با اشاره پروردگار در قرآن اول كارى كه كرد از اين عادت شوم اعراب جلوگيرى نمود، حضرتش به زنان و دختران احترام مى گذاشت و با تمام عظمتش به زنهاى پير سلام مى كرد و چنانكه شيعه و سنى نقل كرده اند، مكرر دست دخترش فاطمه سلام الله عليها را مى بوسيد و مى فرمود: «فاطمة بضعة منى من آذاها فقد آذانى و من آذانى فقد آذان الله» فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذيت كند حقيقتا مرا اذيت كرده است و هر كس مرا اذيت كند خدا را اذيت كرده است.
آفرينش زن در اديان الهى
در تمام مذاهب و اديان الهى آمده است كه زن و مرد از «نفس واحده» آفريده شده اند. در عهد قديم آمده است: «پس خدا موجودات را آفريد، ليكن براى آدم معاونى موافق وى يافت نشد و خداوند خوابى گران بر آدم مستولى گرداند تا بخفت پس يكى از دنده هايش را گرفت و گوش در جايش پركرد و خدا آن دنده را زنى بنا كرد و او را نزد آدم آورد. در اسلام زن از نظر آفرينش در بعد روحى و جسمى از همان گوهرى آفريده شده كه مرد آفريده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهيت يكسان و يگانه اند و تمايز و فرقى در حقيقت و ماهيت ميان زن و مرد نيست.
قرآن به صراحت از اين حقيقت پرده برمى دارد: يا ايها الناس اتقوا ربكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها... اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را (نيز) از او آفريد و از آن دو زنان و مردان بسيارى پراكنده كرد، پروا داريد (نساء، 1)، هو الذى خلقكم من نفس واحدة و جعل منها زوجها ليسكن اليها؛ او است آن كس كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد (اعراف، 189).
بنابراين زن در آفرينش از همان جوهر و گوهر مرد است و انديشه يكسانى و يگانگى ماهوى زن و مرد، انديشه قرآنى است كه از آيات الهی به روشنى به دست مى آيد. تنها در اين زمينه نظر ديگرى است كه خلقت زن را از زائده خلقت مرد تصوير مى كند، ليكن در اين نظر به برخى از حاديث استناد شده است كه در حديثى از امام صادق (ع) مردود شمرده شده است.
زراره مى گويد: از امام صادق (ع) از آفرينش حوا سؤال شد كه برخى مى گويند: خداوند حوا را از دنده پايين و چپ آدم آفريد، امام (ع) فرمود: خدا منزه و برتر است از اين نسبت، آن كس كه چنين مى گويد مى پندارد كه خداوند قدرت نداشت براى آدم همسرى از غير دنده اش بيافريند!
علامه مجلسى مى گويد: «مشهور ميان مورخان و مفسران اهل سنت اين است كه حوا از دنده آدم آفريده شده و به اين معنا برخى از احاديث نيز دلالت دارد، ليكن اين حديث و احاديث ديگرى اين موضوع را رد مى كند...».
آنچه محقق است و قرآن بدان اشاره دارد زن و مرد براى زندگى دنيا و نيز براى بقاء نسل بشر مكمل يكديگر هستند، بدين صورت كه ماده اوليه اين محصول يا مصنوع از مرد است و اراده سازندگى آن از خداوند توانا ولى كارخانه آن يعنى دستگاه سازندگى انسان و زحمات بار آوردن آن در اختيار زن قرار دارد و جا دارد كه براى حفظ و سلامت اين كارخانه از دستبرد نامحرمان و خرابكاران، مقررات و دستورات لازمى هم صادر گردد.
قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی میفرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم.
قرآن درباره آدم اول میگوید: همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم، (سوره نساء آیه 1) درباره همه آدمیان میگوید خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید. (سوره نساء و سوره آل عمران و سوره روم).
در قرآن از آنچه در بعضی از کتب مذهبی هست که زن از مایه ای پست تر از مایه مرد آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی و چپی داده اند و گفته اند که همسر آدم اول از عضوی از اعضاء طرف چپ او آفریده شد، اثر و خبری نیست.
اسلام، زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانى و اراده و اختيار مى داند و او را در مسير تكامل كه هدف خلقت است مى بيند و هر دو را در يك رديف قرار داده و با خطاب يا «ايّها النّاس و يا ايّها الّذين آمنوا» مخاطب ساخته است.
قرآن با اين خطابش زن را كه در قعر ذلّت و پستى بود و از هرگونه حقوق فردى و اجتماعى خويش محروم بود، و به عنوان يك موجود ناقص كه فاقد روح و اراده و اختيار باشد معرّفى شد بود، به اوج عزّت و سرافرازى صعود داد و تاج افتخار كرّمنا بنى آدم را بر فرق او نهاد و او را هم رديف با مرد انسان و خليفة اللّه فى الارض ناميد.
قرآن با اين بيان بر تمام عقائد و باورهاى جاهلى و اديان تحريف شده كه زن را موجود وابسته و غير مستقل و در مرتبه پايين تر از مرد و طفيلى آن مى دانستند بى اعتبار نموده و بر همه آنها خط بطلان كشيد.
در قرآن كريم، بر خلاف ساير اديان و عقايد و باورهاى حاكم بر جامعه آن روز، زن در بسيار از مسايل و كارها مساوى و همطراز با مرد ذكر شده است؛ گرچه در بعض چيزها بين اين دو به حسب ظاهر تفاوت احساس مى شود، مانند سهم ارث و يا واگذارى مسئوليت خانواده به عهده مرد و امثال اينها، ولى اين گونه تفاوت ها ارتباط با موقعيت اجتماعى و شرايط طبيعى آنها دارد و هيچ گونه فرقى از نظر جنبه هاى انسانى و مقامات معنوى ميان زن و مرد در برنامه هاى اسلام وجود ندارد و هر دو مساوى و برابر هستند، و اين تساوى حداقل در سه زمينه می باشد:
ادامه دارد...[center]
اولین موضوع آفرينش زن در قرآن و اديان الهى می باشد که درسه نوبت خدمت دوستان ارایه می شود :
آفرينش زن در قرآن و اديان الهى 1
در تاريخ و ملل گوناگون زن را يك موجود ضعيف و ناچيز به شمار مى آوردند. به دختران ارث نمى دادند و بعضى او را از افراد بشر و انسانيت به شمار نمى آوردند، فقط زنان را براى خدمت به مردان و اطفاى شهوت جنسى براى مردها نگاه مى داشتند.
مرد مى توانست زنهاى متعدد بگيرد و يا طلاق بدهد. اگر زن مى مرد زن بگيرد ولى اگر شوهر مى مرد، زن حق ازدواج نداشت و از معاشرت در خارج هم ممنوع بود. در هند زن تابع شوهر بود و بعد از مردن او، ديگر حق ازدواج نداشت و بايد با جسد شوهر سوزانده مى شد... و در ايام عادت ماهيانه نجس و پليد و لازم الاجتناب بود.
زن در ميان ملل قبل از اسلام حد وسط بين انسان و حيوان بود از او مانند انسان ضعيفى كه بايد به انسانهاى متوسط كمك بدهد استفاده مى شد. اعراب مشرك خشن، بى رحم متعصب دختران معصوم خود را زنده به گور مى كردند. تا وقتى كه خورشيد اسلام از پس ابرهاى تاريك عربستان طلوع نمود.
پيغمبر اسلام (ص) پس از ارشاد كلمه توحيد با اشاره پروردگار در قرآن اول كارى كه كرد از اين عادت شوم اعراب جلوگيرى نمود، حضرتش به زنان و دختران احترام مى گذاشت و با تمام عظمتش به زنهاى پير سلام مى كرد و چنانكه شيعه و سنى نقل كرده اند، مكرر دست دخترش فاطمه سلام الله عليها را مى بوسيد و مى فرمود: «فاطمة بضعة منى من آذاها فقد آذانى و من آذانى فقد آذان الله» فاطمه پاره تن من است هر كس او را اذيت كند حقيقتا مرا اذيت كرده است و هر كس مرا اذيت كند خدا را اذيت كرده است.
آفرينش زن در اديان الهى
در تمام مذاهب و اديان الهى آمده است كه زن و مرد از «نفس واحده» آفريده شده اند. در عهد قديم آمده است: «پس خدا موجودات را آفريد، ليكن براى آدم معاونى موافق وى يافت نشد و خداوند خوابى گران بر آدم مستولى گرداند تا بخفت پس يكى از دنده هايش را گرفت و گوش در جايش پركرد و خدا آن دنده را زنى بنا كرد و او را نزد آدم آورد. در اسلام زن از نظر آفرينش در بعد روحى و جسمى از همان گوهرى آفريده شده كه مرد آفريده شده است و هر دو جنس در جوهر و ماهيت يكسان و يگانه اند و تمايز و فرقى در حقيقت و ماهيت ميان زن و مرد نيست.
قرآن به صراحت از اين حقيقت پرده برمى دارد: يا ايها الناس اتقوا ربكم الذى خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها... اى مردم از پروردگارتان كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفتش را (نيز) از او آفريد و از آن دو زنان و مردان بسيارى پراكنده كرد، پروا داريد (نساء، 1)، هو الذى خلقكم من نفس واحدة و جعل منها زوجها ليسكن اليها؛ او است آن كس كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از آن پديد آورد تا بدان آرام گيرد (اعراف، 189).
بنابراين زن در آفرينش از همان جوهر و گوهر مرد است و انديشه يكسانى و يگانگى ماهوى زن و مرد، انديشه قرآنى است كه از آيات الهی به روشنى به دست مى آيد. تنها در اين زمينه نظر ديگرى است كه خلقت زن را از زائده خلقت مرد تصوير مى كند، ليكن در اين نظر به برخى از حاديث استناد شده است كه در حديثى از امام صادق (ع) مردود شمرده شده است.
زراره مى گويد: از امام صادق (ع) از آفرينش حوا سؤال شد كه برخى مى گويند: خداوند حوا را از دنده پايين و چپ آدم آفريد، امام (ع) فرمود: خدا منزه و برتر است از اين نسبت، آن كس كه چنين مى گويد مى پندارد كه خداوند قدرت نداشت براى آدم همسرى از غير دنده اش بيافريند!
علامه مجلسى مى گويد: «مشهور ميان مورخان و مفسران اهل سنت اين است كه حوا از دنده آدم آفريده شده و به اين معنا برخى از احاديث نيز دلالت دارد، ليكن اين حديث و احاديث ديگرى اين موضوع را رد مى كند...».
آنچه محقق است و قرآن بدان اشاره دارد زن و مرد براى زندگى دنيا و نيز براى بقاء نسل بشر مكمل يكديگر هستند، بدين صورت كه ماده اوليه اين محصول يا مصنوع از مرد است و اراده سازندگى آن از خداوند توانا ولى كارخانه آن يعنى دستگاه سازندگى انسان و زحمات بار آوردن آن در اختيار زن قرار دارد و جا دارد كه براى حفظ و سلامت اين كارخانه از دستبرد نامحرمان و خرابكاران، مقررات و دستورات لازمى هم صادر گردد.
قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی میفرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده ایم.
قرآن درباره آدم اول میگوید: همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم، (سوره نساء آیه 1) درباره همه آدمیان میگوید خداوند از جنس خود شما برای شما همسر آفرید. (سوره نساء و سوره آل عمران و سوره روم).
در قرآن از آنچه در بعضی از کتب مذهبی هست که زن از مایه ای پست تر از مایه مرد آفریده شده و یا اینکه به زن جنبه طفیلی و چپی داده اند و گفته اند که همسر آدم اول از عضوی از اعضاء طرف چپ او آفریده شد، اثر و خبری نیست.
اسلام، زن را مانند مرد برخوردار از روح كامل انسانى و اراده و اختيار مى داند و او را در مسير تكامل كه هدف خلقت است مى بيند و هر دو را در يك رديف قرار داده و با خطاب يا «ايّها النّاس و يا ايّها الّذين آمنوا» مخاطب ساخته است.
قرآن با اين خطابش زن را كه در قعر ذلّت و پستى بود و از هرگونه حقوق فردى و اجتماعى خويش محروم بود، و به عنوان يك موجود ناقص كه فاقد روح و اراده و اختيار باشد معرّفى شد بود، به اوج عزّت و سرافرازى صعود داد و تاج افتخار كرّمنا بنى آدم را بر فرق او نهاد و او را هم رديف با مرد انسان و خليفة اللّه فى الارض ناميد.
قرآن با اين بيان بر تمام عقائد و باورهاى جاهلى و اديان تحريف شده كه زن را موجود وابسته و غير مستقل و در مرتبه پايين تر از مرد و طفيلى آن مى دانستند بى اعتبار نموده و بر همه آنها خط بطلان كشيد.
در قرآن كريم، بر خلاف ساير اديان و عقايد و باورهاى حاكم بر جامعه آن روز، زن در بسيار از مسايل و كارها مساوى و همطراز با مرد ذكر شده است؛ گرچه در بعض چيزها بين اين دو به حسب ظاهر تفاوت احساس مى شود، مانند سهم ارث و يا واگذارى مسئوليت خانواده به عهده مرد و امثال اينها، ولى اين گونه تفاوت ها ارتباط با موقعيت اجتماعى و شرايط طبيعى آنها دارد و هيچ گونه فرقى از نظر جنبه هاى انسانى و مقامات معنوى ميان زن و مرد در برنامه هاى اسلام وجود ندارد و هر دو مساوى و برابر هستند، و اين تساوى حداقل در سه زمينه می باشد:
ادامه دارد...[center]