[You must be registered and logged in to see this image.]
پيري اغلب همراه با انزوا و تحليل قواي جسماني است و ميتواند با درد و اندوه سپري شود. با اينحال، ميتوان بهگونهاي ديگر پير شد.
اما پيري همراه با خوشحالي، كسب كردني است! توصيههاي روان درمانگر، ماريهنزل، كليدهاي خوب پيرشدن را در اختيارمان قرار ميدهد.
تنها از طريق تغذيه خوب، زندگي متوازن، ورزش و خوبخوابيدن نميتوان به خوبي پير شد. ماري هنزل، نويسنده كتاب «گرماي قلب مانع افت جسماني ميشود؛ دوران پيري بدون پيرشدن» پيشنهاد ميدهد راههاي جديدي را كشف كنيد؛«پيرشدن ميتواند فرصتي براي
در پيش گرفتن راهي جديد باشد؛ مسيري كه به درون و به قلب راه دارد زيرا اگر حقيقتا چيزي در درونمان باشد كه پير نشود، همانا توانايي ما در دوست داشتن و خواستن است.»
سالمندان در آرزوي تجربه خوشايند
چرا پير شدن آنقدر دشوار است؟ جواني همچنان نوعي ظلم و ستم را اعمال ميكند، چرا كه عملكرد و ظاهر در آن حكمفرمايي ميكند. از اينرو، الزاما قدم گذاشتن به دوره پيري ميتواند دشوار و يا حتي دردناك باشد و اين همان چيزي است كه موجب نگراني ميشود.
در واقع، در سمينارهايي كه هنزل نزد افرادي كه در آستانه سالخوردگي قرار دارند يعني سنين 50 تا 60 سالگي برگزار ميكند، پرسش مشخصي وجود دارد:«براي آنكه تجربه خوشايندي از پيري داشته باشيم، چگونه به اين دوران نزديك شويم؟».هر فردي دوست دارد كه دوران پيري خود را با شادي، رضايت از زندگي و خوشحالي سپري كند.
مهار كردن تنهايي
اولين مرحله اين دوران، مرحله بازنشستگي است كه با يك آزادي ناگهاني كه گاه كنترل آن مشكل است همراه است؛ خصوصا آنكه بعضي از افراد مجبور هستند اين دوران را در تنهايي سر كنند.
همكاران ما در محيط كاري حتي اگر افراد كاملي نبودند، ما را در محيطي قرار ميدادند كه مشغول باشيم و كاري انجام دهيم. ترك كردن اين محيط ميتواند با احساس دردناك طرد شدن همراه باشد، در حاليكه به گفته هنزل«ما براي برقراري ارتباط با يكديگر بهوجود آمدهايم». براي مهاركردن احساس انزوا و تنهايي ابتدا بايد با خودتان خوب باشيد. كشف زندگي جديد دروني كليدي براي دوري از محبوس شدن است.
ابتدا براي چيزهايي كه برايتان لذت بخش است اهميت بيشتري قائل شويد، مثل گوشدادن به موسيقي و يا خواندن كتابهاي نويسنده مورد علاقهتان. مسيرهاي جديدي را كشف كنيد، از آنها بهره ببريد، كنجكاو باشيد و لذت ببريد.
پير شدن با تغييرات فيزيكي همراه است حتي اگر به كمك تكنيكهاي جديد ضدپيري، اين تغييرات كاهش يابند و يا ديرتر از راه برسند، اجتنابناپذير هستند. جذابيت شما ديگر بهدليل نرمي پوست بدنتان و يا زور بازوانتان نيست بلكه بيشتر به قابليت شما در علاقهمندي به ديگران، به دنيا و به بشاش بودن بر ميگردد. هنزل به شما اطمينان ميدهد كه «چروكيده شدن شتري است كه در خانه همه مينشيند».
حفظ كردن جواني قلب
هنزل يادآور ميشود كه «در هر سني ميتوان دوست داشت و عشق را دريافت كرد. دوست داشتن، قابليتي است كه با افزايش سن كاهش نمييابد». سالمنداني كه افرادي با ملاحظه، آماده خدمت و خيرخواه ماندهاند، به اين موضوع پي بردهاند. مطمئنا اين موضوع در مورد افرادي كه قبل از سالخوردگي اين فضايل را در خود پرورش ندادهاند صدق نميكند.
پاك كردن گذشته
به گفته روان درمانگر، «كينهها، پشيماني، افسوس و احساس گناه همانند باري روي دوشهايتان سنگيني ميكنند». فكرش را بكنيد، كشمكشهاي مداوم خانوادگي ميتواند همانند سمي واقعي عمل كند. بر خلاف آن، برقراري روابط خوب با خانواده و دوستان اين امكان را فراهم ميسازد تا اين دوران را با سبكبالي بيشتري سپري كنيد. در اين ميان همچنين بايد شكستها و خطاهايتان را ببخشيد و چيزي را كه قادر به تغيير آن نيستيد بپذيريد.
بنابراين اگر هنوز ميپرسيد كه آيا پيري ارزش زندگي كردن را دارد، جواب مثبت است، با اينحال به شرطي كه لحظات زندگي را بارور كنيد. بنابراين حتي اگر آينده مبهم و نامشخص باشد، با شور و هيجان، خواستن و سرزندگي ميتوانيد خواهان زندگي كردن بمانيد. پيري ميتواند يك آغاز باشد، نه يك پايان.
پيري اغلب همراه با انزوا و تحليل قواي جسماني است و ميتواند با درد و اندوه سپري شود. با اينحال، ميتوان بهگونهاي ديگر پير شد.
اما پيري همراه با خوشحالي، كسب كردني است! توصيههاي روان درمانگر، ماريهنزل، كليدهاي خوب پيرشدن را در اختيارمان قرار ميدهد.
تنها از طريق تغذيه خوب، زندگي متوازن، ورزش و خوبخوابيدن نميتوان به خوبي پير شد. ماري هنزل، نويسنده كتاب «گرماي قلب مانع افت جسماني ميشود؛ دوران پيري بدون پيرشدن» پيشنهاد ميدهد راههاي جديدي را كشف كنيد؛«پيرشدن ميتواند فرصتي براي
در پيش گرفتن راهي جديد باشد؛ مسيري كه به درون و به قلب راه دارد زيرا اگر حقيقتا چيزي در درونمان باشد كه پير نشود، همانا توانايي ما در دوست داشتن و خواستن است.»
سالمندان در آرزوي تجربه خوشايند
چرا پير شدن آنقدر دشوار است؟ جواني همچنان نوعي ظلم و ستم را اعمال ميكند، چرا كه عملكرد و ظاهر در آن حكمفرمايي ميكند. از اينرو، الزاما قدم گذاشتن به دوره پيري ميتواند دشوار و يا حتي دردناك باشد و اين همان چيزي است كه موجب نگراني ميشود.
در واقع، در سمينارهايي كه هنزل نزد افرادي كه در آستانه سالخوردگي قرار دارند يعني سنين 50 تا 60 سالگي برگزار ميكند، پرسش مشخصي وجود دارد:«براي آنكه تجربه خوشايندي از پيري داشته باشيم، چگونه به اين دوران نزديك شويم؟».هر فردي دوست دارد كه دوران پيري خود را با شادي، رضايت از زندگي و خوشحالي سپري كند.
مهار كردن تنهايي
اولين مرحله اين دوران، مرحله بازنشستگي است كه با يك آزادي ناگهاني كه گاه كنترل آن مشكل است همراه است؛ خصوصا آنكه بعضي از افراد مجبور هستند اين دوران را در تنهايي سر كنند.
همكاران ما در محيط كاري حتي اگر افراد كاملي نبودند، ما را در محيطي قرار ميدادند كه مشغول باشيم و كاري انجام دهيم. ترك كردن اين محيط ميتواند با احساس دردناك طرد شدن همراه باشد، در حاليكه به گفته هنزل«ما براي برقراري ارتباط با يكديگر بهوجود آمدهايم». براي مهاركردن احساس انزوا و تنهايي ابتدا بايد با خودتان خوب باشيد. كشف زندگي جديد دروني كليدي براي دوري از محبوس شدن است.
ابتدا براي چيزهايي كه برايتان لذت بخش است اهميت بيشتري قائل شويد، مثل گوشدادن به موسيقي و يا خواندن كتابهاي نويسنده مورد علاقهتان. مسيرهاي جديدي را كشف كنيد، از آنها بهره ببريد، كنجكاو باشيد و لذت ببريد.
پير شدن با تغييرات فيزيكي همراه است حتي اگر به كمك تكنيكهاي جديد ضدپيري، اين تغييرات كاهش يابند و يا ديرتر از راه برسند، اجتنابناپذير هستند. جذابيت شما ديگر بهدليل نرمي پوست بدنتان و يا زور بازوانتان نيست بلكه بيشتر به قابليت شما در علاقهمندي به ديگران، به دنيا و به بشاش بودن بر ميگردد. هنزل به شما اطمينان ميدهد كه «چروكيده شدن شتري است كه در خانه همه مينشيند».
حفظ كردن جواني قلب
هنزل يادآور ميشود كه «در هر سني ميتوان دوست داشت و عشق را دريافت كرد. دوست داشتن، قابليتي است كه با افزايش سن كاهش نمييابد». سالمنداني كه افرادي با ملاحظه، آماده خدمت و خيرخواه ماندهاند، به اين موضوع پي بردهاند. مطمئنا اين موضوع در مورد افرادي كه قبل از سالخوردگي اين فضايل را در خود پرورش ندادهاند صدق نميكند.
پاك كردن گذشته
به گفته روان درمانگر، «كينهها، پشيماني، افسوس و احساس گناه همانند باري روي دوشهايتان سنگيني ميكنند». فكرش را بكنيد، كشمكشهاي مداوم خانوادگي ميتواند همانند سمي واقعي عمل كند. بر خلاف آن، برقراري روابط خوب با خانواده و دوستان اين امكان را فراهم ميسازد تا اين دوران را با سبكبالي بيشتري سپري كنيد. در اين ميان همچنين بايد شكستها و خطاهايتان را ببخشيد و چيزي را كه قادر به تغيير آن نيستيد بپذيريد.
بنابراين اگر هنوز ميپرسيد كه آيا پيري ارزش زندگي كردن را دارد، جواب مثبت است، با اينحال به شرطي كه لحظات زندگي را بارور كنيد. بنابراين حتي اگر آينده مبهم و نامشخص باشد، با شور و هيجان، خواستن و سرزندگي ميتوانيد خواهان زندگي كردن بمانيد. پيري ميتواند يك آغاز باشد، نه يك پايان.