[You must be registered and logged in to see this link.][You must be registered and logged in to see this image.]نخستين ارکسترها در حدود 300 سال پيش در کشورهاي ايتاليا, فرانسه و آلمان پديد آمدند. در اين ارکسترها بيشتر سازهاي زهي به کار مي رفت. از ارکستر نخست براي اجراي برنامه هاي اپرا و آوازهاي همره با گفتار استفاده مي شد. از نخستين سالهاي قرن هجدهم ميلادي بعضي از آهنگسازان اروپا مانند, باخ آهنگساز آلماني, هندل, آهنگساز آلماني - انگليسي.الدي, آهنگساز ايتاليايي, قطعه هايي نوشتند که مخصوص ارکستر بود ويوالدي نوشتن قطعه هايي براي ارکستر سمفوني از نيمه قرن هجدهم در اروپا آغاز شد. هايدن و موتسارت آهنگسازان اتريشي, در قطعه هايي که براي ارکستر سمفوني نوشته مي شد دگرگوني هايي پديد آوردند. براي اجراي اين گونه قطعه هاي موسيقي بر عده ي نوازندگان ارکستر افزودند و استفاده از سازهاي بادي را معمول کردند. در نخستين سالهاي قرن نوزدهم ميلادي بتهوون, آهنگساز الماني قطعه هايي براي ارکستر نوشت که براي نواختن آن از سازهاي بادي برنجي نيز استفاده مي شد. از آن زمان بود که سازهاي بادي و ضربي برنجي در ارکستر رواج يافت.
تا نخسين سال هاي قرن نوزدهم عده اي نوازندگان ارکستر آن قدر زياد نبود که براي راهنمايي نوازندگان نياز به رهبر ارکستر باشد. معمولا يکي از نوازندگان ماهر ارکستر نقش هماهنگ کننده نوازندگان را بر عهده داشت. اما از نيمه دوم قرن نوزدهم عده نوازندگان ارکستر بسيار افزايش يافت و نقش هماهنگ کننده نوازندگان بر عهده رهبر ارکستر گذاشته شد. مثلا بروکنر و ماهلر, آهنگسازان اتريشي و ريچارد اشترواس, آهنگساز آلماني قطعه هايي براي ارکستر نوشتند که براي نواختن آنها نياز به بيش از 100 نوازنده داشتند. اما امروزه بعضي از آهنگسازان مي کوشند تا بار ديگر عده اي از نوازندگان ارکستر بکاهند و قطعه هايي بنويسند که بتوان آنها را با عده کمتري از نوازندگان به اجرا در آورد.
ارکستر سمفوني با اينکه مي تواند هر نوع موسيقي را بنوازد بيشتر قطعه هايي از موسيقي کلاسيک و آثار آهنگسازان بزرگ را مي نوازد, عده نوازندگان در اين ارکستر ممکن است به 100 نفر نيز برسد. به همين سبب, ارکستر سمفوني برنامه هاي خود را فقط در تالارهاي بزرگ مي تواند اجرا کند. در اين ارکستر معمولا20 نوع از سازهاي زهي و بادي و ضربي به کار مي رود. نوازندگان اين ارکستر گاهي يک خواننده يا گروه همسرايان(کُر) را همراهي مي کنند. بيشتر شهرهاي بزرگ جهان داراي يک يا چند ارکستر سمفوني هستند که بعضي از آنها شهرت جهاني دارند. مانند ارکستر فيلار مونيک براين, وين, نيويورک و توکيو و ارکستر سمفوني لندن
ارکستر در ايران چندان سابقه اي ندارد. نخستين بار در 13 آذر 1312 به رهبري غلامحسين مين باشيان و با نام ارکستر سمفوني بلديه(شهرداري) فعاليت خود را آغاز کرد.
دو سال بعد نوازندگان اين ارکستر در هنرستان موسيقي گرد آمدند و ارکسترهنرستان موسيقي( ارکستر هنرستان عالي موسيقي) را تشکيل دادند. در سال 1320 ارکستر سمفونيک تهران جانشين اين ارکستر شد و رو به گسترش گذاشت. ارکستر سمفونيک تهران, گذشته از آثار آهنگسازان بزرگ جهان, به اجراي قطعاتي از آثار آهنگسازان ايراني نيز مي پردازند. ساختن تالار رودکي(وحدت) در تهران که براي اجراي برنامه هاي ارکستر نيز مناسب است, سبب گسترش بيشتر اين ارکستر شده است. غلامحسين مين باشيان, علينقي وزيري, و پرويز محمود, سه تن از آهنگسازان و موسيقي دانان ايراني, در پايه گذاري و گسترش اين ارکسترها نقشي فراوان داشتند
حدود سالهاى 1314 يا اركسترى به نام "اركستر شهردارى" زير نظر سروان غلامحسين مينباشيان كه تحصيلات عالى موسيقى خود را در برلن به پايان رسانده بود، مركب از تقريباً 40 نوازنده تشكيل شد كه برخى از آنان، استادان كنسرواتوار تهران بودند. فعاليت اين اركستر با پيش آمدن جنگ جهانى دوم قطع شد اما فكر داشتن اركسترى كامل از ميان نرفت و كمى بعد در دورانى كه سروان مينباشيان به رياست كنسرواتوار تهران (هنرستان عالى موسيقى) گمارده شد، اركسترى به نام "اركستر استادان ادارهى موسيقى كشور" تشكيل شد. در اين اركستر عدهاى از هنرجويان هنرستان همراه با 11 تن از استادان چكسلواكى كه براى تدريس در هنرستان استخدام شده بودند كار مىكردند. اين اركستر فعاليتهايى داشت و گاه و بىگاه كنسرتهايى مىداد. پس از چندى پرويز محمود كه تحصيلات خود را در بلژيك انجام داده بود با تغيير فرم مختصرى در اين اركستر، اركستر سنفونيك تهران را پايهگذارى كرد. پس از مسافرت پرويز محمود به آمريكا، مدتى روبيك گريگوريان اركستر را رهبرى كرد و بعد از وى نيز مدتى اركستر به ترتيب به وسيله آقايان، روبن سافاريان، مرتضى حنانه، سرژخوستيف و هايموتويبر اتريشى رهبرى شد از سال 1339 يعنى بعد از بازگشت سنجري از اروپا رهبرى اركستر سنفونيك تهران و ادارهى امور هنرى آن به اومحول شد. اركستر سنفونيك تهران در سال 1351 تعداد نفراتشان به 79 نفر رسيده بود كه 4 نفر آنان بلغارى و بقيه ايرانى بودند و سال 51 كه فرهاد مشكوة به رهبرى اين اركستر انتخاب شد بنابر خواست او بسيارى از ايرانيان از اركستر اخراج و به جاى آنان از نوازندگان خارجى استفاده و استخدام كرد و تعداد اين اركستر به 85 نفر رسيد كه فقط 23 نفر آنها ايرانى بودند مابقى همه خارجى. پس از پيروزى انقلاب با دعوت مجدد از حشمت سنجرى براى رهبرى اين اركستر، وى دوباره سر و صورتى به آن داد و آن را به طور آبرومندى اداره كرد.
در همه جاي دنيا، عنوان اركسترهاي سمفونيك با نام رهبرانشان همنشين است. اركستر سمفونيك تهران هم در مسير تاريخي خود چهرههايي چون حشمت سنجري، مرتضي حنانه، فرهاد مشكات، فريدون ناصري، علي رهبري و نادر مشايخي را به خود ديده است كه چوب رهبري را دست به دست هم دادهاند تا امروز كه آن را به منوچهر صهبايي رساندهاند. بررسي وضعيت و شرايط حال اين گروه بزرگ هنري، بدون شناخت پيشينه آن ممكن نيست و آنچه امروز اركستر سمفونيك تهران را رنج ميدهد، در واقع دردهاي كهنه و مزمني هستند كه سالها بر جان آن چنگ انداختهاند.