انیمیشن تهران 1500
نقشها به روایت آقای کارگردان
قبل از این که برویم سراغ نقشها، کمی از ماجرای انیمیشن کردن این همه بازیگر برایتان بگوییم. طراحی انیمیشن چهرهها پروسهای است طولانی و وقت گیر. گام اول عکاسی از بازیگران در زاویههای مختلف بوده و بعد از عکاسی نوبت به طرحهای اولیه رسیده که بعد از جلسات ابتدایی زده شده. بعد این طرحها در اختیار بازیگران قرار گرفته تا پیشنهادات خود را در اختیار عظیمی قرار دهند. مثلا ً بهرام رادان که موقع عکاسی موهایی کوتاه داشته، به عظیمی پیشنهاد کرده «اگر موهایی بلندتر داشته باشم، بهتر است». بعد از تعامل در رابطه با طرحهای اولیه، بالأخره چهره انیمیشنی بازیگران هم مشخص شده تا عظیمی هم مشخص شده تا عظیمی از این مرحله هم عبور کند؛ مرحله ای تعاملبرانگیز و چالشی، البته چهرهها آن قدر به شخصیتهای اصلی نزدیکند که مشکلی برای شناسایی وجود ندارد؛ فقط چهرههای این بازیگرهای شناخته شده چاشنی پیدا کرده اند. در تهران 1500 حرکت بدن بازیگرها تا جایی که امکان داشته باشد، واقعی است؛ «در قرارداد همه ذکر شده که هر بازیگر میتواند نقش خودش را بازی کند و ما فیلم بگیریم و بر اساس آن جان بخشی کنیم. همه بازیگرها از این پیشنهاد استقبال کردند و بدون استثنا پذیرفتند. گفتند زمانی که کار به آن مرحله رسید و وقت مان خالی بود، میآییم. اما بعد قرار شد آقای سیروس کهوری نژاد یک سری بازیگر تئاتری را بیاورند که نقشها را بازی کنند تا ما بر اساس آن انیمت کنیم ولی بهترین حالت این بود که خود بازیگرها بازی میکردند تا ما بر اساس حرکت آنها جان بخشی کنیم. تکنیک جان بخشی این کار هم تکنیک خلاقانهای است. ما از تکنیکی که لباسی تن بازیگر میکنند و حرکاتش را دقیقا ً ثبت میکنند، استفاده نمیکنیم. اگر چه تهیه کننده ما دو سال پیش با هزینه 250 میلیون تومان موشن کیچرها را وارد ایران کرد، منتها با این تکنیک حرکات خیلی خیلی رئال میشود؛ در حالی که فضای کار ما فانتزیتر است و از شیوه دیگری استفاده میکنیم. به فرض اگر بهرام رادان در یک صحنه در حال راه رفتن و صحبت کردن است، ما میخواهیم که این سکانس را یکی بازی کند و بعد با استفاده از حرکات رادان، کاراکترها را جان بخشی میکنیم؛ طوری که وقتی تماشاگر کاراکتری را مشاهده میکند که چهره و صدای بهرام رادان را دارد، ببیند که راه رفتن کاراکتر هم شبیه خود اوست.» ولی همه بازیگرها در تهران 1500 شبیه خودشان نیستند؛ «همه بازیگرها در فیلم شبیه خودشان هستند جز مهران مدیری و مهتاب نصیرپور. مهران مدیری نقش یک پیرمرد 160 ساله را بازی میکند و مهتاب نصیرپور نقش یک خانم 86 ساله؛ اما تماشاگر میفهمد آنها خودشان هستند و ما پیرشان کرده ایم.»
حسام نواب صفوی در نقش پویا
او نقش یک خواننده زیرزمینی را بازی میکند به اسم «پویا». این را که او چه ارتباطی با گره داستان پیدا میکند، نمیتوانم بگویم. او پولدار و خوش سر و زبان است.
گوهر خیر اندیش در نقشهای گوهر و ملینا
او تنها بازیگری است که در دو نقش حضور دارد؛ گوهر و ملینا. البته گوهر مسن تر از ملیناست. گوهر در یک سکانس میآید که شخصیت واقعی خود گوهر خیراندیش است. ملینا هم خواهر نادر است؛ یک خانم جا افتاده که نمیتوانم بیشتر از این درباره اش توضیح دهم.
مهتاب نصیرپور در نقش خانم مادر
مهتاب نصیرپور با نام «خانم مادر» عهده دار نقش یک زن 86 ساله است. او در فیلم مادر جواد است که درگیر قصههایی میشود. او بسیار با نمک و دوست داشتنی است.
حبیب رضایی در نقش نادر
نادر یکی از نقشهای خاص تهران 1500 است و صاحب فروشگاههای زنجیرهای روبات فروشی است. او تحصیل کرده و خشک است. حبیب رضایی یکی از مشاوران فیلمنامه بود و با این که در ابتدا جزو بازیگرها نبود، اما با توجه به قابلیتهای بازیگری بالایی که داشت من اصرار داشتم که حتما ً یکی از نقشها را بازی کند.
مهران مدیری در نقش اکبر آقا پیرمرد 160 ساله
نقش اکبر آقا مال کسی نیست جز مهران مدیری؛ پیرمردی که طبق فیلم ما 15 روز دیگر 160 ساله میشود. ما در این فیلم میبینیم که آدمهای پولدار با استفاده از امکانات پزشکی میتوانند کاری کنند که 160 سال عمر کنند. داستان هم حول زندگی او میگذرد. بیشتر از این نمیتوانم توضیح بدهم چون داستان لو میرود.
بهرام رادان در نقش جواد
شخصیت اول مرد به عهده بهرام رادان است؛ یک راننده تاکسی خطی فرودگاه به اسم جواد. خوش مشرب، لوتی و بانمک است و طی حادثه ای با نازی آشنا میشود. جواد خانواده ای سنتی و به نوعی سطح پایین دارد.
هدیه تهرانی در نقش نازی
او – نازی – شخصیت اول زن را بازی میکند؛ یک دختر تحصیل کرده، پولدار و زیبا که در تهران 1500 نقش نوه اکبر آقا را بازی میکند. اکبر آقا از نازی که در کره دیگر مشغول درس خواندن است، میخواهد که به تهران برگردد تا برایش دنبال مدرکی بگردد. تمام اتفاقات هم 15 روز قبل از تحویل سال 1500 میافتد.
نقشها به روایت آقای کارگردان
قبل از این که برویم سراغ نقشها، کمی از ماجرای انیمیشن کردن این همه بازیگر برایتان بگوییم. طراحی انیمیشن چهرهها پروسهای است طولانی و وقت گیر. گام اول عکاسی از بازیگران در زاویههای مختلف بوده و بعد از عکاسی نوبت به طرحهای اولیه رسیده که بعد از جلسات ابتدایی زده شده. بعد این طرحها در اختیار بازیگران قرار گرفته تا پیشنهادات خود را در اختیار عظیمی قرار دهند. مثلا ً بهرام رادان که موقع عکاسی موهایی کوتاه داشته، به عظیمی پیشنهاد کرده «اگر موهایی بلندتر داشته باشم، بهتر است». بعد از تعامل در رابطه با طرحهای اولیه، بالأخره چهره انیمیشنی بازیگران هم مشخص شده تا عظیمی هم مشخص شده تا عظیمی از این مرحله هم عبور کند؛ مرحله ای تعاملبرانگیز و چالشی، البته چهرهها آن قدر به شخصیتهای اصلی نزدیکند که مشکلی برای شناسایی وجود ندارد؛ فقط چهرههای این بازیگرهای شناخته شده چاشنی پیدا کرده اند. در تهران 1500 حرکت بدن بازیگرها تا جایی که امکان داشته باشد، واقعی است؛ «در قرارداد همه ذکر شده که هر بازیگر میتواند نقش خودش را بازی کند و ما فیلم بگیریم و بر اساس آن جان بخشی کنیم. همه بازیگرها از این پیشنهاد استقبال کردند و بدون استثنا پذیرفتند. گفتند زمانی که کار به آن مرحله رسید و وقت مان خالی بود، میآییم. اما بعد قرار شد آقای سیروس کهوری نژاد یک سری بازیگر تئاتری را بیاورند که نقشها را بازی کنند تا ما بر اساس آن انیمت کنیم ولی بهترین حالت این بود که خود بازیگرها بازی میکردند تا ما بر اساس حرکت آنها جان بخشی کنیم. تکنیک جان بخشی این کار هم تکنیک خلاقانهای است. ما از تکنیکی که لباسی تن بازیگر میکنند و حرکاتش را دقیقا ً ثبت میکنند، استفاده نمیکنیم. اگر چه تهیه کننده ما دو سال پیش با هزینه 250 میلیون تومان موشن کیچرها را وارد ایران کرد، منتها با این تکنیک حرکات خیلی خیلی رئال میشود؛ در حالی که فضای کار ما فانتزیتر است و از شیوه دیگری استفاده میکنیم. به فرض اگر بهرام رادان در یک صحنه در حال راه رفتن و صحبت کردن است، ما میخواهیم که این سکانس را یکی بازی کند و بعد با استفاده از حرکات رادان، کاراکترها را جان بخشی میکنیم؛ طوری که وقتی تماشاگر کاراکتری را مشاهده میکند که چهره و صدای بهرام رادان را دارد، ببیند که راه رفتن کاراکتر هم شبیه خود اوست.» ولی همه بازیگرها در تهران 1500 شبیه خودشان نیستند؛ «همه بازیگرها در فیلم شبیه خودشان هستند جز مهران مدیری و مهتاب نصیرپور. مهران مدیری نقش یک پیرمرد 160 ساله را بازی میکند و مهتاب نصیرپور نقش یک خانم 86 ساله؛ اما تماشاگر میفهمد آنها خودشان هستند و ما پیرشان کرده ایم.»
حسام نواب صفوی در نقش پویا
او نقش یک خواننده زیرزمینی را بازی میکند به اسم «پویا». این را که او چه ارتباطی با گره داستان پیدا میکند، نمیتوانم بگویم. او پولدار و خوش سر و زبان است.
گوهر خیر اندیش در نقشهای گوهر و ملینا
او تنها بازیگری است که در دو نقش حضور دارد؛ گوهر و ملینا. البته گوهر مسن تر از ملیناست. گوهر در یک سکانس میآید که شخصیت واقعی خود گوهر خیراندیش است. ملینا هم خواهر نادر است؛ یک خانم جا افتاده که نمیتوانم بیشتر از این درباره اش توضیح دهم.
مهتاب نصیرپور در نقش خانم مادر
مهتاب نصیرپور با نام «خانم مادر» عهده دار نقش یک زن 86 ساله است. او در فیلم مادر جواد است که درگیر قصههایی میشود. او بسیار با نمک و دوست داشتنی است.
حبیب رضایی در نقش نادر
نادر یکی از نقشهای خاص تهران 1500 است و صاحب فروشگاههای زنجیرهای روبات فروشی است. او تحصیل کرده و خشک است. حبیب رضایی یکی از مشاوران فیلمنامه بود و با این که در ابتدا جزو بازیگرها نبود، اما با توجه به قابلیتهای بازیگری بالایی که داشت من اصرار داشتم که حتما ً یکی از نقشها را بازی کند.
مهران مدیری در نقش اکبر آقا پیرمرد 160 ساله
نقش اکبر آقا مال کسی نیست جز مهران مدیری؛ پیرمردی که طبق فیلم ما 15 روز دیگر 160 ساله میشود. ما در این فیلم میبینیم که آدمهای پولدار با استفاده از امکانات پزشکی میتوانند کاری کنند که 160 سال عمر کنند. داستان هم حول زندگی او میگذرد. بیشتر از این نمیتوانم توضیح بدهم چون داستان لو میرود.
بهرام رادان در نقش جواد
شخصیت اول مرد به عهده بهرام رادان است؛ یک راننده تاکسی خطی فرودگاه به اسم جواد. خوش مشرب، لوتی و بانمک است و طی حادثه ای با نازی آشنا میشود. جواد خانواده ای سنتی و به نوعی سطح پایین دارد.
هدیه تهرانی در نقش نازی
او – نازی – شخصیت اول زن را بازی میکند؛ یک دختر تحصیل کرده، پولدار و زیبا که در تهران 1500 نقش نوه اکبر آقا را بازی میکند. اکبر آقا از نازی که در کره دیگر مشغول درس خواندن است، میخواهد که به تهران برگردد تا برایش دنبال مدرکی بگردد. تمام اتفاقات هم 15 روز قبل از تحویل سال 1500 میافتد.