یک عدد مرفه بی درد: «چی؟! نون؟! نون دیگه چیه؟!»، خبرنگار ما پس از انجام مصاحبه با ایشان پی برد که وی از بدو تولدش تنها بوقلمون خورده است و کلا نمی داند چیزی به اسم نان هم وجود دارد!
یک عدد به اصطلاح مسئول: «مگه نون گرون شده؟!»، ایشان برای خبرنگار ما توضیح دادند که تمام وقتشان را برای خدمت به مردم مشغول کار هستند و وقت رفتن به صف نانوایی و همچنین خواندن روزنامه را هم ندارند و همین الان متوجه ی گران شدن نان شده اند، ایشان قول دادند یک کمیته ی ویژه تشکیل دهند و در اسرع وقت دلایل گران شدن نان را برای مردم بازگو کنند!
یک به اصطلاح کارشناس امر تغذیه:«گران شدن نان منجر به پایین آمدن سطح آی کیوی جامعه می شود!»، ایشان دلیل این ادعایشان را این گونه توضیح دادند که مردم به خاطر گران شدن نان از این پس صبح ها و در هنگام خوردن صبحانه به جای آن که پنیر را لای نان بگذارند، نان را لای پنیر خواهند گذاشت و به همین دلیل مقدار مصرف پنیر بالا می رود و خوردن بیش از اندازه ی پنیر منجر به صدمات زیادی به مغز می شود،ایشان پیشنهاد دادند برای حل این معضل قیمت پنیر را هم بالا ببریم، شنیده ها حاکی از آن است که این پیشنهاد از سوی برخی مسئولین شدیدا مورد استقبال قرار گرفته است!
یک عدد قشر آسیب پذیر: ایشان جواب سئوال خبرنگار ما را ندادند،یکی از رهگذران ضمن این که ایشان را یک عدد قشر آسیب پذیر معرفی کرد به خبرنگار ما گفت که وی غذای اصلی اش نان بوده است و به دلیل گران شدن نان و عدم توانایی در خرید این ماده غذایی به رحمت ایزدی پیوسته است!
ویکتور هوگو (نویسنده ی کتاب بینوایان):«من از تمام افرادی که به نحوی در گران شدن نان دست داشته اند تشکر می کنم!»، ایشان همچنین دلیل این شادمانی را این گونه توضیح داد که با گران شدن نان دیگر مردم از این که ژان والژان یک نان بدزدد و به خاطر دزدیدن یک نان سال ها به زندان بیفتد تعجب نمی کنند و داستان بینوایان واقعی تر به نظر می رسد، ایشان در پایان صحبت هایش اظهار امیدواری کرد که برای هر چه رئال شدن داستانش روزی برسد که یک عدد بربری هم قیمت یک شمش طلا بشود!
یک عدد به اصطلاح فرهنگ دوست:«با بالا رفتن قیمت نان فرهنگ ما غنی تر از گذشته می شود!»،ایشان برای خبرنگار ما توضیح دادند که روند تصاعدی قیمت نان باعث می شود قیمت نان در هر روز با روز قبلش تفاوت داشته باشد و در این صورت است که ضرب المثل «نان به نرخ روز خوردن» معنا پیدا می کند، ایشان ابراز امیدواری کردند مسئولین برای معنا بخشیدن به باقی ضرب المثل ها نیز اقدامات مناسبی انجام دهند، به عنوان مثال در مجلس قانونی تصویب کنند و مرغداران را موظف نمایند که تنها در آخر پاییز جوجه هایشان را بشمرند!
یک عدد فروشنده ی ساندویچ:«گران شدن نان را محکوم می کنم!»، خبرنگار ما پس از ابراز شادمانی از این که بالاخره فردی را پیدا کرده است که از گران شدن نان ناراحت شده باشد دلایل این ناراحتی ساندویچ فروش را پرسید و ایشان این گونه پاسخ دادند:«اصولا همشهریان ما عادت دارند ساندویچ هایشان را دو و حتی سه نونه میل کنند و ساندویچ یه نونه به آن ها نمی چسبد،در نتیجه با توجه به گران شدن نان، قیمت ساندویچ با نون اضافه خیلی گرون شده و آنها نمی تونن ساندویچ دو و یا سه نونه بخرن و در نتیجه کلا قید خوردن ساندویچ رو می زنن و ما هم به همین دلیل کار و بارمون حسابی کساد شده!»
یک به اصطلاح جامعه شناس:«گران شدن نان مقام پدر را در جامعه و فرهنگ مردم بالاتر می برد!»،ایشان توضیح دادند که چون پدر نان آور خانه محسوب می شود،با بالا رفتن قیمت نان ارزش کار پدر ها نیز بهتر احساس می شود و زمانی هم که دانش آموزان در کتاب های درسی شان می خوانند «بابا نان داد!» می فهمند که با توجه به قیمت بالای نان پدر چه کار بزرگی انجام داده است!
[...]:«من شدیدا تکذیب می کنم!»،خبرنگار ما برای ایشان توضیح داد چه بخواهید،چه نخواهید،قیمت نان بالا رفته و تکذیب کردن شما برای مردم نان نمی شود،البته ایشان هیچ پاسخی به این گفته ی خبرنگار ما ندادند،لازم به ذکر است که ایشان حتی خودشان را هم معرفی نکردند!
یک عدد به اصطلاح مسئول: «مگه نون گرون شده؟!»، ایشان برای خبرنگار ما توضیح دادند که تمام وقتشان را برای خدمت به مردم مشغول کار هستند و وقت رفتن به صف نانوایی و همچنین خواندن روزنامه را هم ندارند و همین الان متوجه ی گران شدن نان شده اند، ایشان قول دادند یک کمیته ی ویژه تشکیل دهند و در اسرع وقت دلایل گران شدن نان را برای مردم بازگو کنند!
یک به اصطلاح کارشناس امر تغذیه:«گران شدن نان منجر به پایین آمدن سطح آی کیوی جامعه می شود!»، ایشان دلیل این ادعایشان را این گونه توضیح دادند که مردم به خاطر گران شدن نان از این پس صبح ها و در هنگام خوردن صبحانه به جای آن که پنیر را لای نان بگذارند، نان را لای پنیر خواهند گذاشت و به همین دلیل مقدار مصرف پنیر بالا می رود و خوردن بیش از اندازه ی پنیر منجر به صدمات زیادی به مغز می شود،ایشان پیشنهاد دادند برای حل این معضل قیمت پنیر را هم بالا ببریم، شنیده ها حاکی از آن است که این پیشنهاد از سوی برخی مسئولین شدیدا مورد استقبال قرار گرفته است!
یک عدد قشر آسیب پذیر: ایشان جواب سئوال خبرنگار ما را ندادند،یکی از رهگذران ضمن این که ایشان را یک عدد قشر آسیب پذیر معرفی کرد به خبرنگار ما گفت که وی غذای اصلی اش نان بوده است و به دلیل گران شدن نان و عدم توانایی در خرید این ماده غذایی به رحمت ایزدی پیوسته است!
ویکتور هوگو (نویسنده ی کتاب بینوایان):«من از تمام افرادی که به نحوی در گران شدن نان دست داشته اند تشکر می کنم!»، ایشان همچنین دلیل این شادمانی را این گونه توضیح داد که با گران شدن نان دیگر مردم از این که ژان والژان یک نان بدزدد و به خاطر دزدیدن یک نان سال ها به زندان بیفتد تعجب نمی کنند و داستان بینوایان واقعی تر به نظر می رسد، ایشان در پایان صحبت هایش اظهار امیدواری کرد که برای هر چه رئال شدن داستانش روزی برسد که یک عدد بربری هم قیمت یک شمش طلا بشود!
یک عدد به اصطلاح فرهنگ دوست:«با بالا رفتن قیمت نان فرهنگ ما غنی تر از گذشته می شود!»،ایشان برای خبرنگار ما توضیح دادند که روند تصاعدی قیمت نان باعث می شود قیمت نان در هر روز با روز قبلش تفاوت داشته باشد و در این صورت است که ضرب المثل «نان به نرخ روز خوردن» معنا پیدا می کند، ایشان ابراز امیدواری کردند مسئولین برای معنا بخشیدن به باقی ضرب المثل ها نیز اقدامات مناسبی انجام دهند، به عنوان مثال در مجلس قانونی تصویب کنند و مرغداران را موظف نمایند که تنها در آخر پاییز جوجه هایشان را بشمرند!
یک عدد فروشنده ی ساندویچ:«گران شدن نان را محکوم می کنم!»، خبرنگار ما پس از ابراز شادمانی از این که بالاخره فردی را پیدا کرده است که از گران شدن نان ناراحت شده باشد دلایل این ناراحتی ساندویچ فروش را پرسید و ایشان این گونه پاسخ دادند:«اصولا همشهریان ما عادت دارند ساندویچ هایشان را دو و حتی سه نونه میل کنند و ساندویچ یه نونه به آن ها نمی چسبد،در نتیجه با توجه به گران شدن نان، قیمت ساندویچ با نون اضافه خیلی گرون شده و آنها نمی تونن ساندویچ دو و یا سه نونه بخرن و در نتیجه کلا قید خوردن ساندویچ رو می زنن و ما هم به همین دلیل کار و بارمون حسابی کساد شده!»
یک به اصطلاح جامعه شناس:«گران شدن نان مقام پدر را در جامعه و فرهنگ مردم بالاتر می برد!»،ایشان توضیح دادند که چون پدر نان آور خانه محسوب می شود،با بالا رفتن قیمت نان ارزش کار پدر ها نیز بهتر احساس می شود و زمانی هم که دانش آموزان در کتاب های درسی شان می خوانند «بابا نان داد!» می فهمند که با توجه به قیمت بالای نان پدر چه کار بزرگی انجام داده است!
[...]:«من شدیدا تکذیب می کنم!»،خبرنگار ما برای ایشان توضیح داد چه بخواهید،چه نخواهید،قیمت نان بالا رفته و تکذیب کردن شما برای مردم نان نمی شود،البته ایشان هیچ پاسخی به این گفته ی خبرنگار ما ندادند،لازم به ذکر است که ایشان حتی خودشان را هم معرفی نکردند!