( [You must be registered and logged in to see this image.] دلم می خواست)


دلم میخواست اونقدر بهت نزدیک بودم که هر وقت دلم گرفت سرمو رو شونه هات بزارم و یه دل سیر گریه کنم. آخه شونه های تو مطمن ترین تکیه گاه واسه این دل عاشقه...




دلم میخواست اونقدر بهت نزدیک بودم که هر وقت دوست داشتم میومدم بغلت ومی بوسیدمت...


دلم میخواست اونقدر بهت نزدیک بودم که هر وقت احساس ترس کردم بیام و تو منو تو آغوشت بگیری آخه آغوش تو آرامش بخش ترینه واسه منه بیقرار...


دلم میخواست اونقدر بهت نزدیک بودم که اگه به مشکلی برخوردم تو کمکم کنی آخه من بجز تو، بجز تو کسی رو ندارم که دلش برام شور بزنه...


اگه نزدیکم بودی اون وقت توبغلم فشارت میدادم اونقدرکه با تک تک سلولهای بدنم عجین بشی...


آرزوی من اینه میدونم چیز زیادی از خدا خواستم ولی چیکار کنم دل دیگه کاریش نمیشه کرد...







(پلک شیشه ای)

در ناکجای نبودن گم شده ام


حضور پیدا نمی کنم٬ مگر تو






صدایم کنی


این آخرین کلام من است






سکوت!!


توهم : رمز پایداری است






عشق را باور نکن


که مرز جنون و ویرانی است


ما با هم به جنون رسیده ایم !






اینک توهم است بین ما






اینک این منم در آخر صدای تو


اینک این تویی در کلام من ....


(بهشت توئی)

بهشت و جهنم
بهشت توئی
مگر بهشت کجاست؟
بهشت نقطه ی اوج زیباییهاست
و تو...
یاد آور عطر بهشتی
یادت می آید؟
با خط خودت نوشتی
که دوستم داری
و من...
از هرم نفسهایت
داغ شدم
به تنهایی تک درختی
در باغ شدم!
و تو...
حرارتم آبت کرد
خسته بودی؟!...آغوش گرمم خوابت کرد
و من...
از دوریت در جهنمی سوزانم
بهشت من ، سالها درنگ کن
بدون تو لحظه ای نمی مانم