چی میشه که آدم بعضی وقتا مثل خوره میفته به روح خودش..؟!!
از زمینو زمان ایراد میگیره و نق میزنه !!
تا یه خورده حالت خوب میشه و نهایت با یه فال خودتو راضی میکنیو همه چیز دوباره سرمه ای ناز میشه
یه دفه یه غروبو یه خواب لعنتی همه چیزو خراب میکنه ..
انگار یه چیزی میخواد بگه نباید فراموش کنی " هیچ چیز عوض نشده و نمیشه ..
یه چیزی میخواد بگه تلخیای زندگی هست
تو عرض زندگی" یعنی تا نباشه زندگی نیست ..
یعنی همه ی زندگی همین بود؟
یه قبرستون ؛ یه عروس مرده ؛ یه مرد غریبه ؛ یه عالمه قبر بچه ..!!!
ولی کاش همه اش همین بود ..!!
چه اهمیتی داره معنی حسرت منو بفهمن یا نه ؟
چه اهمیتی داره اون قبر ؛ قبر کی باشه ؟
فقط کاش آخرش به همین راحتی باشه .. .
خسته شدم ..
از دست خدام خسته شدم ..
چرا آدمو اینقدر میپیچونه ؟
من کی گله میکنم؟
چی مونده که از گرفتنش گله کنم؟
چی دارم که از خوب نبودنش بنالم؟
من که هر چی بود دادم
هر چی شد خندیدم
هرچی گفت شنیدم
چرا ..
چیو باید بفهمم ؟
از زمینو زمان ایراد میگیره و نق میزنه !!
تا یه خورده حالت خوب میشه و نهایت با یه فال خودتو راضی میکنیو همه چیز دوباره سرمه ای ناز میشه
یه دفه یه غروبو یه خواب لعنتی همه چیزو خراب میکنه ..
انگار یه چیزی میخواد بگه نباید فراموش کنی " هیچ چیز عوض نشده و نمیشه ..
یه چیزی میخواد بگه تلخیای زندگی هست
تو عرض زندگی" یعنی تا نباشه زندگی نیست ..
یعنی همه ی زندگی همین بود؟
یه قبرستون ؛ یه عروس مرده ؛ یه مرد غریبه ؛ یه عالمه قبر بچه ..!!!
ولی کاش همه اش همین بود ..!!
چه اهمیتی داره معنی حسرت منو بفهمن یا نه ؟
چه اهمیتی داره اون قبر ؛ قبر کی باشه ؟
فقط کاش آخرش به همین راحتی باشه .. .
خسته شدم ..
از دست خدام خسته شدم ..
چرا آدمو اینقدر میپیچونه ؟
من کی گله میکنم؟
چی مونده که از گرفتنش گله کنم؟
چی دارم که از خوب نبودنش بنالم؟
من که هر چی بود دادم
هر چی شد خندیدم
هرچی گفت شنیدم
چرا ..
چیو باید بفهمم ؟