رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز:
طرح كودتاي«آژاکس 2» شكست خورد
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز پس از سخنرانی جنجالی خود در خردادماه سال جاری که به دادگاهی شدن وی منجر شد، شامگاه شنبه در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان حضوریافت تا این بار درباره توطئه انقلاب مخملین در ایران که توسط مؤسسات آمریکایی با عنوان «آژاکس2» طراحی شده بود، توضیح دهد. حسن عباسی موضوع سخنرانی خود را «آژاکس2، توطئه توئیتری» خواند و با اشاره به اطلاعات ارائه شده از سوی «انستیتو بروکینگز» مرکز مشاوره کاخ سفید آمریکا گفت: این موسسه یک گزارش 164 صفحهاي برای تغییر رژیم ایران پیشنهاد کرده که در آن از همه گزینهها نام برده شده است.
به گفته وی، حمله نظامی به ایران، بمباران هوایی نیروگاههای هستهای و تغییر به صورت انقلاب مخملین به عنوان گزینههای اصلی این طرح است. در این گزارش 164 صفحهای از «رفرمیستها، روشنفکران سکولار، جنبش دانشجویی، زنان، کارگران و سلطنت طلبان» به عنوان 4 دسته عوامل انقلاب مخملین در ایران یاد شده تا در فرصت مغتنم وارد عرصه خیابانی شوند و مانند گرجستان رئیسجمهور را تغییر دهند. به عقیده رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز، طرح انستیتو بروکینگز، طرح نابودی کشور ایران است که بر اساس قسمتی از این طرح، تجزیه کشور به صورت قومی از طریق مسلح کردن قومیتها و کودتای نیروهای مسلح مورد توجه قرار میگیرد. دکتر حسن عباسی با اشاره به کودتای 28مرداد و سقوط دولت ملی مصدق بر اساس طرح «آژاکس یک»، شیوه اجرای این طرح را از سوی آمریکا اینگونه بیان کرد که در این طرح آنان ابتدا دکتر مصدق را نزد جهانیان به عنوان مرد بزرگ مطرح و به عنوان مرد سال در مجلات خود معرفی کردند و در ادامه با زدن انگهایی از قبیل کمونیست، معرفی وی به عنوان یک کافر در فضای دینی و حتی معرفی او به عنوان یک همجنسگرا در فضای روشنفکری توانستند با یک چمدان پول، انقلاب مخملین در ایران ایجاد و دولت ملی مصدق را سرنگون کنند. سپس عباسی صحبت از طرح «آژاکس2» به میان آورد که طراحان این برنامه در نظر داشتند با مانور روی انتخابات ریاست جمهوری و از طریق اعتراضات خیابانی، انقلاب مخملین را در ایران محقق کنند و در نهایت نظام را تغییر دهند.وی در بخش دیگری از سخنان خود به انتقال «آنفلوآنزای فرهنگی و فکری نیویورکی» به ایران اشاره کرد و در این باره گفت: استفاده از اسلام برای سرزنش اسلام، استفاده از هویت ایرانی برای شماتت ایرانیت، استفاده از نظام جمهوری اسلامی برای شماتت جمهوری اسلامی و شماتت مسؤولان برای ایجاد نفرت از آنان اثرات این آنفلوآنزاست تا در آن مردم ایران از حکومت خود بیزاری بجویند. عباسی ادعای به هم ریختگی اقتصاد ایران و گفتن جمله اقتصاد ایران در لبه پرتگاه است را بخشهایی از ویروس نیویورکی عنوان کرد تا بدین شیوه مردم را نسبت به مسؤولان و حاکمیت دچار یاس و ناامیدی کند. وی نسبت دادن «دروغ» به تمامی سخنان رئیسجمهور و همچنین دستگاههای نظارتی از جمله شورای نگهبان را یکی دیگر از بخشهای این توطئه برشمرد و با انتقاد از سخنان برخی از کاندیداها درباره تقلب در انتخابات اخیر گفت: روش درست این بود که این آقایان میگفتند که به نظر ما با اینکه تقلب شده و خطایی صورت گرفته، نتیجه را میپذیریم و در قالب یک جنبش اجتماعی به فعالیت سیاسی در انتخابات شوراها، مجلس شورای اسلامی و دوره دیگر انتخابات ریاست جمهوری ادامه میدهیم.
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز سخنان خود را با این سوال ادامه داد: «چطور افرادی که نه وزارت کشور و نه شورای نگهبان را قبول ندارند و شاید فردا هم تنفیذ رهبری را قبول نکنند، همچنین مجلس شورای اسلامی که به وزرا رای اعتماد میدهد را هم قبول ندارند، میخواهند در کشور فعالیت سیاسی کنند؟» وی افزود: چرا به جای اینکه صحنه را مدیریت کنیم، از همه طرف به ریشه ملت و نظام تیشه میزنیم؟ عباسی پاسخگویی این سوالات را به حضار واگذار کرد و به بخش دیگری از سخنان خود پرداخت که محور اصلی آن نقش رسانههای بیگانه در به نتیجه رساندن انقلاب مخملین در ایران بود.وی در ابتدای این قسمت از سخنان خود از بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، بخش فارسی وب سایت وزارت خارجه اسرائیل، فیس بوک و توئیتر به عنوان رسانههای کودتای مخملین در ایران یاد کرد و گفت: دشمن از طریق این رسانهها خواستار تحقق پروژه «آژاکس 2»، برای ایجاد انقلاب مخملین در ایران است. حسن عباسی با بیان اینکه طرح شایعه و برجسته کردن استراتژی فشار از پایین، چانه زنی از بالا از القائات این شبکهها است، طراحی این رسانهها را به یک گازانبر تشبیه کرد که با تهییج مردم و شخصیتهای سیاسی برای حضور در اعتراضات، مسؤولان رده بالای نظام را تحت فشار قرار دهند و در نهایت به ابطال انتخابات دست یابند. وی افزود: «وحدت نظر شبکه بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، وبسایت وزارت خارجه اسرائیل، توئیتر و فیس بوک بین سلطنت طالبان، سازمان منافقین، کمونیستها و نیروهای مدعی «خط امام» برای چیست؟ مگر چه دشمن مشترکی مقابل این گروهها ایستاده است که در نیویورک همه آنان مقابل سازمان ملل زیر یک پرچم جمع میشوند».رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز تصریح کرد: آمریکا بهترین فرصت برای از سرگیری ارتباط با ایران را از دست داد و انگلیس کاری کرد که زخمهای ارتباط تاریخی ایران با این کشور دوباره سر باز کند. دولت این کشور بازی را بد شروع کرد و بخش عمده خونهایی که ریخته شده، به سرانگشت جنایتکاران خارجی بازمیگردد.
طرح كودتاي«آژاکس 2» شكست خورد
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز پس از سخنرانی جنجالی خود در خردادماه سال جاری که به دادگاهی شدن وی منجر شد، شامگاه شنبه در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان حضوریافت تا این بار درباره توطئه انقلاب مخملین در ایران که توسط مؤسسات آمریکایی با عنوان «آژاکس2» طراحی شده بود، توضیح دهد. حسن عباسی موضوع سخنرانی خود را «آژاکس2، توطئه توئیتری» خواند و با اشاره به اطلاعات ارائه شده از سوی «انستیتو بروکینگز» مرکز مشاوره کاخ سفید آمریکا گفت: این موسسه یک گزارش 164 صفحهاي برای تغییر رژیم ایران پیشنهاد کرده که در آن از همه گزینهها نام برده شده است.
به گفته وی، حمله نظامی به ایران، بمباران هوایی نیروگاههای هستهای و تغییر به صورت انقلاب مخملین به عنوان گزینههای اصلی این طرح است. در این گزارش 164 صفحهای از «رفرمیستها، روشنفکران سکولار، جنبش دانشجویی، زنان، کارگران و سلطنت طلبان» به عنوان 4 دسته عوامل انقلاب مخملین در ایران یاد شده تا در فرصت مغتنم وارد عرصه خیابانی شوند و مانند گرجستان رئیسجمهور را تغییر دهند. به عقیده رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز، طرح انستیتو بروکینگز، طرح نابودی کشور ایران است که بر اساس قسمتی از این طرح، تجزیه کشور به صورت قومی از طریق مسلح کردن قومیتها و کودتای نیروهای مسلح مورد توجه قرار میگیرد. دکتر حسن عباسی با اشاره به کودتای 28مرداد و سقوط دولت ملی مصدق بر اساس طرح «آژاکس یک»، شیوه اجرای این طرح را از سوی آمریکا اینگونه بیان کرد که در این طرح آنان ابتدا دکتر مصدق را نزد جهانیان به عنوان مرد بزرگ مطرح و به عنوان مرد سال در مجلات خود معرفی کردند و در ادامه با زدن انگهایی از قبیل کمونیست، معرفی وی به عنوان یک کافر در فضای دینی و حتی معرفی او به عنوان یک همجنسگرا در فضای روشنفکری توانستند با یک چمدان پول، انقلاب مخملین در ایران ایجاد و دولت ملی مصدق را سرنگون کنند. سپس عباسی صحبت از طرح «آژاکس2» به میان آورد که طراحان این برنامه در نظر داشتند با مانور روی انتخابات ریاست جمهوری و از طریق اعتراضات خیابانی، انقلاب مخملین را در ایران محقق کنند و در نهایت نظام را تغییر دهند.وی در بخش دیگری از سخنان خود به انتقال «آنفلوآنزای فرهنگی و فکری نیویورکی» به ایران اشاره کرد و در این باره گفت: استفاده از اسلام برای سرزنش اسلام، استفاده از هویت ایرانی برای شماتت ایرانیت، استفاده از نظام جمهوری اسلامی برای شماتت جمهوری اسلامی و شماتت مسؤولان برای ایجاد نفرت از آنان اثرات این آنفلوآنزاست تا در آن مردم ایران از حکومت خود بیزاری بجویند. عباسی ادعای به هم ریختگی اقتصاد ایران و گفتن جمله اقتصاد ایران در لبه پرتگاه است را بخشهایی از ویروس نیویورکی عنوان کرد تا بدین شیوه مردم را نسبت به مسؤولان و حاکمیت دچار یاس و ناامیدی کند. وی نسبت دادن «دروغ» به تمامی سخنان رئیسجمهور و همچنین دستگاههای نظارتی از جمله شورای نگهبان را یکی دیگر از بخشهای این توطئه برشمرد و با انتقاد از سخنان برخی از کاندیداها درباره تقلب در انتخابات اخیر گفت: روش درست این بود که این آقایان میگفتند که به نظر ما با اینکه تقلب شده و خطایی صورت گرفته، نتیجه را میپذیریم و در قالب یک جنبش اجتماعی به فعالیت سیاسی در انتخابات شوراها، مجلس شورای اسلامی و دوره دیگر انتخابات ریاست جمهوری ادامه میدهیم.
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز سخنان خود را با این سوال ادامه داد: «چطور افرادی که نه وزارت کشور و نه شورای نگهبان را قبول ندارند و شاید فردا هم تنفیذ رهبری را قبول نکنند، همچنین مجلس شورای اسلامی که به وزرا رای اعتماد میدهد را هم قبول ندارند، میخواهند در کشور فعالیت سیاسی کنند؟» وی افزود: چرا به جای اینکه صحنه را مدیریت کنیم، از همه طرف به ریشه ملت و نظام تیشه میزنیم؟ عباسی پاسخگویی این سوالات را به حضار واگذار کرد و به بخش دیگری از سخنان خود پرداخت که محور اصلی آن نقش رسانههای بیگانه در به نتیجه رساندن انقلاب مخملین در ایران بود.وی در ابتدای این قسمت از سخنان خود از بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، بخش فارسی وب سایت وزارت خارجه اسرائیل، فیس بوک و توئیتر به عنوان رسانههای کودتای مخملین در ایران یاد کرد و گفت: دشمن از طریق این رسانهها خواستار تحقق پروژه «آژاکس 2»، برای ایجاد انقلاب مخملین در ایران است. حسن عباسی با بیان اینکه طرح شایعه و برجسته کردن استراتژی فشار از پایین، چانه زنی از بالا از القائات این شبکهها است، طراحی این رسانهها را به یک گازانبر تشبیه کرد که با تهییج مردم و شخصیتهای سیاسی برای حضور در اعتراضات، مسؤولان رده بالای نظام را تحت فشار قرار دهند و در نهایت به ابطال انتخابات دست یابند. وی افزود: «وحدت نظر شبکه بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، وبسایت وزارت خارجه اسرائیل، توئیتر و فیس بوک بین سلطنت طالبان، سازمان منافقین، کمونیستها و نیروهای مدعی «خط امام» برای چیست؟ مگر چه دشمن مشترکی مقابل این گروهها ایستاده است که در نیویورک همه آنان مقابل سازمان ملل زیر یک پرچم جمع میشوند».رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز تصریح کرد: آمریکا بهترین فرصت برای از سرگیری ارتباط با ایران را از دست داد و انگلیس کاری کرد که زخمهای ارتباط تاریخی ایران با این کشور دوباره سر باز کند. دولت این کشور بازی را بد شروع کرد و بخش عمده خونهایی که ریخته شده، به سرانگشت جنایتکاران خارجی بازمیگردد.