شاید برایتان باورکردنی نباشد که حرکات بدن و دست و صورت شما در انتقال مفاهیم به اندازه گفتوگوهای روزمره با دیگران ارتباط برقرار میکند. اگر تمایل دارید دراینباره بیشتر بدانید، بایدسعی کنید به حرکات غیرکلامی دیگران که به زبان بدن موسوم است، بیشتر دقت کنید...
آیا میتوان با زبان بدن به چیزی تظاهر کرد؟ پاسخ عموما منفی است؛ چرا که بین هم خوانی حرکات اصلی و لغات بیانشده از یک سو و پیامهای ظریف بدن از سوی دیگر تناقض به وجود میآید. روان انسان دارای نوعی مکانیسم اطمینان است که با دریافت پیامهای متضاد، وخامت اوضاع را تشخیص میدهد اما در هر حال، مواقعی نیز وجود دارد که تفسیر اشتباه زبان بدن یک امتیاز محسوب میشود. مسابقه انتخاب ملکه زیبایی را در نظر بگیرید. داوطلبان چنین مسابقاتی، با دقت حرکات خاصی را میآموزند تا بتوانند امتیاز بیشتری کسب کنند اما حتی حرفهایترین آنان نیز فقط برای مدت کوتاهی میتوانند ادا و اطوار تصنعی خود را حفظ کنند. بالاخره بدن پیامهایی را ارسال میکند که با رفتارهای آگاهانه ارتباطی ندارد.
مشکل دروغگفتن این است که ناخودآگاه ما مستقل از کلمات و مقصودمان عمل میکند و به کمک زبان بدن، ما را لو میدهد.
نقاب پشت چهره، بیش از هر قسمت دیگر بدن برای پوشاندن دروغ مورد استفاده قرار میگیرد. ما لبخند میزنیم، سر تکان میدهیم و پلک میزنیم تا طرف مقابل را به اشتباه بیندازیم اما متاسفانه پیامهای بدن حقیقت را آشکار میکنند. حرکات چهره و زبان بدن، با هم مطابقت ندارند. مطالعه روی پیامهای چهره، دانش خاص خود را دارد که نمیتوان در این مقاله بهطور کامل به آن پرداخت. همچنین نمیتوان زبان بدن را برای مدت طولانی تحریف کرد اما میتوان و باید پیامهای مثبت را برای ارتباط با دیگران یاد گرفت و تمرین کرد و حرکتهایی که معانی منفی را تداعی میکنند، ترک کرد. چنین کاری میتواند موجب آسان شدن ارتباطتان با انسانهای دیگر شود و شما را به انسانی دوست داشتنی بدل سازد.
دروغگوهای حرفهای
مشکل دروغگفتن این است که ناخودآگاه ما مستقل از کلمات و مقصودمان عمل میکند و به کمک زبان بدن، ما را لو میدهد. به همین دلیل کسانی که کمتر دروغ میگویند، در هنگام دروغ به سادگی هیجانزده میشوند، حتی وقتی بتوانند دیگران را اقناع کنند. آنها به محض اینکه شروع به دروغگویی میکنند، بدنشان پیامهای متضادی را ارسال میکند و این موضوع سبب میشود که احساس کنیم آنها حقیقت را نمیگویند. انرژی متشنجی که ناخودآگاه انسان در زمان دروغ گفتن آزاد میسازد، در حرکتی متضاد با گفتههای شخص نمود مییابد. کسانی که به خاطر شغل خود مجبور به دروغگوییهای مکرر هستند، حرکات بدن را چنان با مهارت به کار میبرند که دیگر دروغ آنها را نمیتوان دید یا تشخیص آن بسیار دشوار میشود و بیشتر مردم فریب آنان را میخورند. این «دروغگویان حرفهای» برای بهبود حرکات بدن خود دو روش دارند: یکی اینکه حرکاتی را انجام دهند که دروغشان را راست جلوه دهد و این فقط وقتی موفقیتآمیز است که مدت طولانی، عملا تمرین دروغگویی کرده باشند. دوم اینکه یاد بگیرند که حرکات خود را به حداقل ممکن برسانند، طوری که در هنگام دروغگویی نه پیام مثبت بفرستند و نه پیام منفی، که این هم البته بسیار مشکل است.
یک تمرین ساده
برای یکی از آشنایانتان که از نزدیک با شما آشناست، به عمد داستان دروغی سر هم کنید و در همین حین حرکات بدنتان را به حداقل برسانید. حتی اگر حرکات بدنتان را تحت کنترل خود درآورده باشید، باز هم حرکات ظریف بسیاری به طور ناخودآگاه انجام میشود. مثلا تکان دادن ماهیچههای چهره، باز یا بسته شدن مردمک چشم، نشستن عرق بر پیشانی، سرخ شدن و بر هم زدن سریع پلک. همه اینها دروغ شما را لو میدهند. محققان در آزمایشهای خود از دوربینهایی با سرعت فیلمبرداری متفاوت استفاده میکنند تا حرکات کوچکی را که فقط کسری از ثانیه طول میکشد، ضبط کنند. فقط مصاحبهکنندگان حرفهای، فروشندگان و افرادی با حس گیرایی قوی میتوانند در حین گفتگو متوجه چنین پیامهایی شوند. با بیان این مطلب روشن میشود که تنها زمانی میتوان با موفقیت دروغ گفت که بدن دیده نشود و درست به همین دلیل است که در هنگام بازجویی متهمان را روی صندلی تک و در زیر نور مینشانند. دروغ گفتن از پشت تلفن، سادهترین راه است!
حتی اگر حرکات بدنتان را تحت کنترل خود درآورده باشید، باز هم حرکات ظریف بسیاری به طور ناخودآگاه انجام میشود.
چگونه میتوان زبان بدن را آموخت؟
اگر هر روز حداقل یک ربع ادا و اطوار دیگران را زیر نظر بگیرید، از حرکات خود نیز آگاه میشوید. بهترین محل برای چنین تمریناتی، جایی است که آدمها در کنار هم جمع میشوند و با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؛ مثلا در فرودگاه میتوان حالات مختلف افراد را بررسی کرد: تب سفر، هیجان، شادی، غم، بیصبری و حالتهای دیگر. مهمانیها نیز موقعیتهای فوقالعادهای برای این بررسیها محسوب میشوند. اگر یاد بگیرید زبان بدن را تفسیر کنید، میتوانید به مهمانی بروید و تمام شب در گوشهای مثل مجسمه بنشینید و ساعتهای هیجانانگیزی را با ملاحظه پیامهای مختلف بدن دیگران سپری کنید. تلویزیون نیز موقعیتهایی را ایجاد میکند که بتوانید ارتباطات غیرکلامی را بررسی کنید. صدای تلویزیون را قطع کنید و سعی کنید از طریق تصاویر موضوع را حدس بزنید. وقتی هر پنج دقیقه یک بار صدای تلویزیون را برای مدت کوتاهی بلند کنید، خواهید فهمید که آیا حدستان در مورد قسمت تصویری درست بوده یا خیر. بعد از مدت کوتاهی میتوانید تمام برنامه را بدون صدا دنبال کرده و بفهمید چه اتفاقی میافتد، درست مثل افراد ناشنوا.
فراموش نکنید که هیچ عاملی در زندگی مثل صداقت نمی تواند زمینه موفقیت شما را فراهم نماید البته صداقت همراه با دانایی و درایت.
سلامت
تنظیم برای تبیان: کهتری
آیا میتوان با زبان بدن به چیزی تظاهر کرد؟ پاسخ عموما منفی است؛ چرا که بین هم خوانی حرکات اصلی و لغات بیانشده از یک سو و پیامهای ظریف بدن از سوی دیگر تناقض به وجود میآید. روان انسان دارای نوعی مکانیسم اطمینان است که با دریافت پیامهای متضاد، وخامت اوضاع را تشخیص میدهد اما در هر حال، مواقعی نیز وجود دارد که تفسیر اشتباه زبان بدن یک امتیاز محسوب میشود. مسابقه انتخاب ملکه زیبایی را در نظر بگیرید. داوطلبان چنین مسابقاتی، با دقت حرکات خاصی را میآموزند تا بتوانند امتیاز بیشتری کسب کنند اما حتی حرفهایترین آنان نیز فقط برای مدت کوتاهی میتوانند ادا و اطوار تصنعی خود را حفظ کنند. بالاخره بدن پیامهایی را ارسال میکند که با رفتارهای آگاهانه ارتباطی ندارد.
مشکل دروغگفتن این است که ناخودآگاه ما مستقل از کلمات و مقصودمان عمل میکند و به کمک زبان بدن، ما را لو میدهد.
نقاب پشت چهره، بیش از هر قسمت دیگر بدن برای پوشاندن دروغ مورد استفاده قرار میگیرد. ما لبخند میزنیم، سر تکان میدهیم و پلک میزنیم تا طرف مقابل را به اشتباه بیندازیم اما متاسفانه پیامهای بدن حقیقت را آشکار میکنند. حرکات چهره و زبان بدن، با هم مطابقت ندارند. مطالعه روی پیامهای چهره، دانش خاص خود را دارد که نمیتوان در این مقاله بهطور کامل به آن پرداخت. همچنین نمیتوان زبان بدن را برای مدت طولانی تحریف کرد اما میتوان و باید پیامهای مثبت را برای ارتباط با دیگران یاد گرفت و تمرین کرد و حرکتهایی که معانی منفی را تداعی میکنند، ترک کرد. چنین کاری میتواند موجب آسان شدن ارتباطتان با انسانهای دیگر شود و شما را به انسانی دوست داشتنی بدل سازد.
دروغگوهای حرفهای
مشکل دروغگفتن این است که ناخودآگاه ما مستقل از کلمات و مقصودمان عمل میکند و به کمک زبان بدن، ما را لو میدهد. به همین دلیل کسانی که کمتر دروغ میگویند، در هنگام دروغ به سادگی هیجانزده میشوند، حتی وقتی بتوانند دیگران را اقناع کنند. آنها به محض اینکه شروع به دروغگویی میکنند، بدنشان پیامهای متضادی را ارسال میکند و این موضوع سبب میشود که احساس کنیم آنها حقیقت را نمیگویند. انرژی متشنجی که ناخودآگاه انسان در زمان دروغ گفتن آزاد میسازد، در حرکتی متضاد با گفتههای شخص نمود مییابد. کسانی که به خاطر شغل خود مجبور به دروغگوییهای مکرر هستند، حرکات بدن را چنان با مهارت به کار میبرند که دیگر دروغ آنها را نمیتوان دید یا تشخیص آن بسیار دشوار میشود و بیشتر مردم فریب آنان را میخورند. این «دروغگویان حرفهای» برای بهبود حرکات بدن خود دو روش دارند: یکی اینکه حرکاتی را انجام دهند که دروغشان را راست جلوه دهد و این فقط وقتی موفقیتآمیز است که مدت طولانی، عملا تمرین دروغگویی کرده باشند. دوم اینکه یاد بگیرند که حرکات خود را به حداقل ممکن برسانند، طوری که در هنگام دروغگویی نه پیام مثبت بفرستند و نه پیام منفی، که این هم البته بسیار مشکل است.
یک تمرین ساده
برای یکی از آشنایانتان که از نزدیک با شما آشناست، به عمد داستان دروغی سر هم کنید و در همین حین حرکات بدنتان را به حداقل برسانید. حتی اگر حرکات بدنتان را تحت کنترل خود درآورده باشید، باز هم حرکات ظریف بسیاری به طور ناخودآگاه انجام میشود. مثلا تکان دادن ماهیچههای چهره، باز یا بسته شدن مردمک چشم، نشستن عرق بر پیشانی، سرخ شدن و بر هم زدن سریع پلک. همه اینها دروغ شما را لو میدهند. محققان در آزمایشهای خود از دوربینهایی با سرعت فیلمبرداری متفاوت استفاده میکنند تا حرکات کوچکی را که فقط کسری از ثانیه طول میکشد، ضبط کنند. فقط مصاحبهکنندگان حرفهای، فروشندگان و افرادی با حس گیرایی قوی میتوانند در حین گفتگو متوجه چنین پیامهایی شوند. با بیان این مطلب روشن میشود که تنها زمانی میتوان با موفقیت دروغ گفت که بدن دیده نشود و درست به همین دلیل است که در هنگام بازجویی متهمان را روی صندلی تک و در زیر نور مینشانند. دروغ گفتن از پشت تلفن، سادهترین راه است!
حتی اگر حرکات بدنتان را تحت کنترل خود درآورده باشید، باز هم حرکات ظریف بسیاری به طور ناخودآگاه انجام میشود.
چگونه میتوان زبان بدن را آموخت؟
اگر هر روز حداقل یک ربع ادا و اطوار دیگران را زیر نظر بگیرید، از حرکات خود نیز آگاه میشوید. بهترین محل برای چنین تمریناتی، جایی است که آدمها در کنار هم جمع میشوند و با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؛ مثلا در فرودگاه میتوان حالات مختلف افراد را بررسی کرد: تب سفر، هیجان، شادی، غم، بیصبری و حالتهای دیگر. مهمانیها نیز موقعیتهای فوقالعادهای برای این بررسیها محسوب میشوند. اگر یاد بگیرید زبان بدن را تفسیر کنید، میتوانید به مهمانی بروید و تمام شب در گوشهای مثل مجسمه بنشینید و ساعتهای هیجانانگیزی را با ملاحظه پیامهای مختلف بدن دیگران سپری کنید. تلویزیون نیز موقعیتهایی را ایجاد میکند که بتوانید ارتباطات غیرکلامی را بررسی کنید. صدای تلویزیون را قطع کنید و سعی کنید از طریق تصاویر موضوع را حدس بزنید. وقتی هر پنج دقیقه یک بار صدای تلویزیون را برای مدت کوتاهی بلند کنید، خواهید فهمید که آیا حدستان در مورد قسمت تصویری درست بوده یا خیر. بعد از مدت کوتاهی میتوانید تمام برنامه را بدون صدا دنبال کرده و بفهمید چه اتفاقی میافتد، درست مثل افراد ناشنوا.
فراموش نکنید که هیچ عاملی در زندگی مثل صداقت نمی تواند زمینه موفقیت شما را فراهم نماید البته صداقت همراه با دانایی و درایت.
سلامت
تنظیم برای تبیان: کهتری