[You must be registered and logged in to see this image.]
سوزن‌بان قطارزندگي شما كيست؟ فكرمي‌كنيد خودتان هستيد؟...
اين قطار بخواهيد و نخواهيد در ايستگاه‌هاي مختلف توقف دارد اما آيا فرمان آن واقعا دردست خود شماست يا فقط شما در جايگاه فرماندهي نشسته‌ايد، اما ديگران آن را هدايت مي‌كنند...


متاسفانه گاهي ما به نادرست فكر مي‌كنيم كنترل قابل توجهي بر روند زندگي‌مان داريم؛ در حالي كه به‌خصوص در لحظات سرنوشت‌ساز، از زير بار مسئوليت براي انتخاب و تصميم‌گيري شانه خالي مي‌كنيم.


اگرقدري با خودمان خلوت كنيم اين مقاطع را به راحتي مي‌توانيم مشخص كنيم. چرا كه دقيقا پاسخ شما به مشكلات و پيشامد‌هاي سخت و دشوار است كه مسير اصلي زندگي شما را هموار يا ناهموار مي‌كند. آيا دراين گونه موارد واقعا مثبت برخورد مي‌كنيد؟...يعني، برمبناي ديدگاه، شناخت و احساس خودتان تصميم مي‌گيريد يا تحت تاثيرمنفي‌بافي‌هاي ديگران.


واقعيت اين است كه گاهي اوقات آن قدر امواج منفي به سوي شما روان مي‌شود كه تا براي برخورد مناسب به خود بياييد، متاسفانه فرصت از دست رفته است. امواج منفي برخي تجربيات و خاطرات تلخ با يك دنيا فرمان‌ها و حكم هاي خانوادگي و فاميلي و ...


امان از وقتي كه ما روي غلتك نيستيم و حوادث غيرمترقبه رخ نشان مي‌دهند و ديگران ظاهرا دلسوزانه ولي درعمل، بس ناجوانمردانه درروند تصميم‌گيري شما، تاثيرگذاري به شدت منفي و ذهنيت‌گرا دارند. ذهنيت‌هايي كه شايد سال‌ها درمغز آنها رسوب‌كرده و فاسد‌شده است و نبايد به آنها هيچ‌گونه توجهي شود؛ اما شرايط بد روحي شما به گونه اي است كه به اين نوع ذهنيت‌ها اجازه خودنمايي مي‌دهيد. نكته دقيقا همين جا‌ست... جايي كه شيپوربيدارباش مي‌نوازد...


از اين رو، به نظر مي‌رسد براي اجتناب از اين گونه موارد، قبل از هر چيز بايد به طور مرتب مراقب وضع روحي- جسمي خود باشيم كه در وضعيت تعادل باشد و اگر اوضاع نابسامان است فوري فكري برايش بكنيم.


تجربه به كرات نشان داده حتي براي لحظه‌اي هم نبايد خودمان را رها كنيم. رها‌سازي همان و در گرداب تشويش‌ها و مسئله سازي‌هاي ديگران افتادن هم، همان! اين نوع گرداب‌ها از آنهايي ‌است كه وقتي درآن افتادي، در واقع گرفتار مرداب شده‌اي كه خلاصي از آن به ندرت امكان‌پذير است. يعني گرفتارجايي شده‌اي كه توانمندي‌هاي تو نمودي ندارد؛ اينكه اين همه خواستي فقط خودت باشي... اما حالا مي‌بيني، عكس آن شده، مثل اينكه اين هم شعاري بيش نبوده است.

چون اثري از "تو" نيست. همه‌اش، همان موج‌هاي منفي است كه جذب كرده‌اي و به طور طبيعي فرجامي منفي نيز خواهد داشت كه چاره‌اي جز پذيرش آن نداري... هر چند خيلي تلخ و گزنده باشد..

اما اي كاش ياد بگيريم و تلاش كنيم علاج واقعه را به قبل از وقوع آن موكول كنيم. يعني از خودمان و تعادل روحي- جسمي كه بايد درآن شكل دهيم، غفلت نكنيم و بپذيريم زماني مي‌توانيم فقط متكي بر تصميم‌هاي خود باشيم كه زمينه مناسبي براي جذب موج‌هاي منفي اطراف‌مان نداشته باشيم