براي آنها كه دلشوره دارند
جام جم آنلاين: تدريس، حرفهاي هيجانانگيز است و به شما فرصت ميدهد تا موضوعات مورد علاقه خود را دنبال كنيد، به آموزش دانشآموزان كمك كنيد تا موفق شوند، رشد كنند و از كار گروهي لذت ببرند. با وجود اين، حرفهاي دشوار و پرزحمت است و تمام معلمان گاهي استرس ناشي از كار را تجربه ميكنند بنابراين لازم است همه معلمان در مرحله اول، راهبردهايي فرا بگيرند كه استرس ناشي از كار را به حداقل برسانند و در درجه بعد به استرس ايجاد شده بپردازند.
شايد نكته بسيار مهمي كه ابتداي كار بايد به آن اشاره كنيم اين است كه استرس پديدهاي است كه تمام معلمان برخي اوقات آن را تجربه ميكنند. در واقع تصور اين كه يك فرد بتواند كاري بدون تحمل استرس انجام دهد، امكان ندارد.
در هر شغلي، استرس خفيف و گاه شديد وجود دارد كه به ما كمك ميكند با چالشهاي پيشآمده، مصممتر روبهرو شويم.
در واقع خشنودي بيشتر افراد از انجام دادن كارهاي سخت، به دليل موفقيت در غلبه كردن بر مشكلاتي است كه با آنها مواجه ميشوند. حتي بعضي افراد معتقدند چنين چالشهايي نوعي سرمستي در آنان به وجود ميآورد. تجربه استرس ناشي از كار، هم طبيعي و هم حاكي از تندرستي است.
اگر شما كارآموز هستيد يا بتازگي واجد شرايط تدريس شدهايد، بسياري چيزها آنقدر برايتان تازگي دارد كه گاه به راحتي هر گونه استرسي را به عنوان بخشي از كارتان ميپذيريد. با وجود اين با صرف كمي وقت و تجزيه و تحليل ميتوانيد از اين فشار بكاهيد و متوجه خواهيد شد كه كيفيت تدريس شما هم رشد كرده است.
مهارتها صرفا بخشي از مجموعه مهارتهايي هستند كه تمام معلمان بايد آنها را فرا بگيرند و حفظ كنند.
آثار تخريبي استرس شديد در تدريس
استرس شديد ميتواند عواقب شومي در تدريس به بار آورد. استرس شديد، روحيه معلم را ضعيف ميكند و توانايي او را در انتقال اشتياق كه به تدريس دارد، كاهش ميدهد. استرس معلم ميتواند به 2 طريق اساسي از كيفيت تدريس او بكاهد. اول اين كه اگر شما مدتي طولاني حرفه تدريس را استرسزا بيابيد، ممكن است رضايت شما از اشتغال در اين حرفه كاهش يابد و اين مساله موجب دلسردي شما شود.
دوم اين كه استرس شديد ممكن است از كيفيت تعامل شما با دانشآموزان در كلاس بكاهد. تدريس ثمربخش، به جو مثبت كلاس بويژه به رابطه دوستانه شما با دانشآموزان كه با حمايت و تشويق از كلاسهاي آنان همراه باشد، بستگي زيادي دارد.
استرس شديد، آن روح بخشندگي را كه مستلزم ايجاد جو مثبت در كلاس است از ميان ميبرد و ممكن است شما نسبت به مشكلات و گرفتاريها با بدخلقي يا حتي خيلي بدتر به روش خصمانه عكسالعمل نشان دهيد.
مساله مهم و نگرانكننده ديگر كه به استرس شديد ربط دارد، پايداري طولانيمدت آن است كه امكان دارد موجب اختلال در سلامت فرد شود؛ همچنين بسياري از دانشجويان دوره كارشناسي، استرس ناشي از كار را يكي از دلايل بيعلاقگي معلمان به كار تدريس گزارش كردهاند. مويد اين موضوع، بازنشستگي زودهنگام معلمان باتجربه است.
منابع شايع استرس
از نتايج حاصل از بررسيهاي زيادكه درباره استرس معلم انجام شده، همواره 10 حيطه به عنوان پربسامدترين منبع استرس مشخص شدهاند كه معلمان آنها را گزارش كردهاند.
- تدريس به دانشآموزاني كه فاقد انگيزه هستند
- حفظ نظم
- فشار زماني و كار زياد
- مدارا با تغيير
- ارزشيابي شدن توسط ديگران
- ارتباط با همكاران
- عزت نفس و موقعيت فردي
- سرپرستي و مديريت
- تعارض نقش و ابهام
- شرايط كاري بد.
پژوهشي كه توسط لارنس، يانگ و استيد در مدارس دوره متوسطه انگلستان انجام شد، حاكي از آن است كه رفتارهاي دانشآموزاني كه موجب اختلال در كار معلم ميشوند، زمينهساز استرس و فشار رواني در معلمان ميشود.
اين رفتارها شامل مواردي چون تاخير عمدي دير آمدن به كلاس، ايجاد اختلال هنگام تدريس، بددهني، امتناع از همكاري، حرف زدن و خودداري از پذيرش دستورات مشروع معلم است.
مك مانوس، ديگر رفتارهاي دانشآموزان را كه در معلمان فشار رواني ايجاد ميكند، شامل دير رسيدن به كلاس، كتككاري با ديگر دانشآموزان، تقاضاي مكرر براي رفتن به دستشويي، فرار از درس، سرپيچي از تكاليف، تهديد كردن معلم، فحش دادن به دانشآموزان و ... ميداند.
كالبرگ از پژوهش خود روي 36 نفر از معلمان سوئدي دريافت كه وسعت مدرسه و فضاي فيزيكي آن رابطه بسيار زيادي با سلامت رواني معلمان دارد.
يكي از مسائل مهم ديگري كه معلمان درگير آن هستند، بعد مسافت رفت و برگشت به مدرسه است كه در طول روز باعث اتلاف وقت آنها ميشود و همواره دغدغه خاطر دارند كه آيا به موقع خواهند رسيد يا بايد منتظر برخورد مدير باشند.
برات در پژوهشي به اين نتيجه رسيد كه معلمان دانشآموزاني كه داراي محروميت مالي بيشتري هستند، فشار رواني بيشتري را نسبت به معلمان دانشآموزان مرفه تحمل ميكنند.
يك منبع جالب توجه ديگر استرس، مربوط به داشتن شغل دوم در معلمان بوده است. عقيده بر اين است معلماني كه تدريس اضافي يا شغلهاي دوم وسوم دارند، در برابر استرس شغلي آسيبپذيرتر هستند يا ميزان نشانههاي استرس در آنها بيشتر است؛ بنابراين اين منبع استرس مهم است و نياز به پژوهشهاي بيشتري دارد.
جام جم آنلاين: تدريس، حرفهاي هيجانانگيز است و به شما فرصت ميدهد تا موضوعات مورد علاقه خود را دنبال كنيد، به آموزش دانشآموزان كمك كنيد تا موفق شوند، رشد كنند و از كار گروهي لذت ببرند. با وجود اين، حرفهاي دشوار و پرزحمت است و تمام معلمان گاهي استرس ناشي از كار را تجربه ميكنند بنابراين لازم است همه معلمان در مرحله اول، راهبردهايي فرا بگيرند كه استرس ناشي از كار را به حداقل برسانند و در درجه بعد به استرس ايجاد شده بپردازند.
شايد نكته بسيار مهمي كه ابتداي كار بايد به آن اشاره كنيم اين است كه استرس پديدهاي است كه تمام معلمان برخي اوقات آن را تجربه ميكنند. در واقع تصور اين كه يك فرد بتواند كاري بدون تحمل استرس انجام دهد، امكان ندارد.
در هر شغلي، استرس خفيف و گاه شديد وجود دارد كه به ما كمك ميكند با چالشهاي پيشآمده، مصممتر روبهرو شويم.
در واقع خشنودي بيشتر افراد از انجام دادن كارهاي سخت، به دليل موفقيت در غلبه كردن بر مشكلاتي است كه با آنها مواجه ميشوند. حتي بعضي افراد معتقدند چنين چالشهايي نوعي سرمستي در آنان به وجود ميآورد. تجربه استرس ناشي از كار، هم طبيعي و هم حاكي از تندرستي است.
اگر شما كارآموز هستيد يا بتازگي واجد شرايط تدريس شدهايد، بسياري چيزها آنقدر برايتان تازگي دارد كه گاه به راحتي هر گونه استرسي را به عنوان بخشي از كارتان ميپذيريد. با وجود اين با صرف كمي وقت و تجزيه و تحليل ميتوانيد از اين فشار بكاهيد و متوجه خواهيد شد كه كيفيت تدريس شما هم رشد كرده است.
مهارتها صرفا بخشي از مجموعه مهارتهايي هستند كه تمام معلمان بايد آنها را فرا بگيرند و حفظ كنند.
آثار تخريبي استرس شديد در تدريس
استرس شديد ميتواند عواقب شومي در تدريس به بار آورد. استرس شديد، روحيه معلم را ضعيف ميكند و توانايي او را در انتقال اشتياق كه به تدريس دارد، كاهش ميدهد. استرس معلم ميتواند به 2 طريق اساسي از كيفيت تدريس او بكاهد. اول اين كه اگر شما مدتي طولاني حرفه تدريس را استرسزا بيابيد، ممكن است رضايت شما از اشتغال در اين حرفه كاهش يابد و اين مساله موجب دلسردي شما شود.
دوم اين كه استرس شديد ممكن است از كيفيت تعامل شما با دانشآموزان در كلاس بكاهد. تدريس ثمربخش، به جو مثبت كلاس بويژه به رابطه دوستانه شما با دانشآموزان كه با حمايت و تشويق از كلاسهاي آنان همراه باشد، بستگي زيادي دارد.
استرس شديد، آن روح بخشندگي را كه مستلزم ايجاد جو مثبت در كلاس است از ميان ميبرد و ممكن است شما نسبت به مشكلات و گرفتاريها با بدخلقي يا حتي خيلي بدتر به روش خصمانه عكسالعمل نشان دهيد.
مساله مهم و نگرانكننده ديگر كه به استرس شديد ربط دارد، پايداري طولانيمدت آن است كه امكان دارد موجب اختلال در سلامت فرد شود؛ همچنين بسياري از دانشجويان دوره كارشناسي، استرس ناشي از كار را يكي از دلايل بيعلاقگي معلمان به كار تدريس گزارش كردهاند. مويد اين موضوع، بازنشستگي زودهنگام معلمان باتجربه است.
منابع شايع استرس
از نتايج حاصل از بررسيهاي زيادكه درباره استرس معلم انجام شده، همواره 10 حيطه به عنوان پربسامدترين منبع استرس مشخص شدهاند كه معلمان آنها را گزارش كردهاند.
- تدريس به دانشآموزاني كه فاقد انگيزه هستند
- حفظ نظم
- فشار زماني و كار زياد
- مدارا با تغيير
- ارزشيابي شدن توسط ديگران
- ارتباط با همكاران
- عزت نفس و موقعيت فردي
- سرپرستي و مديريت
- تعارض نقش و ابهام
- شرايط كاري بد.
پژوهشي كه توسط لارنس، يانگ و استيد در مدارس دوره متوسطه انگلستان انجام شد، حاكي از آن است كه رفتارهاي دانشآموزاني كه موجب اختلال در كار معلم ميشوند، زمينهساز استرس و فشار رواني در معلمان ميشود.
اين رفتارها شامل مواردي چون تاخير عمدي دير آمدن به كلاس، ايجاد اختلال هنگام تدريس، بددهني، امتناع از همكاري، حرف زدن و خودداري از پذيرش دستورات مشروع معلم است.
مك مانوس، ديگر رفتارهاي دانشآموزان را كه در معلمان فشار رواني ايجاد ميكند، شامل دير رسيدن به كلاس، كتككاري با ديگر دانشآموزان، تقاضاي مكرر براي رفتن به دستشويي، فرار از درس، سرپيچي از تكاليف، تهديد كردن معلم، فحش دادن به دانشآموزان و ... ميداند.
كالبرگ از پژوهش خود روي 36 نفر از معلمان سوئدي دريافت كه وسعت مدرسه و فضاي فيزيكي آن رابطه بسيار زيادي با سلامت رواني معلمان دارد.
يكي از مسائل مهم ديگري كه معلمان درگير آن هستند، بعد مسافت رفت و برگشت به مدرسه است كه در طول روز باعث اتلاف وقت آنها ميشود و همواره دغدغه خاطر دارند كه آيا به موقع خواهند رسيد يا بايد منتظر برخورد مدير باشند.
برات در پژوهشي به اين نتيجه رسيد كه معلمان دانشآموزاني كه داراي محروميت مالي بيشتري هستند، فشار رواني بيشتري را نسبت به معلمان دانشآموزان مرفه تحمل ميكنند.
يك منبع جالب توجه ديگر استرس، مربوط به داشتن شغل دوم در معلمان بوده است. عقيده بر اين است معلماني كه تدريس اضافي يا شغلهاي دوم وسوم دارند، در برابر استرس شغلي آسيبپذيرتر هستند يا ميزان نشانههاي استرس در آنها بيشتر است؛ بنابراين اين منبع استرس مهم است و نياز به پژوهشهاي بيشتري دارد.