همیشه از قدیم الایام گفتن، یا یه کاری رو نکن، یا اگر انجامش می دی تمام و کمال باشه! قدیمی ها چیزای دیگه ای هم می گن مثلاً « در دیزی بازه، حیای گربه کجا رفته» یا « آب ندیده، وگرنه شناگر ماهریه!»
قصدم از بیرون کشیدن اجداد و پیشینیان از زیر خاک، این نبود که استعدادم رو در استفاده از ضرب المثل ها بگم! نخیر! موضوعی باعث شد با گریه و زاری آویزان دامن اجداد خدا بیامرزمون بشم!
از آنجایی که اعتباری به نمره های پایان ترم که با درس خوندن شب امتحان بدست میاد، نیست، من هم بی خبر و غفلت زده، توی کلاس با اون جمعیت، خودم رو کردم نخود آش و از دهنم در رفت که « استاد! ما هم کنفرانس می دیم!» استاد هم بی خبر تر از ما موضوع رو مشخص کرد: « قمار و چرخه ی اقتصادی»
من هم خوشحال که آخ جون 4نمره از استاد می گیرم! دست بردم به رایانه ی شریف و user name، password رو زدم و صلواتی به روح بلند موسسان Google فرستادم که با امکانات عالی، تمام دانشجویان رو در امر پاس کردن درس ها یاری می کنن...
نمی دونم چی شد که یکهو چشمام به جای سیاهی، سفیدی رفت! هرچی می زدم « قمار»، صفحه ی سفید و خوشگلی پیش روم باز می شد که « کاربر جان! از search کردن این کلمه خجالت بکش! فیلتره!» من هم مثل شما اول هرهر خندیدم! بعد که چندین و چند بار با پس و پیش کردن حروف و کم و زیاد کردن کلمه ها به قمار، باز هم نتیجه ای نگرفتم، اول تعجب کردم بعد هم گریه!
اول به خودم مشکوک شدم، که: بچه! خجالت نمی کشی این کلمه ی قبیح و نادرست رو search کردی! بعد فهمیدم این کلمه همچین بد هم نیست... همین شد که به یکی از دوستان ناباب زنگ زدم و اون هم کلی به ریشم خندید... بماند که به چه طریقی فیلتر شکن به دست من رسید....
بعد از بدست آوردن فیلتر شکن با چشمهای از حدقه درآمده فهمیدم، قمار هم به اون بدی ها که می گن نیست! کلی پول توشه... اصلاً فهمیدم که استاد از قصد این موضوع رو انتخاب کرده که من رو به سمت کسب و کار بکشاند...
حالا که این گوشه ی سرد و تاریک افتادم، دیگه گفتن خیلی چیزا مهم نیست... پس کی به کیه... می گم! دراینجا بد نیست دو ضرب المثلی که بالا آووردم رو دوباره بگم : در دیزی، شناگر ماهر! سرتون رو درد نیارم، به دنبال تحقیق قمار به شبکه های گلد کوییست رسیدم و ... خوب الان زندانم!
حالا الان سوالی ذهنم رو مشغول کرده از اون دست سوالای اول مرغ بود یا تخم مرغ.
اول جوگیری بود یا فیلتر؟
قصدم از بیرون کشیدن اجداد و پیشینیان از زیر خاک، این نبود که استعدادم رو در استفاده از ضرب المثل ها بگم! نخیر! موضوعی باعث شد با گریه و زاری آویزان دامن اجداد خدا بیامرزمون بشم!
از آنجایی که اعتباری به نمره های پایان ترم که با درس خوندن شب امتحان بدست میاد، نیست، من هم بی خبر و غفلت زده، توی کلاس با اون جمعیت، خودم رو کردم نخود آش و از دهنم در رفت که « استاد! ما هم کنفرانس می دیم!» استاد هم بی خبر تر از ما موضوع رو مشخص کرد: « قمار و چرخه ی اقتصادی»
من هم خوشحال که آخ جون 4نمره از استاد می گیرم! دست بردم به رایانه ی شریف و user name، password رو زدم و صلواتی به روح بلند موسسان Google فرستادم که با امکانات عالی، تمام دانشجویان رو در امر پاس کردن درس ها یاری می کنن...
نمی دونم چی شد که یکهو چشمام به جای سیاهی، سفیدی رفت! هرچی می زدم « قمار»، صفحه ی سفید و خوشگلی پیش روم باز می شد که « کاربر جان! از search کردن این کلمه خجالت بکش! فیلتره!» من هم مثل شما اول هرهر خندیدم! بعد که چندین و چند بار با پس و پیش کردن حروف و کم و زیاد کردن کلمه ها به قمار، باز هم نتیجه ای نگرفتم، اول تعجب کردم بعد هم گریه!
اول به خودم مشکوک شدم، که: بچه! خجالت نمی کشی این کلمه ی قبیح و نادرست رو search کردی! بعد فهمیدم این کلمه همچین بد هم نیست... همین شد که به یکی از دوستان ناباب زنگ زدم و اون هم کلی به ریشم خندید... بماند که به چه طریقی فیلتر شکن به دست من رسید....
بعد از بدست آوردن فیلتر شکن با چشمهای از حدقه درآمده فهمیدم، قمار هم به اون بدی ها که می گن نیست! کلی پول توشه... اصلاً فهمیدم که استاد از قصد این موضوع رو انتخاب کرده که من رو به سمت کسب و کار بکشاند...
حالا که این گوشه ی سرد و تاریک افتادم، دیگه گفتن خیلی چیزا مهم نیست... پس کی به کیه... می گم! دراینجا بد نیست دو ضرب المثلی که بالا آووردم رو دوباره بگم : در دیزی، شناگر ماهر! سرتون رو درد نیارم، به دنبال تحقیق قمار به شبکه های گلد کوییست رسیدم و ... خوب الان زندانم!
حالا الان سوالی ذهنم رو مشغول کرده از اون دست سوالای اول مرغ بود یا تخم مرغ.
اول جوگیری بود یا فیلتر؟
