برای غربت من تا همیشه گریه کنید
به شیشه بازی این داغ پیشه گریه کنید
شما که از سفر دل شکسته می آیید
دلم شکسته ترین است؛ شیشه گریه کنید
نسیم سوخته ام " در غروب بی مهری
برای سبز شدن ؛ تا به ریشه گریه کنید
بیا که گریه فرهاد و خنده ی شیرین
به چشم کوه گل زخم تیشه گریه کنید
نگاه تشنه ام آبشخور غزالان شد
به پای پیری این شیر بیشه گریه کنید
در این هوای نفس گیر و برگ ریز خزان
درخت مرده به بالین ریشه گریه کنید
حکایت من و دل در بیان نمیگنجد
برای غربت من تا همیشه گریه کنید
(نصرالله مردانی)
به شیشه بازی این داغ پیشه گریه کنید
شما که از سفر دل شکسته می آیید
دلم شکسته ترین است؛ شیشه گریه کنید
نسیم سوخته ام " در غروب بی مهری
برای سبز شدن ؛ تا به ریشه گریه کنید
بیا که گریه فرهاد و خنده ی شیرین
به چشم کوه گل زخم تیشه گریه کنید
نگاه تشنه ام آبشخور غزالان شد
به پای پیری این شیر بیشه گریه کنید
در این هوای نفس گیر و برگ ریز خزان
درخت مرده به بالین ریشه گریه کنید
حکایت من و دل در بیان نمیگنجد
برای غربت من تا همیشه گریه کنید
(نصرالله مردانی)