امروز دو روز است که منتظر آمدنت هستم . امشب بالاخره می ایی . آمدیم استقبال تا از ورودت گل بچینیم . وقتی از پله هاآمدی پایین در نگاهت ازدست دادگی را دیدم . چقدر خسته و تنها . با آن همه حرف ، هیچ برای گفتن نداری.
سلام فریدهء ناز! آمدن را پای رفتاری باید و توانی که تواش بدان خواهی بخشید. بیا عزیزم بخوان تا بار ها بیایم. [You must be registered and logged in to see this link.]