شبی از شبها
تو مرا گفتی:
((شب باش!))
من که شب بودم و ،
شب هستم و ،
شب خواهم بود؛
شب شب گشتم
به امیدی که تو فانوس نظرگاه شب من باشی.
تو مرا گفتی:
((شب باش!))
من که شب بودم و ،
شب هستم و ،
شب خواهم بود؛
شب شب گشتم
به امیدی که تو فانوس نظرگاه شب من باشی.