- مامان! اونو می‌خوام. اون عروسکه که از همشون قشنگتره.
- دخترم، بیا بریم فردا برات می‌خرم.
- فردا حتما می‌خری مامان؟
- مادر هیچ نگفت؛ دست دختر را فشرد و بغض گلویش را فرو برد و به راه افتاد.