در دل سياه شب،
هر ستاره اي كه سر مي زند اوست
چشمك هر ستاره اي،
نگاه دوزدانه ي اوست كه مرا پيغام مي دهد،
كه در زمين تنها نيستي،
كه مرا غروب نيست،
كه مرا با تو جدايي نيست،
مرا بي تو سرنوشتي نيست، سرگذشتي نيست.
هر ستاره اي مرا مژده اي است كه او هست،كه اوست.
كه او خورشيد بي غروب من است.
كه او وصال بي فراق من است.
طعم هر طعامم اوست.
شهد هر شرابم اوست.
قطره ي هر شبنمي اشك اوست.
آسمان،پرتوي ازسر اوست.
جان من تشنه ي نوش دهنش.
(دكتر علي شريعتي)
هر ستاره اي كه سر مي زند اوست
چشمك هر ستاره اي،
نگاه دوزدانه ي اوست كه مرا پيغام مي دهد،
كه در زمين تنها نيستي،
كه مرا غروب نيست،
كه مرا با تو جدايي نيست،
مرا بي تو سرنوشتي نيست، سرگذشتي نيست.
هر ستاره اي مرا مژده اي است كه او هست،كه اوست.
كه او خورشيد بي غروب من است.
كه او وصال بي فراق من است.
طعم هر طعامم اوست.
شهد هر شرابم اوست.
قطره ي هر شبنمي اشك اوست.
آسمان،پرتوي ازسر اوست.
جان من تشنه ي نوش دهنش.
(دكتر علي شريعتي)