در ادبیات مربوط به دولت رانتیر، این دولت معمولا اینگونه معرفی شده که دارای یک شیوهی خاص سیاست و حکومت است. این شیوهی خاص سیاست و حکومت که ما آن را رانتریسم مینامیم، دارای دو مشخصهی عمده است؛ اول این که رانت توسط نخبگان حاکم کنترل میشود و دوم این که نخبگان حاکم از این رانت برای جلب همکاری و کنترل جامعه استفاده میكنند تا در نتیجه ثبات سیاسی دولت را حفظ کنند. بنابراین ادبیات مربوط به دولت رانتیر چنین تصور میكند که سیاست و حکومت در تمام دولتهای رانتیر در چارچوب مدل رانتریسم قرار میگیرد؛ به عبارت دیگر، رانتریسم به عنوان جزء داخلی رفتار دولت رانتیر متصور میشود. در ادبیات مربوط به دولت رانتیر، سه تاثیر عمده در نظر گرفته شده است که عبارتند از: تاثیر روی خود دولت، تاثیر روی رابطه دولت و جامعه، تاثیر روی اقتصاد.
تاثیر روی دولت
تاثیر عمدهی مقادیر عظیم رانت روی دولت، زمانی قابل رؤیت است که دولت دریافت کننده مستقیم و تنها دریافت کننده رانت باشد. الگوی رانتریسم زمانی وجود دارد که رانت تحت کنترل نخبگان حاکم باشد. نخبگانی که بر اریکه قدرت تکیه زده و از قدرت انحصاری در تصمیمگیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری در تصمیمگیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری به دو علت به وجود میآید؛ یکی اینکه دسترسی دولت رانتیر به مقادیر عظیم رانت موجب تقویت استقلال آن از جامعه است. این استقلال به نوبهی خود باعث میشود تا دولت قدرت انحصاری کسب کرده و در اتخاذ و اجرای سیاستهای خود مجبور به در نظر گرفتن منابع جامعه نباشد. دوم اینکه نخبگانی که رانت را در اختیار دارند، میتوانند از آن برای جلب همکاری دیگر گروهها و نخبگان در جامعه استفاده کنند و معمولا چنین کاری را انجام میدهند. بنابراین اولین تاثیر عمده رانت روی دولت این است که استقلال آن را از جامعه افزایش میدهد و دولت به علت دارا بودن قدرت انحصاری در استفاده از رانت، از آن برای حفظ و تداوم قدرت انحصاری خود استفاده میكنند. تاثیر دوم رانت روی دولت این است که به واسطه وجود رانت، توانایی و کار ویژه استخراجی و دوبارهی توزیعی دولت تضعیف میشود. بر خلاف اکثر دولتها که مجبور به اخذ مالیات از جامعه و صنایع خود هستند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. دولت رانتیر نیاز واقعی به اخذ مالیات ندارد؛ زیرا قسمت اعظم درآمد آن را رانتهای خارجی تشکیل میدهد.
تاثیر روی روابط دولت و جامعه
رانتی که توسط دولت رانتیر دریافت میشود، به آن اجازه میدهد تا آن را در راستای کسب و حفظ مشروعیت خود به کار ببندد. دولت رانتیر برای کسب و حفظ مشروعیت میتوانند با مصرف رانت در راستای رفاه مردم و جلب همکاری نخبگان و گروههای غیرحاکم توسط دولت رانتیر اغلب شکل پاتریمونیالیستی به خود بگیرد. به عبارت دیگر، ارتباطات خانوادگی و فامیلی بهطور آشکار مورد استفاده قرار میگیرند تا افراد مورد نظر دولت رانتیر مورد حمایت واقع شوند. این حمایت میتواند به شکل اعطای مشاغل عالیرتبه، قراردادهای نان و آبدار، وامهای بدون بهره و دیگر مواهب و مزایا باشد. استراتژی کلی گروه حاکم این است که قسمتی از ثروت هنگفتی را که از رانت به دست آوردهاند، میان جامعه توزیع کند. این رانت در راستای رفاه عمومی جامعه مصرف میشود. تاثیر رانت روی روابط دولت – جامعه همچنین در عرصه بوروکراسی قابل ملاحظه میباشد. نهتنها در این راستا رشد حجم بوروکراسی و سازمان اداری دولت رانتیر را میتوان بهعنوان یک تاثیر رانت روی روابط دولت – جامعه دانست، بلکه توسعه و گسترش بوروکراسی را نیز میتوان بهعنوان وسیلهای قلمداد کرد که دولت رانتیر توسط آن هم رانت را بهطور موثری میان جامعه توزیع میکند و هم یک منبع گسترده برای اشتغال گروههای مختلف جامعه باشد. همزمان و شاید مهمتر اینکه یک بوروکراسی گسترده، به معنای فراهم بودن مناصب متعدد است که دولت میتواند برای جلب حمایت اعضای گروههای مختلف از آن استفاده كند.
تاثیر روی اقتصاد
رانت باعث میشود تا در کشور یک نوع روحیه رانتی حاکم شود. ویژگی عمده روحیه رانتی این است که در گزاره «کار و کوشش علت ثروتمند شدن است»، خدشه به وجود میآید. به عبارت دیگر، در اقتصاد رانتی کار و فعالیت شدید اقتصادی علت ثروتمند شدن نیست، بلکه شانس و تصادف است که ثروت میآفریند. این روحیه رانتی بهطور خودکار به پدیدهای منجر میشود که چاتلوس آن را «اقتصاد چرخشی» نامیده است. وی این اصطلاح را در مقابل اصطلاح «اقتصاد تولیدی» بهکار میبرد. دولت رانتیر برای ارضای تقاضاهای فزاینده جامعه تازه ثروتمند شده (نوکیسه) اقدام به واردات زیاد بهویژه کالاهای لوکس و مواد غذایی میكند و در نتیجه وابستگی دولت به این واردات زیاد میشود. علاوه بر این، در دسترس بودن کالاهای وارداتی خارجی که معمولا ارزان و با کیفیت مرغوب هستند، ضربه مهلکی بر فعالیتهای تولیدی داخلی وارد میسازد. یکی از تاثیراتی که محققان به بررسی آن پرداختهاند، تمایل دولتهای رانتیر برای گسترش تولیدات داخلی و در نتیجه کاهش وابستگی به رانت خارجی است.
تاثیر روی دولت
تاثیر عمدهی مقادیر عظیم رانت روی دولت، زمانی قابل رؤیت است که دولت دریافت کننده مستقیم و تنها دریافت کننده رانت باشد. الگوی رانتریسم زمانی وجود دارد که رانت تحت کنترل نخبگان حاکم باشد. نخبگانی که بر اریکه قدرت تکیه زده و از قدرت انحصاری در تصمیمگیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری در تصمیمگیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری به دو علت به وجود میآید؛ یکی اینکه دسترسی دولت رانتیر به مقادیر عظیم رانت موجب تقویت استقلال آن از جامعه است. این استقلال به نوبهی خود باعث میشود تا دولت قدرت انحصاری کسب کرده و در اتخاذ و اجرای سیاستهای خود مجبور به در نظر گرفتن منابع جامعه نباشد. دوم اینکه نخبگانی که رانت را در اختیار دارند، میتوانند از آن برای جلب همکاری دیگر گروهها و نخبگان در جامعه استفاده کنند و معمولا چنین کاری را انجام میدهند. بنابراین اولین تاثیر عمده رانت روی دولت این است که استقلال آن را از جامعه افزایش میدهد و دولت به علت دارا بودن قدرت انحصاری در استفاده از رانت، از آن برای حفظ و تداوم قدرت انحصاری خود استفاده میكنند. تاثیر دوم رانت روی دولت این است که به واسطه وجود رانت، توانایی و کار ویژه استخراجی و دوبارهی توزیعی دولت تضعیف میشود. بر خلاف اکثر دولتها که مجبور به اخذ مالیات از جامعه و صنایع خود هستند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. دولت رانتیر نیاز واقعی به اخذ مالیات ندارد؛ زیرا قسمت اعظم درآمد آن را رانتهای خارجی تشکیل میدهد.
تاثیر روی روابط دولت و جامعه
رانتی که توسط دولت رانتیر دریافت میشود، به آن اجازه میدهد تا آن را در راستای کسب و حفظ مشروعیت خود به کار ببندد. دولت رانتیر برای کسب و حفظ مشروعیت میتوانند با مصرف رانت در راستای رفاه مردم و جلب همکاری نخبگان و گروههای غیرحاکم توسط دولت رانتیر اغلب شکل پاتریمونیالیستی به خود بگیرد. به عبارت دیگر، ارتباطات خانوادگی و فامیلی بهطور آشکار مورد استفاده قرار میگیرند تا افراد مورد نظر دولت رانتیر مورد حمایت واقع شوند. این حمایت میتواند به شکل اعطای مشاغل عالیرتبه، قراردادهای نان و آبدار، وامهای بدون بهره و دیگر مواهب و مزایا باشد. استراتژی کلی گروه حاکم این است که قسمتی از ثروت هنگفتی را که از رانت به دست آوردهاند، میان جامعه توزیع کند. این رانت در راستای رفاه عمومی جامعه مصرف میشود. تاثیر رانت روی روابط دولت – جامعه همچنین در عرصه بوروکراسی قابل ملاحظه میباشد. نهتنها در این راستا رشد حجم بوروکراسی و سازمان اداری دولت رانتیر را میتوان بهعنوان یک تاثیر رانت روی روابط دولت – جامعه دانست، بلکه توسعه و گسترش بوروکراسی را نیز میتوان بهعنوان وسیلهای قلمداد کرد که دولت رانتیر توسط آن هم رانت را بهطور موثری میان جامعه توزیع میکند و هم یک منبع گسترده برای اشتغال گروههای مختلف جامعه باشد. همزمان و شاید مهمتر اینکه یک بوروکراسی گسترده، به معنای فراهم بودن مناصب متعدد است که دولت میتواند برای جلب حمایت اعضای گروههای مختلف از آن استفاده كند.
تاثیر روی اقتصاد
رانت باعث میشود تا در کشور یک نوع روحیه رانتی حاکم شود. ویژگی عمده روحیه رانتی این است که در گزاره «کار و کوشش علت ثروتمند شدن است»، خدشه به وجود میآید. به عبارت دیگر، در اقتصاد رانتی کار و فعالیت شدید اقتصادی علت ثروتمند شدن نیست، بلکه شانس و تصادف است که ثروت میآفریند. این روحیه رانتی بهطور خودکار به پدیدهای منجر میشود که چاتلوس آن را «اقتصاد چرخشی» نامیده است. وی این اصطلاح را در مقابل اصطلاح «اقتصاد تولیدی» بهکار میبرد. دولت رانتیر برای ارضای تقاضاهای فزاینده جامعه تازه ثروتمند شده (نوکیسه) اقدام به واردات زیاد بهویژه کالاهای لوکس و مواد غذایی میكند و در نتیجه وابستگی دولت به این واردات زیاد میشود. علاوه بر این، در دسترس بودن کالاهای وارداتی خارجی که معمولا ارزان و با کیفیت مرغوب هستند، ضربه مهلکی بر فعالیتهای تولیدی داخلی وارد میسازد. یکی از تاثیراتی که محققان به بررسی آن پرداختهاند، تمایل دولتهای رانتیر برای گسترش تولیدات داخلی و در نتیجه کاهش وابستگی به رانت خارجی است.