کنارم مینشیند .خب چی دوست داری بخوری ؟
- چی داری ؟
منو را بدستم میدهد. طاعون - جنگ شکر در کوبا - چگونه با ذن ...
- ای بابا ، تو هم که همش توی سی سال پیش سیر میکنی ؟
- خب مذاقمون اینجوریه . رابینز میخوای برات بیارم ؟
- نه قربونت ، ظهر کافه پیانو داشتم رودل کردم.
- آخرش چی ؟
- همون بوف کور همیشگی رو بده، بغلش هم دوپر البعثه الاسلامیه بگذار.
چشم غلیظی گفت ، میانه ی راه ، نرفته برگشت که ، دوغ هم بیارم ؟
گفتم : نه همان چایی با لیموی تو ما را بس است.
غذا را که آورد کمی نگاهم کرد و گفت : خیلی وقتست که سری به ما نمیزنی ؟
چیه ، از من دلخوری ؟
-دلخور ؟ نمیدونم اسمش دلخوری است یانه .میدانی من و تو چطوری هستیم ؟
- چطوری ؟
- مثل یک گیتاریم ، تو روی سیم میزنی ، صدایش را من در می آورم .
- خب ؟
- خب دوست داری هر روز بنشینی روبروی آیینه با خودت غذا بخوری ؟
- نه
- پس جواب نیامدنهای من را دادی .[list=1][*]
- چی داری ؟
منو را بدستم میدهد. طاعون - جنگ شکر در کوبا - چگونه با ذن ...
- ای بابا ، تو هم که همش توی سی سال پیش سیر میکنی ؟
- خب مذاقمون اینجوریه . رابینز میخوای برات بیارم ؟
- نه قربونت ، ظهر کافه پیانو داشتم رودل کردم.
- آخرش چی ؟
- همون بوف کور همیشگی رو بده، بغلش هم دوپر البعثه الاسلامیه بگذار.
چشم غلیظی گفت ، میانه ی راه ، نرفته برگشت که ، دوغ هم بیارم ؟
گفتم : نه همان چایی با لیموی تو ما را بس است.
غذا را که آورد کمی نگاهم کرد و گفت : خیلی وقتست که سری به ما نمیزنی ؟
چیه ، از من دلخوری ؟
-دلخور ؟ نمیدونم اسمش دلخوری است یانه .میدانی من و تو چطوری هستیم ؟
- چطوری ؟
- مثل یک گیتاریم ، تو روی سیم میزنی ، صدایش را من در می آورم .
- خب ؟
- خب دوست داری هر روز بنشینی روبروی آیینه با خودت غذا بخوری ؟
- نه
- پس جواب نیامدنهای من را دادی .[list=1][*]