من با تمام غصه هام ، مردونه می خندم هنوز
نون میخرم ، آب میخرم ، می سازم و میگم بسوز
از راه راست ِ عاشقی ، با جیب خالی می گذرم
حک می کنم "اینجا نیا" روی تن چوب درم
کفش خودم پا می کنم ، هرچند که تنگ باشه برام
هرگز نمی خوام آدمی تا دید منو ، پاشه برام !
دنیا دو روز و یک نفس ، این جمله از معنا پره
بیست ساله معنا می کنم قلبی که حسرت می خوره
شاعر شدم شعری بگم ، چُرت می زنم پای قلم
وقتی شکست چُرتم نوشت: دیوونه ی تنها منم
بازم به آخر میرسم ، بی حرف ِ خوبی واسه تو
خوش شانس تویی که 6 شده هر بار که چرخید تاس تو
نون میخرم ، آب میخرم ، می سازم و میگم بسوز
از راه راست ِ عاشقی ، با جیب خالی می گذرم
حک می کنم "اینجا نیا" روی تن چوب درم
کفش خودم پا می کنم ، هرچند که تنگ باشه برام
هرگز نمی خوام آدمی تا دید منو ، پاشه برام !
دنیا دو روز و یک نفس ، این جمله از معنا پره
بیست ساله معنا می کنم قلبی که حسرت می خوره
شاعر شدم شعری بگم ، چُرت می زنم پای قلم
وقتی شکست چُرتم نوشت: دیوونه ی تنها منم
بازم به آخر میرسم ، بی حرف ِ خوبی واسه تو
خوش شانس تویی که 6 شده هر بار که چرخید تاس تو