هرگز از چشم دنی ، راه به هیچ راه مجوی
هر زبانی ، اندرون زاید خدایی در برون
طلیعه ی کلامم ؛ به تیزی شمشیر بران ، و به خصلت تیغ هراسان ! که بر لبه ی عقل و احساس راه می رود و
می داند ، یا از بام به زیر می افتد ، یا از جام به کام ! تفاوت نمی کند . زبان ؛ آن شمشیر است که دو لب دارد ، برنده و سوزناک ، که اگر بر دل فرود بیاید ، راه دل به گِل هموار می سازد . دون صفت ؛ فریبنده است و مکار . نه عشق او را ماندگاری ، نه صفاتش ! که هر گاه به توازن تمنایش و به گسترش امیالش تو را می کشاند آن گونه که خود نیز ندانی
هر زبانی ، اندرون زاید خدایی در برون
طلیعه ی کلامم ؛ به تیزی شمشیر بران ، و به خصلت تیغ هراسان ! که بر لبه ی عقل و احساس راه می رود و
می داند ، یا از بام به زیر می افتد ، یا از جام به کام ! تفاوت نمی کند . زبان ؛ آن شمشیر است که دو لب دارد ، برنده و سوزناک ، که اگر بر دل فرود بیاید ، راه دل به گِل هموار می سازد . دون صفت ؛ فریبنده است و مکار . نه عشق او را ماندگاری ، نه صفاتش ! که هر گاه به توازن تمنایش و به گسترش امیالش تو را می کشاند آن گونه که خود نیز ندانی