در برابر هر زن توانايي که خسته از صفت "ضعيف" است

مرد ضعيفي وجود دارد که از قدرت کاذب رنج ميبرد.

در برابر هر زني که خسته از صفت کاذب "حماقت" است

مردي وجود دارد که از پوشيدن نقاب "عاقل نمايي" رنج ميبرد.

در برابر هر زني که خسته از برچسب "احساساتي بودن" است

مردي وجود دارد که از "حق گريه کردن و حساس بودن" محروم بوده است.

در برابر هر زني که از دستمزدي که شايستگي اش را دارد محروم است

مردي وجود دارد که مسئوليت اقتصادي انسان ديگري را بالاجبار بدوش ميکشد.

در برابر هر زني که "اسرار مکانيکي ماشين" را نميداند

مردي وجود دارد که نميداند چگونه تخم مرغي را آب پز کند.

در برابر هر زني که براي آزادي اش قدم برميدارد

مردي وجود دارد که راه آزادي را باز مييابد.

* زندگي يعني لمس يک لاله بدون هوس کندن آن. بخشش آب به تشنه بدون هوس بستن آن.زندگي يعني لذت ديدن يک آهوي خسته بدون هوس کشتن آن


انتقال از وبلاگ دوست عزیز
فرشته خانم...