[You must be registered and logged in to see this image.]
نویسنده : محمد محمد علی
انتشارات : کاروان
278 صفحه
محمد علی در این کتاب به سرگذشت جمشید شاه، نخستین پادشاه هفت اقلیم گیتی و بنیان گذار قوم آریا پرداخته که خواهر و همسر جمشید (جمک) اون رو روایت می کند.
تهمورث دیوبند دارای دو جفت فرزند دو قلو می باشد. جمشید و جمک توامان هم و اردوک و اسپی تور توامان همند. جمشید و جمک عاشق هم هستند و بعد از تهمورث با هم زندگی نموده و جمشید پادشاه می شود و از آنجایی که اردوک رقیب عشقی جمک و تا حدودی بدطینت و بدجنس است توسط آنها به یمن تبعید می شود تا با مرداس یمنی که مردی نیکوست ازدواج کند حاصل این ازدواج ضحاک مار به دوش است.
جمشید بر طبق روایات بین 700 تا 1000 سال عمر می کند و خدمات زیادی برای قوم اریایی انجام می دهد.
بر طبق روایتی که در کتاب هست جمشید فرارمیکنه به زابل و در انجا با دختر زیبای کورنگ به نام پری چهر ازدواج کرده و صاحب پسری به نام طورک می شود که از اجداد رستم پهلوان است. او در این قلعه ساخت شراب را یاد می گیرد. بعد از آن به هند و سپس به چین می رود در انجا با دو چینی به نام لی جون و ماهنگ ازدواج می کند که از ماهنگ دختر پادشاه چین دارای دو فرزند به نام های همایون و هتوال می شود. همایون و هتوال با هم ازدواج کرده و ابتین فرزند آنهاست که ابتین پدر فریدون است و ...
جمله ای از کتاب :
"دیدن روی نیکو، روز را خجسته می کند چه مرد باشد چه زن"
نویسنده : محمد محمد علی
انتشارات : کاروان
278 صفحه
محمد علی در این کتاب به سرگذشت جمشید شاه، نخستین پادشاه هفت اقلیم گیتی و بنیان گذار قوم آریا پرداخته که خواهر و همسر جمشید (جمک) اون رو روایت می کند.
تهمورث دیوبند دارای دو جفت فرزند دو قلو می باشد. جمشید و جمک توامان هم و اردوک و اسپی تور توامان همند. جمشید و جمک عاشق هم هستند و بعد از تهمورث با هم زندگی نموده و جمشید پادشاه می شود و از آنجایی که اردوک رقیب عشقی جمک و تا حدودی بدطینت و بدجنس است توسط آنها به یمن تبعید می شود تا با مرداس یمنی که مردی نیکوست ازدواج کند حاصل این ازدواج ضحاک مار به دوش است.
جمشید بر طبق روایات بین 700 تا 1000 سال عمر می کند و خدمات زیادی برای قوم اریایی انجام می دهد.
بر طبق روایتی که در کتاب هست جمشید فرارمیکنه به زابل و در انجا با دختر زیبای کورنگ به نام پری چهر ازدواج کرده و صاحب پسری به نام طورک می شود که از اجداد رستم پهلوان است. او در این قلعه ساخت شراب را یاد می گیرد. بعد از آن به هند و سپس به چین می رود در انجا با دو چینی به نام لی جون و ماهنگ ازدواج می کند که از ماهنگ دختر پادشاه چین دارای دو فرزند به نام های همایون و هتوال می شود. همایون و هتوال با هم ازدواج کرده و ابتین فرزند آنهاست که ابتین پدر فریدون است و ...
جمله ای از کتاب :
"دیدن روی نیکو، روز را خجسته می کند چه مرد باشد چه زن"