Iran Forum
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.

Iran ForumLog in

Iran Forum helps you connect and share with the people in your life


descriptionخداشناسی آگوستین Emptyخداشناسی آگوستین

more_horiz
قبل از پرداختن به این مقوله ، اندکی در باره ی آگوستین سخن می گوییم . آگوستین در زمانی می زیست که تمایز بین فلسفه و الهیات کار بسیار دشواری بود. اما او هم در فلسفه و هم در الهیات ید طولایی داشت و از بزرگ ترین های عصر خویش در این زمینه ها به شمار می رفت. وی در سال 354 پس از میلاد مسیح در افریقای شمالی دیه به جهان گشود. او در کتاب معروفش به نام " اعترافات " می گوید : جوانی خود را در گمراهی گذرانده است ، اما خیلی زود به خود آمده و به آموختن فلسفه پرداخته است و آموزش های او عمدتا" ناظر بر آثار سیسرون و به شیوه ی سنت رواقیون بوده است . سی و ساله بود که پس از سال ها فلسفه آموختن ، ناگهان به آیین مسیحیت ایمان آورد. خود چنین می اندیشد که افلاطون و سپس فلوتین موجب گرویدن او به مسیحیت شده اند.آگوستین قدیس به سال 430 میلادی درگذشت. در باره ی اندیشه ی آگوستین سخن بسیار است و نمی توان در این مقال و فرصت مجمل به ریشه یابی اندیشه های وی پرداخت ، اما به حد اکتفاء و به اختصار در این مورد برای علاقه مندان و به ویژه اهالی دانش پژوه ایران فروم در این باره به بحث و موشکافی خواهیم پرداخت :
اندیشه ی آگوستین - اوگوستین - بین فلسفه باستان و مسیحیت ، بین فلسفه و مذهب ، و بین فلسفه و الهیات در نوسان است . از اینرو بحث و جدل مبرهن در این خصوص نیازمند تدقیق و تفحص و البته تامل فراوان است و ارزیابی ساده از اندیشه هایش نمی تواند بیانگر ژرفای دیدگاه ها و عقایدش باشد. از دیگر سو ، قدری به تعمق در مباحث فلسفی و منطقی و صغری کبری چیدن ها و موضوع و محمول کردن های معمول نیاز دارد. قطعا" مقالات پیچیده و مبهم و طولانی نیز از حوصله ی سنت های امروز ، خارج و خصوصا" در فرهنگ "فروم " ها نمی توان به صورت اکمل بدان ها پرداخت که ایده و روش این حقیر در غالب مباحث خصوصا" مباحث فلسفی و تاریخی چنین است :
اوگوستین نیز همانند سایر متفکران مسیحی ، رابطه ی عقل و ایمان را در محک آزمایش قرار می دهد و این مساله برایش از اهمیت به سزایی برخوردار است .بدین ترتیب ؛ عقل مقتضیات خودش را دارد و اعتبار آن نامحدود است . عقل این امکان را نمی دهد که ناگزیر شود در برابر حدو مرزی ، و یا به پیروی از دستوری ، دست از پرسیدن بردارد. عقل هرگز دچار ترس نمی شود، هرگز نمی تواند هیچ اقتداری - جز قدرت خود را تحمل کند- که اگر چنین کند خود را انکار کرده است . و اما ایمان ؛ ایمان متکی به وحی الهی است که برای فرد موءمن به حقیقت نزدیک تر است تا آن چه عقل می تواند بر او معلوم سازد، زیرا منشاء وحی خداست ، خدا خود سخن گفته ، خدایی که عقل را به ما داده است . پس نمی توان ایمان را تابع عقل دانست . از اینرو مساله رابطه ی عقل و ایمان با حدت و شدت بیشتری طرح می شود که ناشی از پذیرش مذهب متکی به وحی ، متکی به کلام الهی ، متکی به نظریه ای است که گرچه به زبان انسان گفته شده ، لیکن مستقیما" از سوی خدا نازل شده است .اما مسیحی با ایمانی مثل اوگوستین مساله را به این صورت مطرح نمی کند ، چرا که اگر این گونه مساله را مطرح کند ، در حقیقت به نظر او قلب موضوع است . به عقیده ی او ایمان برعقل و ادراک ، مقدم است .ایمان ؛ نخست به صورت الهام ، اما در عین حال به عنوان شرط مقدم بر فهم حاصل می شود که به ایمان نیاز دارد و خود در جست و جوی فهمیدن است ، اوگوستین از فرمول مشهور ایمان دارم گرچه می فهمم ، یا : ایمان دارم ، اما می خواهم بفهممرا استنباط نمی کند، بلکه برعکس معنای : برای فهمیدن ایمان دارم ،را به آن می دهد.

descriptionخداشناسی آگوستین EmptyRe: خداشناسی آگوستین

more_horiz
به عقیده اوگوستین امر غیر عقلانی - یعنی تضاد- نقش بزرگی به عهده دارد. اوگوستین جمله بسیار قدیمی : اعتقاد دارم زیرا غیر عقلانی است ، را تکرار می کند. معنای جمله این است که آن چه تابع قواعد منطقی ماست ، نخست انسانی است . برعکس آن چه الهی است ، آنچه فراسوی نظام بشری و در نتیجه برتر از منطق ماست ، مطلقا" امکان ندارد که به سطح منطق ما نزول کند. پس نشان الوهیت در آن هنگام که آدمیان می کوشند به آن بیاندیشندچیست ؟ - دقیقا" شکست خوردن شیوه ی منطقی است به عبارت دیگر جز از راه تضادها ، جز به صورت غیر عقلانی نمی توان به اولوهیت اندیشید. اما باید خوب دقت کرد :
غیر عقلانی تنها در مورد اندیشه ای که تابع منطق است این عنوان را پیدا می کند و چنین معنایی می دهد. تضاد آنان را آزار نمی دهد ، اما همین جاست که از عقلانیت چشم می پوشند و دیگر چیزی غیر عقلانی برای آن ها وجود ندارد و تضاد حدت خود را از دست می دهد. و باز آن که در جمله : برای فهمیدن ایمان دارم ، فهمیدن چه چیز مورد نظر است ؟ چه چیز بیش از همه شایسته فهمیدن است ؟ - از نظر ایمان مسلما " خدا .
خدا ؛ نخستین " موضوعی " است که ایمان می کوشد تا به کمک اندیشه عقلانی درک کند. در آغاز برای توصیف خدا به قضایای سلبی استناد می شود : چیزی فراتر از خدا وجود ندارد . چیزی بیرون از خدا وجود ندارد ، چیزی بدون خدا وجود ندارد، سپس می توان تمام خصایل اخلاقی را به خدا نسبت داد :
خصایلی مانند عدالت ، نیکی ، حکمت ، . می توان تمام خصایص ماورای طبیعی را برای او قائل شد :
قدرت مطلق ، همه جا بودن ، همه چیز را دانستن ، جاودانگی . تمام این خصایص بر روی هم - ذات او ، هستی او ، را شکل می دهند . اما وقتی این حرف را می زنیم در واقع هنوز هیچ نگفته ایم : هنگامی که این عبارات را در مورد خدا به کار می بریم معنای دیگری می دهند . مثلا" وقتی از قدرت مطلق خدا سخن می گوییم معنای عبارت " قدرت مطلق " با معنای آن ، هنگامی که در باره ی موجوداتی بیشتر - یا کمتر - نیرومند به کار برده می شود، کاملا" متفاوت است . همچنین توصیف خدا به حضور داشتن در همه جا ؛ معنا بخشی به عبارت " حضور داشتن " است که به کلی با معنای همین عبارت در باره ی حضور هر موجود دیگر در هر مکان دیگری متفاوت است . صحبت از جاودانگی خدا ، صحبت از چیزی سوای زمان دراز برای موجوداتی است که ما در زمان با آن ها برخورد می کنیم . استناد به نیکی خدا مستلزم آنه است که خدا نتواند به هیچ وجه بد باشد بی آن که از خدایی بیافتد ، دادن معنایی به " نیکی " است کاملا" غیر از معنای آن در باره ی موجودی که می تواند و باید بین نیک و بد یکی را انتخاب کند. بنا براین ،ما برا ی گفت و گو در باره ی خدا واژه های زبان انسانی خود را به کار می بریم ، اما باید پیوسته آن ها را به سطحی دیگر به اصطلاح ترجمه کنیم .وقتی در باره ی خدا حرف می زنیم زبان مان تعالی می یابدو با این تعالی به تضاد با خود می انجامد. این گونه است که تضاد نشان الوهیت می شود. " ایمان دارم زیرا غیر عقلانی است " معنای این حرف آن است که : من قبول دارم که تضاد می تواند نشان الوهیت باشد . در این جا مقولات ارسطویی مصداق ندارند. اندیشه با تناقض ها برخورد می کند . بالاخره تنها می توان گفت که خدا چه چیزنیست و بدین سان در باره ی خدا فقط با عبارات سلبی می توان سخن گفت . وقتی اوگوستین می گوید خدا همه جا حضور دارد منظورش وحدت وجود نیست . در آیین وحدت وجود ، خدا و جهان واقعیتی یگانه و یکتا هستند. اوگوستین به پیروی از کتاب مقدس تاکید می کند که خدا جهان را از عدم آفرید.
Bible .
privacy_tip Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum
power_settings_newLogin to reply