جمع باوری یا کولکتیویسم ، اصطلاحی است در برابر فرد باوری ( اندیویدوالیسم )، و شامل همه ی نظریه های اجتماعی و اقتصادی است که واقعیت و منافع جمع انسانی یا جامعه را مقدم بر واقعیت و منافع فرد می شناسد . بنا بر این نظر ، وسایل تولید و توزیع باید در مالکیت یا نظارت جمع ( جامعه ) باشد ، نه در اختیار افراد ، که در پی سود خویشند . هم چنین نام سیستمی است بر مبنای چنین نظارت جمعی ، سوسیالیسم و کمونیسم ، خواهان چنین نظارتی از راه مالکیت عمومی در جهت منافع تمام جامعه هستند . شکل های مالکیت عمومی از مالکیت دولتی تا نهادهای همیاری ( تعاونی ) را در بر می گیرد و اندازه ی مشارکت اعضای جامعه در تصمیم گیری در باره ی اموری که در زندگی شان موثر است ، در هر یک از این ها صورتی دیگر دارد . معنای زندگی جمعی در یک کیبوتص اسراییلی با یک کولخوز روسی و یک کمون چینی فرق دارد . مالکیت دولتی به خودی خود به معنای نظارت جمعی نیست و بستگی به آن دارد که قدرت دولت در دست چه کسانی باشد . از این رو ، برخی از جمع باوران ، هوادار مشارکت مستقیم کارگران در تصمیم گیری ها هستند ، چنان که پیروان سوسیالیسم صنفی خواستار آن بودند .
این اصطلاح از زمان تشکیل کنگره بین الملل اول سوسیالیست ها در 1869 در شهر بازل سوییس رواج یافت و با سوسیالیسم رابطه ی نزدیک پیدا کرد . به نظر می رسد که در اصل این لغت را در آن کنگره برای باز شناختن یک مکتب سوم سوسیالیستی- در برابر دو مکتب مارکس و پرودون - به کار برده اند. و قصد این بوده که یک نوع سوسیالیسم یا کمونیسمی ارائه شود که اساس آن بر همیاری باشد نه بر قدرت . مقصود "باکونین" و پیروانش از " کولکتیویسم" گروه همیاری تولید گران است و این ضد سوسیالیسم دولتی است که بعدها رایج شد . کروپاتکین ، نیز میان دو مرحله ی جامعه انقلابی آینده فرق می گذاشت و آن دو مرحله را " کولکتیویسم " و " کمونیسم " می خواند. به گفته ی او ، کولکتیویسم یک مرحله ی گذار است که در آن مفهوم مالکیت وجود خواهد داشت ، اما به صورت "مالکیت اجتماعی". این اصطلاح بعدها وسیع تر به کار برده شد و مفاهیم چندی را در بر گرفت :
الف ) انوع نظریه های سوسیالیستی و خواهان نظارت اجتماعی - به ویژه اشکال قدرت خواهانه ی آن .
ب ) - بیشتر به معنای بد آن ؛ نظریه های "سوسیالیستی " یا غیر سوسیالیستی که خواهان دخالت هرچه بیشتر دولت به خصوص د رامور اقتصادی هستند ، به عبارت دیگر ، خواهان اقتصاد دولتی هستند . در معنای اخیر گاهی برای سیستم های اقتصادی نازیست و فاشیست هم به کار برده می شود .
این اصطلاح از زمان تشکیل کنگره بین الملل اول سوسیالیست ها در 1869 در شهر بازل سوییس رواج یافت و با سوسیالیسم رابطه ی نزدیک پیدا کرد . به نظر می رسد که در اصل این لغت را در آن کنگره برای باز شناختن یک مکتب سوم سوسیالیستی- در برابر دو مکتب مارکس و پرودون - به کار برده اند. و قصد این بوده که یک نوع سوسیالیسم یا کمونیسمی ارائه شود که اساس آن بر همیاری باشد نه بر قدرت . مقصود "باکونین" و پیروانش از " کولکتیویسم" گروه همیاری تولید گران است و این ضد سوسیالیسم دولتی است که بعدها رایج شد . کروپاتکین ، نیز میان دو مرحله ی جامعه انقلابی آینده فرق می گذاشت و آن دو مرحله را " کولکتیویسم " و " کمونیسم " می خواند. به گفته ی او ، کولکتیویسم یک مرحله ی گذار است که در آن مفهوم مالکیت وجود خواهد داشت ، اما به صورت "مالکیت اجتماعی". این اصطلاح بعدها وسیع تر به کار برده شد و مفاهیم چندی را در بر گرفت :
الف ) انوع نظریه های سوسیالیستی و خواهان نظارت اجتماعی - به ویژه اشکال قدرت خواهانه ی آن .
ب ) - بیشتر به معنای بد آن ؛ نظریه های "سوسیالیستی " یا غیر سوسیالیستی که خواهان دخالت هرچه بیشتر دولت به خصوص د رامور اقتصادی هستند ، به عبارت دیگر ، خواهان اقتصاد دولتی هستند . در معنای اخیر گاهی برای سیستم های اقتصادی نازیست و فاشیست هم به کار برده می شود .