مورگان شوستر (مورگن شوستر) آمريكايي كه به تصويب مجلس شوراي ملي براي سر و سامان دادن به ماليه ايران و ايجاد يك خزانه نوين برای ما استخدام و وارد ايران شده بود 23 اسفندماه 1290 (13 مارس 1912 ) و با اولتيماتوم روسيه از ايران خارج شد. استخدام او بدون جلب موافقت قبلي انگلستان و روسيه صورت گرفته بود كه طبق موافقتنامه دو جانبه سال 1907 سن پترزبورگ وطن ما را ميان خود به مناطق نفوذ قسمت كرده بودند!.
شوستر پس از تاسيس یک خزانه داري كل برای ایران و اعلام این واقعیت که تا ایرانیان عادت به دادن مالیات؛ به میزان واقعی نکنند این کشور از بدبختی و دشواری ها خارج نخواهد شد يك واحد پليس ماليات و حافظ خزانه داري مركب از عده اي ژاندارم تشكيل داده بود كه روسها با اين كار او هم موافق نبودند. شوستر پیشنهاد کرده بود که [بمانند آمریکا] تعلل در پرداخت مالیات جریمه سنگین و تقلب در آن کیفر زندان و سلب القاب [سلطنه، دوله و ...] داشته باشد.
دولت وقت روسيه (دولت تزار) که نمی خواست وضعیت مالی دولت ایران سر و سامان یابد و استقراض از خارج با بهره سنگین و دادن امتیازهای سیاسی دیگر را متوقف سازد [به اشاره لندن] هشتم آذر ماه 1290 خورشيدي (28 نوامبر 1911) به ايران يك اولتيماتوم سه ماده اي تسليم كرده بود كه ماده اول آن اخراج شوستر و ماده ديگرش خودداري از استخدام خارجي بدون جلب موافقت قبلي روسيه و انگلستان بود!.
مجلس شوراي ملي اين اولتيماتوم را رد كرد كه 24 آذر (14 دسامبر) دولت روسيه به ايران اخطار كرد كه اگر ظرف 48 ساعت مفاد اولتيماتوم را اجرا نكند نيروهاي آن كشور كه به حركت در آمده اند وارد تهران خواهند شد.
در اين ميان يپرم خان رئیس پلیس تهران (از ارامنه و از مجاهدان مشروطیت) به مجلس اندرزداد كه به مصلحت است اولتيماتوم روسيه را بپذيرد كه مجلس پذيرفت و چهار روز بعد مراتب به شوستر ابلاغ شد كه ديگر سمتي ندارد و پليس او [پلیس مالیه] نيز منحل شده است. شوستر درخواست غرامت كرد و در بهمن ماه غرامت مورد مطالبه او پرداخت و یک مهلت چند هفته ای نیز به وی داده شد تا ایران را ترک کند.
شوستر پس از بازگشت به آمريكا خاطرات خود از اقامت در ايران شامل مشاهدات و ضعفهايي را كه ديده بود در كتابي منتشر ساخت كه تاكنون چندين بار تجديد چاپ شده است. اين كتاب وخامت اوضاع ايران و مداخلات خارجي در آن زمان را به وضوح منعكس كرده است و تاکید برآن دارد که دادن مالیات در ایران باید به صورت یک عادت ملی درآید و تا مسئله ماليات حل نشود مسائل دیگر ایران از میان رفتنی نخواهد بود.
در دهه جاری [قرن 21] وسیعا به نظرات مورگن شوستر اشاره و استناد شده است ولی دیدیم که در مارس 2009 و هنگام بررسی بودجه سال مالی بعد در مجلس نه تنها به گرفتن مالیات واقعی از درآمدها و بویژه "کپیتال گین" توجه آنچنانی نشده بود بلکه سوبسیدهای دولتی و ازجمله سوبسید سوخت خودروها و دادن کمک مالی به روزنامه ها ادامه خواهد یافت. گرفتن مالیات از فروش بنزین از 25 فوریه سال 1919 و از ایالت اروگون آمریکا آغاز و جهانی شده است. میزان این مالیات در برخی از کشورها بیش از بهای نفت خام است.
نظر شوستر بعدا توسط دکتر شاخت آلمانی که به ایران دعوت شده تا برای اقتصاد نابسامان راه حلی بیاید تایید شده بود.
استخدام مستشار آمریکایی برای مالیه ایران به شوستر ختم نشد و در سال 1321 (1942) دولت ايران براي تمشيت امور ماليه خود يك آمريكايي ديگر به نام دكتر ميلسپو را استخدام كرد. وي كه در اسفند ماه اين سال (مارس 1943) كار خود را در تهران آغاز كرده بود بعدا با مخالفت مدير وقت بانك ملي رو به رو شد و در اسفند ماه 1322 (درست يك سال بعد ) از ايران خارج گرديد و اعلام داشت که مقامات ایرانی، خودشان نمی خواهند که مسئله مالیات در این کشور حل شود؛ شاید هم می ترسند که عصیان روی دهد و مقام و منافع شان را از دست بدهند.