تفسير به رأى آن است كه معنايى را بر قرآن تحميل كنيم، بدون آنكه از ظاهر قرآن دليلى داشته باشيم؛ ولى اگر با تكيه بر ظاهر قرآن مصاديق جديدى نقل كنيم، تفسير به رأى نيست.
به چند نمونه دقت كنيد:
امام در حديثى در ذيل آيه، «فلينظر الانسان الى طعامه»(عبس، 24) مى‏فرمايد: مراد از غذا، علمى است كه انسان مى‏آموزد؛ يعنى يكى از مصاديق طعام، طعام علمى و معنوى است.
ب) در حديث مى‏خوانيم: امام براى خريد لباس احرام حج، به بازار رفتند و اين آيه را تلاوت فرمودند: «ولو ارادوا الخروج لاعدّوا له عُدّة»( توبه، 46.) يعنى اگر قصد رفتن به ميدان جهاد داشتند، خود را آماده مى‏كردند.
با اينكه آيه در مورد جهاد است؛ ولى امام اين آيه را در مورد حج نيز بكار مى‏برد؛ زيرا آماده‏باش براى حج و جهاد دو مصداق از يك حقيقت و آن انجام تكاليف الهى مى‏باشد.(هداية الامّة، ج 5، ص 14)
ج) نجاشى به خاطر شرابخوارى در ماه مبارك رمضان، صد ضربه شلاق خورد؛ هشتاد ضربه به خاطر شراب و بيست ضربه به خاطر رعايت نكردن احترام ماه رمضان.
او از حضرت على‏عليه السلام ناراحت شد و به معاويه پيوست و عليه حضرت شعرى گفت. طارق بن عبدالله رئيس قبيله‏ى نجاشى نزد حضرت على‏عليه السلام گلايه كرد كه چرا شما بين دوست و بيگانه تفاوت قائل نمى‏شويد! شخص معروفى مثل نجاشى نبايد شلاق بخورد! ما اين گونه رفتار را تحمّل نمى‏كنيم. امام اين آيه را تلاوت فرمود: «و انّها لكبيرة الاّ على الخاشعين»(بقره، 45)
طارق نيز به معاويه و دشمنان على پيوست با اين‏كه همه مى‏دانيم اين آيه مربوط به نماز است؛ ولى حضرت على خود را يكى از مصاديق آيه دانست.